دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687310220140701Genetic variation in exon 2 of GDF9 gene in two breeds of goats from Khuzestanبررسی تنوع ژنتیکی اگزون 2 ژن GDF9 در جمعیت دو نژاد بز خوزستان5115831FAالهام جاوداندانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستانجمال فیاضیگروه علوم دامی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستانمحمدتقی بیگی نصیریگروه علوم دامی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستانصالح طباطبایی وکیلیگروه علوم دامی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستانJournal Article20130525 Litter size is an important economical trait in sheep and goat breeding. Applying traditional animal breeding systems such as selection and mating based on phenotypic evaluations are time-consuming and usually costly. In this case, molecular genetics can be an alternative solution. Some genetics studies have proven that litter size is genetically determined by the action of single genes with a major effect, named fecundity genes. This study was carried out to detect polymorphism in GDF9 gene. Ninety one Najdi goats of 3 locations in northwest, southeast and center of Khouzestan and 27 Lori-Bakhtiari goats, in 2 locations, north-eastern and south-eastern of province were selected randomly. After extracting of DNA, amplification of a 295 bp fragment of exon 2 of GDF9 gene was performed using specific primers. In this research three SSCP patterns for exon 2 of GDF9 gene in two breeds of goats were found in Khuzestan Province. However, no significant correlation between the observed patterns and the multiple pregnancy rate was observed in the two goat breeds. Allele A in Najdi goat populations of the northwest and southeast, and in Lori-Bakhtiari goats of northeast and southeast have the highest frequency. AB genotype had the highest frequency in Najdi goats of southeast and middle populations while, in the northwest population, the AA genotype was more frequent. The populations of Lori-Bakhtiari goats in all studied locations (northeast and southeast) exhibit the AA genotype as the most frequent genotype. چندقلوزایی یکی از صفات مهم اقتصادی در پرورش گوسفند و بز میباشد. به کارگیری روشهای سنتی اصلاح نژاد نظیر انتخاب و آمیزش بر اساس دادههای فنوتیپی، دارای روندی کند و پر هزینه است. مطالعات ژنتیکی مشخص نموده است که نرخ تخمکریزی به وسیلهی مجموعههایی از ژنهایی با اثر عمده به نام ژنهای باروری کنترل میشوند. هدف از این تحقیق بررسی چند شکلی ژن فاکتور تمایز رشد 9 (GDF9) در 91 بز نجدی مربوط به 3 موقعیت جغرافیایی، شمال غربی، جنوب شرقی و مرکز و 29 بز لری- بختیاری مربوط به 2 موقعیت جغرافیایی، شمال شرقی و جنوب شرقی استان خوزستان میباشد. بعد از استخراج DNA، تکثیر قطعهی 295 جفت بازی از اگزون 2 ژن GDF9 با استفاده از یک جفت آغازگر اختصاصی انجام گرفت. در این پژوهش سه الگوی SSCP برای اگزون 2 ژن GDF9 در دو نژاد بز استان خوزستان مشاهده گردید. ولی ارتباط معنیداری به وسیلهی نرمافزار SAS بین الگوهای مشاهده شده و صفت چندقلوزایی در این دو نژاد بز مشاهده نشد. آلل A، در جمعیتهای بز نجدی شمال غربی، جنوب شرقی و در بزهای لری- بختیاری شمال شرقی و جنوب شرقی بیشترین فراوانی را داشت. در جمعیتهای بز نجدی جنوب شرقی و مرکز ژنوتیپ AB بیشترین فراوانی را نشان داد و در جمعیت شمال غربی بیشترین فراوانی ژنوتیپی مربوط به ژنوتیپ AA بود. در جمعیت بزهای لری- بختیاری شمال شرقی و جنوب شرقی بیشترین فراوانی ژنوتیپی مربوط به ژنوتیپ AA بود.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687310220140701Morphology of red blood cells in tetraploid rainbow trout, Oncorhynchus mykiss larvaeریخت شناسی گلبول های قرمز لارو ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) تتراپلویید12185832FAسالار درافشانگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهانامیر وفایی سعدیگروه شیلات، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه صنعتی اصفهانعلی نکویی فردموسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، مرکز تحقیقات ژنتیک و اصلاح نژاد ماهیان سردآبی شهید مطهری یاسوج و مرکز مرجع آرتیما در منطقه میانی و غربی آسیا (اورمیه).Journal Article20130713 The aim of this study was to evaluate some red blood cell abnormalities in diploid and tetraploid rainbow trout. Tetraploidy induction was done using heat shock 28°C for 10 min, starting at 65 degree-hour post fertilization on fertilized eggs from Iranian brood stock. Eggs from the same lot, without heatshock treatment were selected as control (diploid) group. Ploidy status was verified using red blood cell dimensions as well as the number of nucleular organizing regions in the cell. The results showed that tetraploidy increased all red blood cell dimensions in comparison to diploids (P<0.05). Red blood cell abnormalities were significantly higher in tetraploids compared to diploids (P<0.05). The most frequent cell abnormalities were segmentation of the nucleus, 8.2%; amitosis, 4.1%; immature cell 3.8% and cell with incomplete membrane about 1%. The imbalanced increase in red blood cell dimensions plus significant elevation in cell abnormalities would affect the tetraploid fish welfare and fitness in comparison to diploids. هدف از این مطالعه، مقایسهی برخی ناهنجاریهای گلبولی در ماهیان قزلآلایرنگینکمان دیپلویید و تتراپلویید بود. به این منظور القای تتراپلوییدی با استفاده از شوک حرارتی 28 درجهی سانتیگراد به مدت 10 دقیقه در 65 ساعت-درجه پس از لقاح روی تخمهای مولدین ایرانی صورت گرفت. تخمهای لقاح یافته از همان دسته از مولدین، بدون اعمال شوک حرارتی، به عنوان گروه شاهد (دیپلویید) مد نظر قرار گرفتند. صحت القای پلوییدی با استفاده از مقایسهی ابعاد گلبولی و نیز تعداد مناطق سازماندهندهی هستکی NOR تعیین شد. نتایج نشان داد که تتراپلوییدی منجر به افزایش معنیدار تمامی ابعاد گلبولی در قزلآلایرنگینکمان میشود (05/0P<). ناهنجاری ریختی در گلبولهای قرمز تتراپلویید به طرز چشمگیری بیشتر از ماهیان دیپلویید بود (05/0P<). فراوانترین انواع ناهنجاریهای گلبولی شامل سلول با هستهی در حال تقسیم (segmentation): 2/8%، سلول در حال تقسیم (amitosis): 1/4%، گلبول قرمز نارس یا نابالغ (immature cell): 8/3% و غشای ناقص حدود 1% بود. افزایش نامتناسب ابعاد گلبولی، به همراه بروز انواع ناهنجاریهای خونی، میتواند منجر به کاهش کارایی زیستی انواع تتراپلویید در مقایسه با ماهیان دیپلویید شود. دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687310220140701Evaluation of potential sensitization of Morganella morganii to acidic conditions by Ethanol and EDTAارزیابی امکان حساس کردن مرگانلا مرگانی به شرایط اسیدی به وسیله اتانول و EDTA19285833FAمهدی زارعیمهدی پورمهدی بروجنیدانشگاه شهید چمران اهوازسید علی جزایریدانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20130619 The ability of bacteria to tolerate low pH is a very important trait to survive in a variety of environments. <em>Morganella morganii</em>, the most prolific histamine former in fish and seafood products, has the ability to tolerate low pH and survive in acidic environments. In the present study, the ability of EDTA and ethanol to sensitize <em>M. morganii</em> to low pH and organic acids was assessed. To achieve this purpose, cells of <em>M. morgani</em> in exponential or stationary growth phases were exposed to pH=5, adjusted by adding hydrochloric, acetic, lactic, citric or tartaric acids into TSB, in the presence of 5 % ethanol and/or 7.5 mM EDTA, for one hour. Survival percentage was obtained by dividing the surviving population by the initial population. According to the results of the present study, 5 % ethanol made both the exponential and stationary phase cells of <em>M. morganii</em> more sensitive to acidic environments tested (p<0.05). The same results were observed for 7.5 mM EDTA. Combination of 5 % ethanol and 7.5 mM EDTA in acidic environments showed more pronounced effects on the acid tolerance of <em>M. morganii </em>(p<0.05), while in the presence of this combination the lowest survival percentages of exponential and stationary phase cells of the bacterium were observed. Thus, ethanol and EDTA, individually or combined, can enhance the rate of inactivation of <em>M. morganii</em> during exposure to low pH and organic acids. Furthermore, in the present study, exponential phase cells of <em>M. morganii </em>were more susceptible to acidic conditions than the stationary phase cells (p<0.05). توانایی باکتریها در تحمل pHهای پایین از جمله خصوصیات مهمی است که به زندهمانی باکتری در محیطهای مختلف کمک مینماید. <em>مرگانلا مرگانی</em> که مهمترین باکتری تولید کنندهی هیستامین در ماهی و مواد غذایی دریایی میباشد، توانایی زیادی در زندهمانی در محیطهای اسیدی دارد. در مطالعهی حاضر توانایی اتانول و EDTA جهت حساس کردن <em>مرگانلا مرگانی </em>بهpHهای پایین و اسیدهای آلی مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور سلولهای فاز لگاریتمی و سکون باکتری در محیط TSB با pH برابر با 5 ایجاد شده به وسیلهی اسیدهای کلریدریک، استیک، لاکتیک، سیتریک و تارتاریک و در حضور اتانول (5 درصد) و یا EDTA (5/7 میلیمولار) به مدت یک ساعت قرار گرفتند. درصد زندهمانی با تقسیم تعداد سلولهای زندهی باقیمانده بر تعداد اولیهی باکتریها به دست آمد. بر اساس نتایج این تحقیق غلظت 5 درصد اتانول باعث حساس شدن سلولهای فاز لگاریتمی و سکون رشد <em>مرگانلا مرگانی</em> نسبت به شرایط اسیدی شدند (05/0p<). نتایج مشابهی در مورد غلظت 5/7 میلیمولار EDTA به دست آمد. استفاده همزمان اتانول و EDTA اثرات قویتری را بر مقاومت اسیدی این باکتری نشان داد (05/0p<) به طوری که در حضور همزمان این دو عامل، کمترین میزان زندهمانی سلولهای فاز لگاریتمی و سکون رشد <em>مرگانلا مرگانی </em>مشاهده گردید. بنابراین اتانول و EDTA، به تنهایی یا توأم، میتواند میزان غیر فعال شدن <em>مرگانلا مرگانی</em> در مواجهه با pH پایین و اسیدهای آلی را افزایش دهد. همچنین در مطالعهی حاضر به طور کلی سلولهای فاز لگاریتمی<em> مرگانلا مرگانی </em>حساسیت بیشتری را نسبت به شرایط اسیدی در مقایسه با سلولهای فاز سکون نشان دادند (05/0p<).دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687310220140701Study of the distribution of infectious pancreatic necrosis (IPN) in rainbow trout farms of Iran using RT-PCRمطالعه ی پراکنش بیماری نکروز عفونی پانکراس در مزارع قزل آلای ایران به روش RT-PCR29395834FAمهدی سلطانیگروه بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهرانشقایق روح الهیدانشجوی دکتری تخصصی بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهراناشکان زرگراستادیار گروه بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهرانکاظم عبدیمتخصص بهداشت و بیماری آبزیان، دفتر بررسی و مدیریت بیماری های آبزیان، سازمان دامپزشکی کشورسمیرا محمدیاندانشجوی دکتری تخصصی بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهرانامرا... قاجاریدستیار پاتولوژی دامپزشکی، دفتر بررسی و مدیریت بیماری های آبزیان، سازمان دامپزشکی کشورJournal Article20130216 In this case-study, geographical distribution of infectious pancreatic necrosis (IPN) was studied in 18 provinces of Iran using RT-PCR during 2011-2012. Since the occurrence of coinfection by IPNV, infectious hematopoietic necrosis virus (IHNV) and viral hemorrhagic septicaemia virus (VHSV) with the same clinical signs can occur, all samples were tested for presence of these three virus agents. Samples of larva and juveniles from rainbow trout with clinical signs such as anorexia, exophthalmia; darkened skin and high mortality as well as sperms and oval samples were obtained. Results showed that from 214 pooled samples, 96 (44.85%) in 15 provinces were positive for IPN. The highest relative frequency was observed in Lorestan, Isfahan, Chaharmahal va Bakhtiyari, Fars, Kermanshah, Kohgilouye va Boyerahmad, Mazandaran and Qazvin. These results show that IPN disease is distributed in north, western north, west, western south and south parts of country. Therefore it is important to improve the preventive criteria to decrease the economical losses due to the disease morbidity and mortality in farmed trout in Iran. در این مطالعه پراکنش جغرافیایی بیماری ویروس نکروز عفونی پانکراس به روش مولکولی (RT-PCR) در 18 استان کشور و در قالب بررسی موردی طی سالهای 1391-1390 انجام گرفته است. با توجه به بروز عفونتهای هم زمان بیماریهای نکروز عفونی پانکراس (IPN)، نکروز عفونی بافت خونساز (IHN) و سپتی سمی هموراژیک ویروسی (VHS) و نیز علائم بالینی مشابه ناشی از این بیماریها، همهی موارد نمونههای مورد مطالعه از بچه ماهیان مزارع ماهیان قزل آلای بیمار با علائم بالینی بیاشتهایی، اگزوفتالمی، تیره شدن پوست و تلفات بالا و در برخی موارد نیز از نمونههای اسپرم و تخمک اخذ گردید. نتایج حاصل نشان داد که از 214 نمونه اخذ شده، تعداد 96 مورد آنها با فراوانی نسبی 85/44 درصد در 15 استان کشور مبتلا به بیماری IPN بودند. بیشترین فراوانی نسبی در لرستان، اصفهان، چهار محال و بختیاری، فارس، کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد، مازندران و قزوین بود. با توجه به پراکنش بیماری در مناطق شمالی، شمال غربی، غرب، جنوب غرب و جنوب کشور، عدم مشاهدهی آن در سه استان گلستان، گیلان و همدان و نظر به اهمیت اقتصادی آن توجه به روشهای پیشگیری و کنترل بیماری برای کاهش خسارت وارده، امری ضروری است.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687310220140701Effect of dietary supplementation Spirulina platensis on blood, immunological and serum biochemical parameters of Benny fish Mesopotamichthys sharpeyi (Günther, 1874)اثر مکمل غذایی جلبک اسپیرولینا (Spirulina platensis) بر برخی از فاکتورهای خونی، ایمنی و بیوشیمیایی سرم ماهی بنی Mesopotamichthys sharpeyi (Günther, 1874)40465835FAرضا سلیقه زادهدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، دانشکده منابع طبیعی دریا، گروه شیلاتوحید یاوریدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، دانشکده منابع طبیعی دریا، گروه شیلات0000-0002-0882-9759سید محمد موسویدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، دانشکده منابع طبیعی دریا، گروه شیلاتمحمد ذاکریدانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر، دانشکده منابع طبیعی دریا، گروه شیلات0000-0002-8744-8371Journal Article20130111 Effect of different levels of spirulina dietary supplementation on some blood-immune parameters and serum biochemical parameters of Benny <em>Mesopotamichthys sharpeyi</em> fingerlings were investigated in an 8 weeks experimental period. Dried and powdered spirulina algae in five levels of 0, 2.5, 5.0, 7.5 and 10.0 % was added to the experimental diet. Experimental fish were fed to satiation twice daily. Haemato-immunological and blood serum biochemical parameters were higher in benny fish receiving diet with 10% spirulina compared to fish being fed diet with 0% of spirulina. Haematological parameters and blood serum biochemical parameters including haemoglobin concentration, haematocrit, total protein, total albumin, total globulin and albumin/globulin ratio were not significantly (P>0.05) affected by spirulina supplementation. However, lysozyme activity levels in 10% treatment were higher and showed a significant difference (P<0.05) from control treatment. The results revealed that spirulina supplementation at 10% level leads to improve haemato-immunological and serum biochemical parameters of benny fish. اثر سطوح مختلف مکمل تغذیهای اسپیرولینا بر برخی فاکتورهای خونی، ایمنی و بیوشیمیایی سرم ماهی بنی انگشت قد به مدت 8 هفته مورد مطالعه قرار گرفت. پودر جلبک اسپیرولینا در سطوح 0، 5/2، 5، 5/7 و 10 درصد به جیرهی غذایی پایه افزوده شد. غذادهی ماهیان آزمایشی طی دورهی آزمایش در حد سیری و 2 بار در روز انجام گردید. پارامترهای خونی، ایمنی و بیوشیمیایی سرم در ماهیان بنی که با جیرهی غذایی حاوی 10 درصد اسپیرولینا تغذیه شده بودند نسبت به گروه کنترل از میزان بالاتری برخوردار بودند. پارامترهای خونی و بیوشیمیایی سرم خون شامل غلظت هموگلوبین، درصد هماتوکریت، غلظت پروتئین تام، آلبومین تام، گلوبولین تام و نسبت آلبومین به گلوبولین تحت تأثیر مکمل تغذیهای اسپیرولینا قرار نگرفتند (05/0P>)، اما میزان فعالیت لیزوزیم در تیمار 10 درصد بیشتر از سایر تیمارها بود (05/0P<). این نتایج نشان داد که مکمل تغذیهای اسپیرولینا در سطح 10 درصد باعث بهبود پارامترهای خونی، ایمنی و بیوشیمیایی سرم ماهی بنی میشود.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687310220140701Histologغl and micrometقغ of Gut Associated Lymphatic Tissue (GALT) in mature and immture Silver carp fishمطالعه ساختار هیستولوژی و میکرومتری بافت لنفوئیدی ضمیمه لولۀ گوارش(GALT) ماهی کپور نقره ای بالغ و نابالغ47565836FAنعیم عرفانی مجدنویسنده مقالهرحیم پیغانهیات علمیزینب یعقوبیدانشجوJournal Article20130712 Gut Associated Lymphoid tissue (GALT) is a primary lymphoid tissue in mammals and it is a first defense barrier for pathogen factors. There are many reports about existence of inter and intra species differences in fish GALT structure. In this study 10 Silver fish (5 mature and 5 immature) were selected and 0.5 cm samples were taken from intestine bulb to terminal part of main intestine (colon). The 5-6 µm sections were made using paraffin embedding method. The sections were stained by H&E and PAS. The results showed that the GALT are located in 3 regions and in 2 types. The first, distributed in epithelial tissue, the second location was in lamina propria as columnar or aggregated shapes, and the third location was in submucosa. The lymphoid tissue is consisted mainly from lymphocytes, lymphoblasts, a few plasma cells and macrophages. There is a significant difference in intraepithelial lymphocytes number in mature and immature fish (P<0.05). The maximum lymphocytes were seen in intestinal bulb and main intestine of both mature and immature fish. The results showed that there are significant differences in location, shape and distribution of lymphoid tissue in silver carp fish. بافت لنفوئیدی ضمیمهی لولهی گوارش (GALT) جزء بافتهای لنفوئیدی اولیّه پستانداران به شمار میآید و بخشی از سیستم لنفوئیدی مخاطی محسوب میشود و این بافت اولین سد دفاعی بدن در مقابل عوامل پاتوژن بلعیده شده، میباشد. گزارشهای متعددی مبنی بر وجود اختلافات ساختاری در بافت لنفوئیدی ضمیمهی لولهی گوارش در بین گونههای مختلف ماهیان و همچنین نواحی مختلف لولهی گوارش یک ماهی وجود دارد. در این پژوهش جهت مطالعه بافت لنفوئیدی ضمیمهی لولهی گوارش از ابتدای حباب رودهای تا انتهای رودهی اصلی (رکتوم)، تعداد 10 عدد ماهی کپور نقرهای بالغ (5 عدد) و نابالغ (5 عدد) نمونه هایی به ضخامت حداکثر 5/. سانتیمتر برداشت و پس از طی روشهای استاندارد تهیه مقاطع بافتی، برشهایی به ضخامت 6-5 میکرومتر تهیه و مورد رنگآمیزهای H&E و PAS قرار گرفتند. نتایج مشاهدات میکروسکوپی نشان داد که بافت لنفوئیدی در نواحی مختلف رودهی اصلی و حباب رودهای در سه منطقه و به دو شکل وجود دارد. منطقه اول، حضور پراکندهی سلولهای لنفوئیدی در داخل بافت پوششی و منطقهی دوم، حضور سلولهای لنفوئیدی به شکل ساختارهای ستونی شکل یا به شکل تودههای سلولی در پارین و منطقهی سوم، حضور سلولهای لنفوئیدی به شکل پراکنده در زیر مخاط میباشد. سلولهای لنفوئیدی عمدتاً از سلولهای لنفوسیت، لنفوبلاست و به تعداد کمتری از سلولهای پلاسما سل و ماکروفاژ تشکیل شدهاند. نتایج هیستومتری نشان داد که بین بخشهای مختلف رودهی اصلی و حباب رودهای، پراکنش و تراکم سلولهای لنفوسیتی داخل پوششی در هر یک از دو نوع ماهیان بالغ و نابالغ اختلاف معنیدار وجود دارد (05/0P<). بیشترین تعداد سلولهای لنفوسیتی داخل پوششی در هر دو ماهی بالغ و نابالغ، در حباب رودهای و بخش خلفی رودهی اصلی مشاهده گردید. دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687310220140701Ultrasonographic Study of the Reticulum in Healthy Cowمطالعه اولتراسونوگرافی نگاری در گاو سالم57645837FAعلیرضا غدیریدانشگاه شهید چمران اهوازعلیرضا قدردان مشهدیهیات علمی دانشگاه شهید چمرانهادی ندافهیات علمی دانشگاه شهید چمرانامید ممبینیاداره دامپزشکی هفتکلJournal Article20120711 The main aims of this study were to obtain technique and to present ultrasonographic findings of reticulum and adjacent organs of native and mixed breed healthy cows. The reticulum and some adjacent organs were examined ultrasonographically in 15 healthy native and mixed breed cattle. Ultrasonography was performed on standing, nonsedated cattle, with linear and convex transducers. Transducer was applied to the ventral aspect of abdominal cavity, caudal to the xyphoid and the most ventral part of both thoracic walls over the sixth and seventh intercostals spaces. Evaluation included assessment of the contour of the reticulum, reticular contractions, and the organs adjacent to the reticulum. The normal reticulum appeared as a half-circle structure with a smooth contour and a hyperechoic wall; it contracted at regular intervals and was situated immediately adjacent to the ventral portion of the abdominal wall when relaxed. Contents of the reticulum could not be imaged because of its partly gaseous composition. The ruminoreticular groove, craniodorsal blind sac of the rumen, and the ventral sac of the rumen were observed caudal to the reticulum. The distal aspect of the spleen and parts of the abomasum could be imaged. Reticular motility was characterized by a bi-phasic contraction pattern. Four to five biphasic reticular contractions usually were observed during a 4 minutes period. The first reticular contraction lasted a mean (± SD) of 2.69 (±0.30) seconds and the second contraction lasted 4.05 (±0.55) seconds. The mean interval between 2 biphasic contractions was 46.2 (±4.5) seconds. Based on our findings, ultrasonography is useful for assessing the reticulum. هدف از انجام این تحقیق به دست آوردن تکنیک و ارائهی یافتههای اولتراسونوگرافی نگاری و ارگانهای مجاور در گاو بومی و دورگ سالم بود. نگاری در 15 رأس گاو سالم بومی و دو رگ به وسیله اولتراسونوگرافی مورد ارزیابی قرار گرفت. اولتراسونوگرافی با استفاده از ترانسدیوسرهای محدب و خطی بدون آرامبخشی و در حالت ایستاده صورت پذیرفت. ترانسدیوسر در بخش شکمی سطح شکم و در خلف زایفوئید و از فضاهای بین دندهای 6 و 7 در دو سمت قفسهی سینه قرار داده شد. ارزیابی اولتراسونوگرافی شامل محدودهی نگاری، حرکات و انقباضات نگاری و اندامهای مجاور آن بود. نگاری سالم به صورت یک ساختار نیم دایره با محدودهی صاف که به صورت منظم منقبض میشد، با یک دیوارهی هیپراکوئیک مشاهده شد. محل نگاری قبل از شروع انقباضات بلافاصله بعد از دیوارهی شکم بود. محتویات نگاری به دلیل وجود آمیختهای از گاز و مواد خورده شده، قابل مشاهده نبود. چین بین نگاری و شکمبه، کیسهی قدامی و کیسهی شکمی شکمبه در خلف نگاری دیده میشد. قسمت پایینی طحال و بخشهایی از شیردان نیز در اطراف نگاری قابل تشخیص بودند. حرکات نگاری بهوسیله الگوی انقباضات دو مرحلهای دیده شدند. چهار تا پنج حرکت دو مرحلهای در 4 دقیقه برای نگاری به دست آمد. میانگین (± انحراف معیار) مرحله اول و دوم انقباضات نگاری به ترتیب 69/2 (30/0±) و 05/4 (55/0±) ثانیه اندازهگیری شد. میانگین (±انحراف معیار) مدت زمان بین دو انقباض دومرحلهی متوالی (5/4±) 2/46 ثانیه بود. براساس یافتههای این تحقیق، میتوان از اولتراسونوگرافی برای ارزیابی نگاری استفاده نمود.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687310220140701Survey on Tetracycline and Oxytetracycline antibiotic residues in honeys produced in some honey hives in Khuzestan province using HPLC method in 2012بررسی باقیمانده های آنتی بیوتیکی تتراسایکلین و اکسی تتراسایکلین در عسل های تولیدی برخی کندوهای عسل استان خوزستان با استفاده از روش HPLC65735838FAعلی فضلآرادانشیار گروه بهداشت مواد غذاییحسین نجف زاده ورزیدانشگاه شهید چمران اهوازبهاره ایزدیدانش آموخته دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20121015 Tetracyclines have been used for treatment of European and American foulbrood in beekeeping since years ago. Lack of attention to veterinary recommendations by beekeepers about time and dosage of antibiotics consumption leads to increase antibiotics residues in honey more than standard or Maximum Residual Limits (MRL). In attention to the side effects of antibiotic residues like drug resistance, consumers hyperesthesia etc., the investigation for tetracycline and oxytetracycline residues was considered in some consumed honey samples in Khuzestan province by HPLC method. Totally 60 honey samples were collected from Khuzestan beekeepers and processed based on the protocol for investigation of tetracycline and oxytetracycline residues. According to this matter and in order to extract antibiotic residues, 5 g of each honey sample was mixed and dissolved with 25 ml of McIlvaine buffer and filtered. Then after calibration of HPLC system, 20 µl of each solution was injected to HPLC system and finally the amounts of tetracycline and oxytetracycline residues were determined for each sample. This study showed that 14 (23.33%) samples of whole investigated honeys had no antibiotic residues while 31 (51.66%) out of 60 collected honey samples contaminated to both tetracycline and oxytetracycline residues. The means of tetracycline and oxytetracycline residues in positive samples were equal to 119.23±31.38 and 167.636±37.02 µg/kg respectively. In conclusion, in present study 46 (76.67%) out of 60 studied honey samples contained antibiotic residues. These results showed significant difference with zero µg/kg limits as MRL determined by European Union, Codex Alimentarius and Food and Drug Administration (p≤0.05). تتراسایکلینها در درمان بیماری لوک آمریکایی و اروپایی در زنبوران عسل به فراوانی مورد استفاده قرار میگیرند. عدم توجه زنبورداران به توصیههای دامپزشکی در خصوص میزان و زمان مصرف دارو سبب افزایش بیش از حد مجاز باقیماندهها، در عسل میگردد. با توجه به عوارض حاصل از این باقیماندهها، نظیر مقاومت دارویی، ازدیاد حساسیت در مصرفکنندگان و ....، در مطالعهی حاضر باقیمانده دو داروی تتراسایکلین و اکسیتتراسایکلین در برخی نمونههای عسل مصرفی در خوزستان به روش HPLC بررسی گردید. تعداد 60 نمونه عسل از زنبورستانهای استان خوزستان جمعآوری و مراحل آمادهسازی جهت جستجوی باقیمانده داروهای تتراسایکلین و اکسیتتراسایکلین صورت گرفت. بدین منظور 5 گرم عسل را جهت استخراج در 25 میلیلیتر بافر مک ایوان حل کرده و کاملاً هموژن نموده و از صافی عبور داده و پس از کالیبره کردن دستگاه HPLC ، مقدار 20 میکرولیتر از آن به دستگاه تزریق شد. سپس میزان باقیمانده داروهای مورد مطالعه، در عسل، تعیین شد. این بررسی نشان داد که 14 (33/23 درصد) نمونهی عسل فاقد هر دو باقیمانده تتراسایکلین و اکسیتتراسایکلین بود حال آن که 31 (66/51 درصد) نمونه دارای هر دو نوع باقیمانده بود. میانگین و خطای معیار باقی ماندهی دارویی تتراسایکلین و اکسیتتراسایکلین در نمونهی عسلهای حاوی باقیمانده آنتیبیوتیکی به ترتیب 38/31±23/119 و 02/37±636/167 میکروگرم بر کیلوگرم بود و در مجموع 46 (67/76 درصد) نمونه از مجموع 60 نمونهی عسل مورد بررسی در مطالعهی حاضر، از نظر باقیمانده آنتیبیوتیکی، مثبت بوده و اختلاف معنیداری با مقدار صفر اعلام شده از سوی اتحادیهی اروپا، کدکس الیمانتاریوس و نیز سازمان غذا و دارو داشتند (05/0P≤).دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687310220140701Detection of Chlamydophila abortus in sheep abortions in Chaharmahal va Bakhtiari Province using Nested PCRجستجوی کلامیدوفیلا آبورتوس در موارد سقط جنین گوسفند در استان چهارمحال بختیاری با استفاده از روش Nested PCR74805839FAمحمدرضا محزونیهعضو هیئت علمی دانشگاه شهرکردشبنم گلبوی داغداریدانشجوی کارشناسی ارشد باکتری شناسیراضیه پوراحمدعضو هیئت علمی/ گروه ژنتیک/ دانشکده علوم پایه/ دانشگاه شهرکردJournal Article20130105<span> <em>Chlamydophila abortus</em>, the aetiological agent of enzootic abortion of ewes (EAE) is a major cause of lamb loss in many sheep-rearing countries throughout the world<span lang="AR-SA" dir="RTL">.</span> Usually the first clinical manifestation of disease is abortion in the last 2–3 weeks of gestation or when the ewe gives birth to stillborn or weak lambs<span lang="AR-SA" dir="RTL">.</span> Because Chlamydophila does not grow <em>in vitro</em>, organisms usually are not found by routine diagnostic tests. Therefore, it is recommended to detect antigen or genome<span lang="AR-SA" dir="RTL">.</span> The aim of this study was to investigate the presence of these bacteria in aborted sheep fetuses in Chaharmahal va Bakhtiari province. <span class="hps">Samples</span> <span class="hps">included 48 aspirated</span> liquid <span class="hps">from abomasums of aborted fetuses during </span>two lambing seasons,<span class="hps"> 2011- 2012. The samples were tested by Nested PCR to identify specific 16</span>S rRNA sequence<span class="hps">. In this study, </span>EAE<span class="hps"> accounted for around 52% of all diagnosed abortions. </span>It suggests that <em>C.abortus</em> was a main abortion agent in tested samples and caused considerable reproductive losses particularly in areas where flocks were kept closely congregated during lambing season. Therefore, due to the severe economic losses and the risk of human infection, more research should be planned and done for prevention and control of <em>C.aborus</em> infection.</span><em> کلامیدوفیلا آبورتوس</em> یکی از علل مهم سقط انزئوتیک میشها و از دست دادن برهها در هنگام آبستنی، در بعضی مناطق محسوب میشود. در عفونت با این باکتری، سقط جنین معمولاً در 3-2 هفته آخر آبستنی رخ میدهد و یا برههای مرده و ضعیف متولد میشوند. از آن جا که باکتری کلامیدوفیلا در شرایط آزمایشگاهی (<em>in vitro</em>) رشد نکرده و معمولاً با آزمایشهای تشخیصی روتین متوجه حضور آن نمیشوند، جستجوی آنتیژن یا ژنوم آن توصیه میشود. هدف از این مطالعه بررسی حضور این باکتری در تعدادی از جنینهای سقطی گوسفند در استان چهار محال و بختیاری بود. برای این منظور 48 نمونهی محتویات آسپیره شده شیردان جنینهای سقط شده در فاصلهی زمانی سال 1390-1391 با روش Nested PCR جهت شناسایی ژن S rRNA16، مورد آزمایش قرار گرفت. میزان آلودگی در نمونههای بررسی شده 52 درصد بود. این میزان آلودگی نشاندهندهی نقش این باکتری در موارد سقط جنین میباشد که تاکنون کمتر به آن اهمیت داده شده است و با توجه به تعداد گوسفند در ایران و میزان فراوانی سقط جنین و خسارات اقتصادی و نیز خطر عفونت انسانی، نیازمند توجه ویژهای برای وسعت بخشیدن به تحقیقات و اجرای اقدامات پیشگیری و کنترل دارد.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687310220140701Comparison between male and female rabbit renal arteries by Doppler ultrasonographyمقایسه شاخص های شریانهای کلیوی خرگوش نر و ماده با اولتراسونوگرافی داپلر81875840FAعبدالواحد معربیدانشگاه شهید چمرانرضا آویزهنویسنده دوممحمد قاسم حنفینویسنده سوممهدی پور مهدی بروجنینویسنده چهارملنا مهدیه دولت آبادینویسنده پنجمJournal Article20130213 Doppler ultrasonography is important in diagnosis of renal diseases by demonstrating vascular anatomy and hemodynamics. Decreased renal blood flow may be the first sign of dysfunction and can be evaluated by doppler ultrasound. The purpose of this study was to obtain the normal images of color doppler and estimation of blood flow velocity parameters of renal arteries and abdominal aorta in adult healthy, New Zealand white rabbits. Therefore, 20 healthy rabbits (10 male and 10 female) with a mean age of 15 months (12 to 21 months) and a mean weight of 1.7 kg (1.4 to 2.6 kg) were selected. In this study, indices of abdominal aorta and renal arteries including PSV, EDV, RI, PI, MV, VF and pulsed Doppler spectral were compared between the sexes. Mean PSV and EDV of abdominal aorta in male and female rabbits were 68.95 and 76.19cm/sec respectively. Mean PSV and EDV of renal artery in males and females were 42.12 and 30.95cm/sec respectively. Numerical values obtained for the PSV, MV and VF of the abdominal aorta and EDV and VF renal arteries between males and females were different (P<0.05). The results obtained in this study can be used as indicators of natural indices in diagnosis of associated diseases in New Zealand white rabbits. اولتراسونوگرافی داپلر با مشاهدهی آناتومی و همودینامیک عروق در تشخیص بیماریهای کلیوی واجد اهمیت است. کاهش جریان خون کلیوی به عنوان اولین نشانهی اختلال است که میتواند با اولتراسونوگرافی داپلر ارزیابی شود. هدف این مطالعهی به دست آوردن تصاویر طبیعی داپلر رنگی و محاسبهی شاخصهای سرعت جریان خون در شریانهای کلیوی و آئورت شکمی در خرگوش سفید نیوزیلندی بالغ سالم میباشد. به همین خاطر 20 سر خرگوش سالم (10 سر نر و 10 سر ماده) با میانگین سنی 15 ماه (12 تا 21 ماهه) و میانگین وزن 7/1 کیلوگرم (4/1 تا 6/2 کیلوگرم) انتخاب شدند. در این مطالعه شاخصهای عروقی آئورت شکمی و شریانهای کلیوی از قبیل حداکثر سرعت جریان خون در سیستول (PSV)، سرعت جریان خون در دیاستول (EDV)، متوسط سرعت جریان خون (MV)، شاخص مقاومت شریانی (RI)، شاخص ضربان شریانی (PI)، حجم خون (VF) و منحنی طیفی داپلر پالسی در بین دو جنس مقایسه شدند. میانگین PSV و EDV آئورت شکمی در خرگوشهای نر و ماده 95/68 و 19/76 cm/sec و در شریان کلیوی در خرگوش نر و ماده به ترتیب 12/42 و 95/30 سانتیمتر بر ثانیه ثبت گردید. مقادیر عددی به دست آمده برای PSV، MV و VF آئورت شکمی و EDV و VF کلیوی بین نر و ماده به شکل معنیداری متفاوت بود (05/0P<). از نتایج به دست آمده در این مطالعه میتوان به عنوان شاخصهای طبیعی در تشخیص بیماریهای مرتبط در خرگوش نژاد سفید نیوزیلندی استفاده نمود.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687310220140701Isolation and Biochemical Identification of Potentially Probiotic Bacteria from Barbus grypus intestineجداسازی و شناسایی بیوشیمیایی لاکتوباسیلهای با توان پروبیوتیکی از روده ماهی شیربت88975841FAتکاور محمدیاندانشجومسعود قربانپورعضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهوازمجتبی علیشاهیعضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهوازمحمدرضا تابندهداریوش غریبیJournal Article20130304 Lactic acid bacteria (LAB) are the most common type of microbes used as probiotics. Isolation and identification of lactic acid bacteria (LAB) from <em>Barbus grypus</em> intestine, based on their probiotic effects, were aimed in this study. Fifty <em>B.grypus</em> (800.82±265.97) were captured from natural water resources of Khuzestan province and transferred to laboratory. The bacterial flora of fish intestine were assessed. The intestinal LABs isolated and identified according to biochemical and morphometrical tests. Isolated LABs were evaluated and ranked based on probiotical indication tests (acid resistance, bile salt resistance , bacterial antagonistic effects and lack of pathogencity in fish). A total of thirty bacillus or cocci shape bacteria, suspected LABs, were isolated. Ten isolates identified as Lactobacillus and more identified to species based on biochemical tests. The probiotical identities of these ten isolates compared and finally four respectively isolates including<em> L. acidophilus</em>، <em>L. delbruecki L.brevis </em>and <em>L. fermentium</em>, were selected as potentially probiotic LABs of <em>B.grypus</em> intestine. باکتریهای اسید لاکتیک، متدوالترین نوع باکتریهایی هستند که به عنوان پروبیوتیک در آبزیپروری استفاده میشوند. هدف این تحقیق جداسازی و شناسایی باکتریهای اسید لاکتیک با توان پروبیوتیکی از روده ماهی شیربت بود. به این منظور 50 قطعه ماهی شیربت (با میانگین وزن 97/265±82/800) از منابع آبی استان خوزستان صید و به آزمایشگاه منتقل و فلور باکتریایی رودهی آنها بررسی گردید. باکتریهای اسید لاکتیک رودهی نمونهها توسط روشهای فنوتیپی (رنگآمیزی گرم، تستهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی) جداسازی و تخلیص گردید. سپس این باکتریها بر اساس شاخصهای اولیه پروبیوتیکی شامل: مقاومت به اسید، نمکهای صفراوی و خاصیت آنتاگونیستی و عدم بیماریزایی برای ماهی امتیازدهی و ارزیابی گردیدند. از 50 ماهی بومی شیربت بررسی شده تعداد 30 جدایه مشکوک به باکتریهای اسید لاکتیک که میلهای یا کوکسی شکل (20 باکتری میلهای و 10 باکتری کوکسی) بودند، جداسازی گردید. از 30 جدایهی مذکور، تعداد 20 جدایه بر اساس نتایج بیوشیمیایی در جنس لاکتوباسیل قرار نگرفته و تعیین هویت نشدند و در مجموع 10 جدایه (10، 12، 15، 17، 18، 21، 22، 24، 29 و 30) بر اساس ویژگیهای بیوشیمیایی تعیین هویت بیشتر تا حد گونه قرار گرفته و شاخصهای اولیه پروبیوتیکی آنها ارزیابی گردید. بعد از انجام آزمایشهای تعیین توان پروبیوتیکی، چهار جدایه دارای بیشترین پتانسیل پروبیوتیکی از میان جدایههای لاکتوباسیلی بودند که این چهار جدایه به ترتیب شامل: <em> </em><em>L. acidophilus</em>، <em>L. delbruecki L.brevis</em>و<em>L. fermentium</em>بودند.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687310220140701Occurrence of viral thymic lymphoma associated with generalized lymphadenopalty and splenomegally in a 3.5 month old Holstein female calfبروز لنفومای ویروسی تیموس همراه با درگیری گره های لنفاوی و طحال در گوساله ی ماده ی 3/5 ماهه از نژاد هلشتاین981035842FAتقی تقی پور بازرگانیاستاد دانشگاه تهرانمحمد جواد قراگزلواستاد دانشگاه تهرانفرهاد موسی خانیبخش خصوصیسعید مهدی زادهبخش خصوصیJournal Article20130716 In a dairy farm with 1600 milking cows, a 3.5- month old Holstein female calf showed a prominent hard subcutaneous mass at the lower part of the neck resulted in rumen bloat and dyspnea. In postmortem examination of the calf, apart from huge mass of thymus, astonishing enlargement of innumerable lymph nodes and a large spleen were noticed as well. In histopathologic study, replacement of the thymus, lymph nodes and spleen tissues with immature malignant lymphocytes were found.The adjacent muscles and fats of the extra-thoracic thymus lymphoma were invaded by the neoplastic lymphoid cells. CBC of the patient showed leukocytosis (more than 45000) and lymphocytosis (higher than 93% with 2% atypical lymphocyte). PCR of blood sample of the calf was positive and in ELISA test, the serum antibody was negative (28pp). PCR and ELISA of the mother of this calf were negative while PCR of a sample from the dairy milk tank was strongly positive. It is suggested that due to lack of maternal passive immunity and immaturity of immune system, following ingestion of BLV- contaminated milk, the calf became infected, resulted in occurrence of atypical and widespread viral lymphoma..By the best knowledge of the authors this is the first report of this kind of calf lymphomsarcoma world-wide. در یک گاوداری با 1600 گاو دوشا، گوسالهای 5/3 ماهه دچار لنفومای تیموسی با علایم ورم سفت و برجسته بخش پایینی گردن و عوارض آن (نفخ شکمبه و سختی در نفس کشیدن) مورد توجه قرار گرفت. در کالبدگشایی این گوساله منهای بزرگ شدگی تعجب برانگیز تیموس خارج سینهای و تا حدی داخل سینه، بزرگ شدگی حیرتآور تعداد زیادی از گرههای لنفاوی و بزرگ شدن طحال نیز خودنمایی میکرد. در مطالعهی هیستوپاتولوژی جایگزین شدن پارانشیم تیموس، گرههای لنفاوی و طحال به وسیلهی سلولهای لنفوئیدی بدخیم جلب نظر نمود. به علاوه، بافتهای عضلانی اسکلتی و بافتهای چربی مجاور تیموس مبتلا، مورد تهاجم سلولها توموری قرار گرفته بودند. در C.B.C این دام لوکوسیتوز (بالای 45000) و لنفوسیتوز (بالای 93 درصد با 2 درصد لنفوسیت آتیپیک) کاملاً برجسته بود.تست PCR نمونهی خون این بیمار مثبت و در آزمایش به روش ELISA میزان آنتیبادی سرم آن 28 PP (منفی) بود. آزمایشهای الیزا (ELISA) و واکنش زنجیرهی پلیمراز (PCR) برای مادر این گوساله منفی در حالی که نمونهی تانک شیر این گاوداری شدیداً برای PCR مثبت بود. با توجه به آخرین اطلاعات این اولین گزارش از این نوع لنفوسارکومای گوساله در جهان است.