دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687314420181222Investigation of Polymorphism in 5- Flanking Region of Pit-1 gene and its association with growth traits in Iranian native Gooseبررسی چندشکلی ناحیه 5-Flanking ژن Pit-1 و ارتباط آن با صفات رشد در غاز بومی ایران5128172910.22055/ivj.2017.73037.1862FAمهسا اکبریدانش آموخته کارشناسی ارشد ژنتیک و اصلاح نژاد دام، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیهمختار غفاریاستادیار گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیهعلی هاشمیدانشیار گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیهقربان الیاسی زرین قباییمربی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی آذربایجان شرقی، تبریزJournal Article20170221The objective of this study was detection of polymorphism in 5- Flanking region of Pit-1 gene and its association with growth traits in Iranian native Goose by PCR-SSCP method. For this purpose, blood samples were taken from 160 Goose from East Azerbaijan breeding station that located in Malekan. DNA was extracted from whole blood using the Bailes method and polymerase chain reactions were performed for amplification of 241 bp fragment containing in 5- Flanking region of Pit-1 gene.Single Strand Conformation Polymorphism (SSCP) was used for genotyping. For this purpose, vertical electrophoresis of PCR products was performed on 8% acrylamide gel, at 120 V, for 18 h at 4 C˚. Silver-staining of gels is used to detect, resulted four genotypic patterns of 1, 2, 3 and 4 with frequencies of 31.2%, 36.4%, 7% and 25.4%, respectively. Analysis of variance was performed using GLM proc of SAS software. The statistical analysis indicated that the effect of different patterns were significant on the 30-Day Bodyweight (p<0.01), but on the 60-90-150 -Day Bodyweight had no significant effect.هدف از این تحقیق، مطالعه چندشکلی در ناحیه 5- Flanking ژن Pit-1 و ارتباط آن با صفات رشد در غاز بومی ایران با روش PCR-SSCP میباشد. برای این منظور در این پژوهش از 160 قطعه غاز مرکز اصلاح نژاد آذربایجان شرقی، واقع در شهرستان ملکان خونگیری انجام شد. برای استخراجDNA از روش بایلس استفاده گردید و واکنش زنجیرهای پلی مراز جهت تکثیر قطعه 241 جفت بازی ناحیه 5- Flanking ژن Pit-1 انجام گرفت. روش تفاوت فرم فضایی رشتههای منفرد(SSCP) جهت شناسایی چندشکلی در نمونهها بکار برده شد. الکتروفورز عمودی نمونهها روی ژل آکریلامید 8% به مدت 18 ساعت و با اختلاف پتانسیل 120 در دمای 4 درجه سانتیگراد صورت گرفت. رنگ آمیزی ژل با استفاده از نیترات نقره انجام گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که ناحیه مورد بررسی این ژن چندشکل است. که در نتیجه آن الگوهای ژنوتیپی 4،3،2،1 به ترتیب با فراوانی 312/0، 364/0، 070/0، 254/0 درصد مشاهده شد. آنالیز واریانس صفات با استفاده از نرم افزار SAS رویه GLM انجام گرفت. براساس نتایج بدست آمده، بین جنسهای مختلف اختلاف معنیداری مشاهده شد. و همچنین بین الگوهای مشاهده شده با وزن بدن در 30 روزگی اختلاف معنیداری یافت شد، ولی بین این الگوها و وزن بدن در 60، 90 و 150 روزگی اختلاف معنیداری مشاهده نشد.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687314420181222Dietary Effect of mulberry (morus alba) leaves supplementation on intestinal villi morphology of broiler chickens.اثر غلظتهای مختلف برگ توت سفید بر مورفولوژی پرزهای روده ماکیان گوشتی13208173410.22055/ivj.2018.34650.1591FAسید ستار توحیدی فردانش آموخته دکترای تخصصی بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکردشهاب بهادراناستادیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکردحسین حسن پوردانشیار گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکردمحمدحسن مهرائی همزه کلائیاستادیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکردالهه عسکریاستادیار گروه تغذیه، دانشکده بهداشت و تغذیه، دانشگاه لرستانجواد غلام زادهدانش آموخته دکترای حرفه ای، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهرکردJournal Article20170422To investigate the effect of dietary Morus alba leaves on intestinal morphology of broiler chickens, 180 one day old Ross chicks were purchased and randomly divided into four equal groups (each group contains 45 chickens in 3 replicates). Group 1 as control group received basal diet, groups 2, 3 and 4 received diet supplemented with 0.25%, 0.5% and 1% Morus alba leaves, respectively. Chicks were provided a standard diet base on corn. Chicks were raised on floor-pen under standard conditions until day 42 of age. At days 21 and 42, six chicks of each group were randomly selected and samples were taken from Duodenum, Jejunum and Ileum for morphometric analysis. The findings of this study showed that increasing dietary Morus alba had positive effect on intestinal morphology parameters and in 1% it was significant (p<0.05). The duodenum villous length and width were significantly (P<0.05) greater in the group supplemented by 1% Morus alba than control. In addition, high levels of Morus alba leaves (0.5% and 1%) increased the surface of small intestine compared to the control group.به منظور ارزیابی اثر سه غلظت متفاوت برگ توت سفید بر ویژگی های مورفولوژیک پرزهای روده ماکیان گوشتی، تعداد ۱۸۰ قطعه جوجه گوشتی یکروزه خریداری و پس از وزن گیری، به ۴ گروه ۴۵ قطعهای تقسیم شدند که هر گروه شامل ۳ پن ۱۵ قطعهای بود. گروه ۱ در کل دورهی پرورش تنها جیرهی پایه را دریافت نمود و گروه های 2، 3 و 4 دریافت کننده جیره پایه باضافه به ترتیب ۲۵/۰، ۵/۰ و ۱ درصد برگ توت در کل دورهی پرورش بودند. جیره پایه بر اساس ذرت-سویا فرموله شد که در مورد همه گروهها یکسان بود. برای بررسی مورفولوژی پرزهای روده در ۲۱ و ۴۲ روزگی دو بار نمونهبرداری انجام گرفت و در هر نمونه گیری تعداد ۶ قطعه جوجه از هر گروه انتخاب شد و از دئودنوم، ژژنوم و ایلئوم به اندازه 3 سانتی متر نمونه گیری و به آزمایشگاه فیزیولوژی ارسال گردید و ریخت شناسی پرزهای روده با بررسی اندازه ی پرزها (ارتفاع و پهنا) و ضخامت لایه ی لامیناپروپریا بررسی شد. به طور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که با افزایش غلظت برگ توت در جیره، ویژگی های مورفولوژیک پرزهای روده بهبود پیدا کرده و بخصوص در غلظت 1% افزایش معنی داری در مقایسه با گروه کنترل دیده شد (05/0p<). همچنین روده باریک در گروه های دریافت کننده غلظت های ۵/۰ و ۱% برگ توت نسبت به گروههای دیگر دارای مساحت بیشتری بود.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687314420181222Macroscopic study of lymph nodes development in sheep fetusمطالعه ماکروسکوپی تکوین گرههای لنفی در جنین گوسفند21308173510.22055/ivj.2017.89720.1927FAکاوه خزاییلاستادیار گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز0000-0002-4505-1106محمود خاکساری مهابادیدانشیار گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازمهدی پورمهدی بروجنیدانشیار گروه بهداشت مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازبهنام یزدان جودانش آموخته دکترای حرفه ای، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20170617Due to the importance of immune system and important roles of lymph nodes against pathogens and with regard to there were not any study about anatomy of lymph nodes in sheep fetuses, this research was conducted to study macroscopic developmental growth of lymph nodes in fetal period. Also, anatomical specifications and estimating time of formation of some important lymph nodes evaluated. For this purpose, sixty sheep fetuses collected from slaughterhouse of Ahvaz, after fixation in 10% formalin solution and sex determination, were divided into to four groups according to CRL. Mandibular, superficial cervical (prescapular), caudal mediastinal, jejunal mesenteric and popliteal lymph nodes from five lymphocenters included head, neck, thorax, abdominal viscera and pelvic limb was evaluated, respectively. In each sample, appearance formation of nodes was studied and in the case of formation, gross shape, location, and their number were checked. Minimum and maximum of fetuses CRL were detected 3.5 and 48.5 cm(43 to 138 days old). In 32 male and 28 female studied fetuses, Sexuality had no effect on checked parameters. Unusual observations were not recorded in location of the nodes. Study of the lymph nodes in sheep fetuses showed that before 59 days old, all lymph nodes were not been visible macroscopically and before 45 days old, none of lymph nodes were macroscopic developed.با توجه به اهمیت زیاد دستگاه ایمنی برای بدن و نقش بسیار مهم گرههای لنفی در مقابله با عوامل بیماریزا و با توجه به این که تاکنون در خصوص آناتومی گرههای لنفی در جنین گوسفند مطالعهای صورت نگرفته بود، این مطالعه با هدف بررسی رشد تکاملی ماکروسکوپیک گرههای لنفی گوسفند طی دوره جنینی صورت گرفت تا ضمن ارزیابی خصوصیات آناتومیک تعدادی از گرههای لنفی مهم، زمان تقریبی شکلگیری ظاهری آنها نیز مورد مطالعه قرار گیرد. بدین منظور 60 قطعه از جنین های گوسفند جمع آوری شده از کشتارگاه اهواز پس از تثبیت در محلول فرمالین 10 درصد و تعیین جنس، براساس طول فرق سر– ریشه دم (CRL)به چهار گروه تقسیم شدند. گرههای لنفی فک پایینی، گردنی سطحی پسین (پیش کتفی)، میان سینهای پسین، رودهبندی تهی رودهای و رکبی به ترتیب از پنج مرکز لنفی سر، گردن، حفره سینه، احشای شکمی و اندام لگنی مورد ارزیابی قرار گرفت. در هر نمونه، تشکیل گره از نظر ظاهری بررسی شد و در صورت تشکیل، شکل ظاهری،موقعیت قرارگیری و تعداد گره ها بررسی گردید. کم ترین و بیشترین CRL جنینها 5/3 تا 5/48 سانتیمتر (43 تا 138 روز) تعیین گردید. در 32 جنین نر و 28 جنین ماده گوسفند مورد مطالعه، جنسیت روی هیچ یک از پارامترهای مورد مطالعه تاثیری نداشت. در موقعیت قرارگیری گرهها مشاهدات غیر معمولی ثبت نشد. مطالعه گرههای لنفی در جنینهای گوسفند نشان داد قبل از سن 59 روزگی، تمام گرههای لنفی به صورت ماکروسکوپیک مشاهده نشده و پیش از 45 روزگی هیچ گره لنفی تکامل ماکروسکوپیک نیافته بود.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687314420181222Evaluation of negative energy balance and some metabolic disorders on peri-partum period in Arabian ewes, Khuzestanارزیابی بالانس منفی انرژی و برخی اختلالات متابولیکی حوالی زایش در گوسفندان نژاد عربی خوزستان31418173610.22055/ivj.2017.83433.1906FAامیر زکیاناستادیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه لرستان، خرم آبادمحمدرحیم حاجی حاجیکلاییاستاد گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز0000-0001-8964-8820میثم تهرانی شریفاستادیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسارکوکب فرامرزیاندانش آموخته دکترای تخصصی بیماری های داخلی دام های بزرگ، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازپگاه صفایی بروجنیدانش آموخته دکترای تخصصی کلینیکال پاتولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20170428BACKGROUND: According to a tradition of raising sheep and goats and economic dependence of rural households to produce meat and wool, therefore, one of the most important challenges in this livestock is establishing energy balance and nutritional needs. OBJECTIVES: In the present study to determine the prevalence of negative energy balance and to investigate some metabolic disorders around lambing conducted. METHODS: For this purpose 148 blood samples from pregnant (104) and non-pregnant (44) ewes collected and the age and the BCS also recorded. Serum concentrations of BHB, calcium, glucose, urea, total protein and total antioxidant capacity (TAC) was measured by routine laboratory methods. RESULTS: The results showed significant differences between pregnant and non-pregnant sheep from point of BHB (P<0.001), calcium (P<0.01), glucose (P<0.01), urea (P<0.001) concentrations and also between single and twin pregnant sheep from point of age (P<0.001), BHB (P<0.001), calcium (P<0.001), glucose (P<0.001), urea (P<0.001) and TAC (P<0.001) concentrations. Interaction of correlation between age and BCS with serum BHB concentration evaluated, there was no statistically significant correlation (P>0.05) but statistically significant negative correlation between the concentration of BHB and urea (P<0.05) and a significant positive correlation (P<0.05) between BHB and glucose was observed. It was also found that 16.35, 46.15 and 97.11 percent of pregnant ewes in this study suffering from hypoglycemia, hypocalcemia and subclinical pregnancy toxemia (hyperketonaemia), respectively, and accordingly peri-partum metabolic disorders in Arabic sheep was worse than imagined. CONCLUSIONS: It can be concluded, the overwhelming population of Khuzestan province's livestock are sheep; as a result, attention to the nutritional and management issues, especially in a terminal month of pregnancy and the first few weeks of birth emerge more than ever.زمینه مطالعه: با توجه به سنتی بودن پرورش گوسفند و بز و وابسته بودن اقتصاد خانوارهای روستایی به تولید گوشت و پشم آنها لذا همواره یکی از مهمترین چالشها در خصوص پرورش دامها تامین نیازهای تغذیه ای است. هدف: مطالعه حاضر به منظور بررسی شیوع بالانس منفی انرژی و برخی اختلالات متابولیکی در حوالی زایش انجام شد. روش کار: به این منظور اقدام به اخذ 148 نمونه خون از گوسفندان آبستن (104 راس) و غیر آبستن (44 راس) نژاد عربی شد و سن دام ها و نمره امتیاز بدنی نیز ثبت شد. مقادیر سرمی BHB، کلسیم، گلوکز، اوره، پروتئین تام وظرفیت آنتی اکسیدانی تام به روشهای معمول آزمایشگاهی سنجیده شد. نتایج: نتایج نشان داد اختلاف آماری معنی داری بین گوسفندان آبستن و غیرآبستن از نظر عیار سرمیBHB (001/0<P)، کلسیم (01/0<P)، گلوکز (01/0<P)، اوره (001/0<P) و بین گوسفندان تک قلوزا و دوقلوزا از نظر سن (001/0<P)، BHB(001/0<P)، کلسیم (001/0<P)، گلوکز (001/0<P)، اوره (001/0<P) و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (001/0<P) وجود داشت. بین سن و امتیاز بدنی با غلظت BHB سرمی همبستگی آماری معنی داری وجود نداشت (05/0≥P) اما بین غلظت BHB و اوره همبستگی آماری منفی معنی دار (05/0<P) و بین BHB و گلوکز همبستگی منفی معنی داری (05/0<P) دیده شد. همچنین مشخص شد که 35/16، 15/46 و 11/97 درصد از گوسفندان آبستن به ترتیب از هایپوگلایسمی، شکل تحت بالینی توکسمی آبستنی و هایپوکلسمی رنج میبرند و اختلالات متابولیکی حوالی زایمان در گوسفندان نژاد عربی شدیدتر از حد تصور است. نتیجهگیری نهایی: لذا نظر به این که جمعیت غالب دامی استان خوزستان را گوسفند تشکیل میدهد توجه به مسائل تغذیه ای و مدیریتی به ویژه در ماه انتهایی آبستنی و هفتههای ابتدایی زایمان را بیش از پیش پدیدار میکند.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687314420181222Molecular typing of avian metapneumovirus in broiler chickens in Isfahan provinceتعیین تیپ مولکولی متانوموویروس پرندگان در جوجههای گوشتی استان اصفهان42498173710.22055/ivj.2017.65695.1826FAبهزاد سپیانیدانش آموخته دانشکده دامپزشکی، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامیمجید غلامی آهنگراندانشیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامیحسن ممتازاستاد گروه میکروبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، واحد شهرکرد، دانشگاه آزاد اسلامیJournal Article20170302Avian metapneumovirus is one of agents that it play role in inducing respiratory signs in birds. For study of common type of avian metapneumovirus (AMPV) in broiler chickens in Isfahan province, 35 broiler chicken flocks with high mortality were sampled. After RNA extraction and synthesis of cDNA, AMPV was investigated by one pair of specific primer. The AMPV positive samples were investigated for AMPV types (A, B, C and D) by type specific primers. Results showed 17 out of 35 (48.57%) of flocks were infected to AMPV. In this study, 67 out of 210 samples (31.90%) were positive for AMPV. The mean of morbidity to AMPV was 54.90% in sampled flocks. The typing of positive samples showed all of positive samples belonged to B type. In conclusion, by considering to high distribution of B type of AMPV in broiler chicken flocks, it is necessary to apply a proper AMPV vaccination program with autogenic strains, after approval of pathogenicity of AMPV strains.متانوموویروس پرندگان به عنوان یکی از عوامل ایجاد کننده علایم تنفسی در پرندگان است. به منظور بررسی تیپ غالب متانوموویروس پرندگان در جوجه های گوشتی استان اصفهان از 35 فارم جوجه گوشتی با تلفات بالا نمونه گیری شد و پس از استخراج RNA و ساخت cDNA به شناسایی موارد متانوموویروس پرندگان با یک جفت پرایمر عمومی نوموویروس پرداخته شد. سپس نمونه های مثبت با چهار جفت پرایمر اختصاصی تیپ های A، B، C و D تعیین تیپ شد. نتایج نشان داد از 35 فارم جوجه گوشی با علایم تنفسی ، 17 فارم (57/48%) آلوده به متانوموویروس پرندگان بودند. در این مطالعه 67 نمونه از مجموع 210 نمونه جمع آوری شده مثبت بود (90/31%) و میانگین میزان آلودگی در فارم های مثبت 90/54% گزارش می شود. تعیین تیپ نمونه های مثبت نشان داد تمامی نمونه ها متعلق به تیپ B می باشد. لذا با توجه به گستردگی تیپ B متانوموویروس پرندگان در فارم های گوشتی لازم است پس از تأیید بیماری زایی ویروس، واکسیناسیون مناسب در جهت پیش گیری و کنترل ویروس با سویه های اتوژن منطقه اجرا گردد.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687314420181222Biological Evaluation of Different Di-calcium Phosphate Produced in Iran and Comparison of Their Impacts on Performance and Bone Characteristics in Male Broiler Chicksارزیابی بیولوژیک انواع مختلف دی کلسیم فسفات تولید ایران و مقایسه اثر آنها بر شاخص های تولید و ویژگی های استخوان در جوجه های گوشتی نر50608173810.22055/ivj.2017.91829.1937FAفرزین علی ملایریدانشجوی دکترای بهداشت و تغذیه طیور، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهرانمحسن فرخویدانشیار گروه بهداشت و تغذیه دام و طیور، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهرانمهرداد مدیرصانعیدانشیار گروه بهداشت و تغذیه دام و طیوردانشکده دامپزشکی دانشگاه تهرانمسعود هاشم زادهاستادیار پژوهشی، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی، کرجمحمد رضائیاندانشیار گروه بهداشت و تغذیه دام و طیوردانشکده دامپزشکی دانشگاه تهرانJournal Article20170711Abstract<br /> In this study, in order to evaluate the produced domestic Di-calcium phosphate(DCP), 26 domestic DCP production factories that were active at the time of the research were visited and sampling was done randomly from the final product. After testing according to standard indices, only 7 samples of Di-calcium phosphate were in range of the national standard. To determine their biological value, 720 male Ross 308 broiler chickens were purchased and randomly divided into 8 equal groups with 6 replicates and then kept in the battery cage system for 21 days. The available phosphorus levels in all the diets used in the experimental and control groups were set at 0.48 percent. At the 10 and 21 days of age, feed consumption, weight gain and feed conversion ratio were calculated. Also At the end of 21 days of age the amount of ash, calcium and phosphorus of tibia bone was measured. At the 21 days of age, no significant difference was observed between experimental and control treatments in terms of the production indices (P>0.05) But the weight gain index at 10 days of age showed a significant difference between experimental and control treatments (P<0.05). There was no significant difference between bone ash content and test and control samples (P>0.05). But, the amounts of tibia calcium in two groups of F and G were significantly lower than those of the control group (P<0.05).Also the amounts of bone phosphorus in B, C, F and G groups were significant and lower than the control group (P<0.001). The relative biological values of the experimental samples, according to both criteria of the weight gain and the bone ash for the Di-calcium phosphates of A, B, C, D, E, F, and G samples were estimated 98.1, 103.3, 96.9, 100.2, 97.9, 94.0, and 100.2 percent, respectively.در این مطالعه به منظور ارزیابی دی کلسیم فسفاتهای تولید داخل به 26 کارخانه که در زمان انجام تحقیق فعال بودند مراجعه و نمونه برداری بر اساس روش تصادفی از محصول نهایی انجام گردید. پس از انجام آزمایش براساس شاخص های استاندارد ، فقط 7 نمونه دی کلسیم فسفات در محدوده استاندارد قرار داشتند. برای تعیین ارزش بیولوژیک آنها تعداد 720 قطعه جوجه گوشتی نر نژاد راس خریداری و به طور تصادفی در 8 گروه مساوی با 6 تکرار تقسیم و به مدت 21 روز در سیستم قفس نگهداری شدند. میزان فسفر قابل دسترس در تمام جیره های مصرفی در گروه های مختلف آزمایشی و شاهد معادل 48/0 درصد تنظیم گردید. در 10 و 21 روزگی میزان خوراک مصرف شده، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک محاسبه شد. همچنین میزان خاکستر، کلسیم و فسفر استخوان درشت نی در آخر دوره اندازه گیری شد .<br /> در 21 روزگی از نظر شاخص های تولید تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی و شاهد مشاهده نگردید(05/0 P >) اما شاخص میزان افزایش وزن در 10 روزگی تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی و شاهد نشان داد(05/0 >P ). از نظر میزان خاکستر استخوان نیز تفاوت معنی داری بین نمونه های آزمایشی و شاهد مشاهده نشد (05/0 P >)، ولی میزان کلسیم استخوان درشت نی در دو گروه F و G نسبت به شاهد به صورت معنی داری پائین تر بود ( 05/0 P <). همچنین میزان فسفر استخوان در گروه های آزمایشی B، C، F و G ، نسبت به شاهد کمتر و دارای اختلاف معنی داری بود (001/0 P <). ارزش بیولوژیک نسبی نمونه های آزمایشی با توجه به میانگین دو معیار افزایش وزن وخاکستر استخوان برای دی کلسیم فسفات های A، B، C، D، E، F و G به ترتیب 1/98، 3/103، 9/96، 2/100، 9/97، 0/94، 2/100 براورد گردید.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687314420181222Evaluation of dry cow therapy effects on mamary infections and milk production rates in holstein breedارزیابی تاثیر درمان دوره خشکی بر میزان بروز عفونتهای پستانی و تولید شیر در تلیسههای نژاد هلشتاین61708174010.22055/ivj.2017.87723.1917FAسعد گورانی نژاداستاد گروه علو درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازنغمه موری بختیاریاستادیار گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازمسلم شهپریدانشآموختهی دکترای حرفهای، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20170529The infection in dairy heifers may damage the developing secretary tissues reducing the future milk production in such animals. The efficacy of antibiotics for treating MI in unbred and primigravid heifers has been demonstrated by a few researchers. The objective of the present study was to compare the times of dry cow therapy in control of post partum MI and milk production in primigravid heifers. For this porpose, 75 primigravid heifers were selected and placed in three groups including: 60 day before parturition (group A), 30 day before parturition (group B), and 30-60 day before parturition (group c). Perepartum mammary glands secretion were collected to investigate microbial contamination.Then, intra mammary treatment with cloxacillin ointment was done in 50 heifers in two groups of A and B. In 3th day after parturition, 10 ml milk sample of 75 heifers was collected separately in 12ml sterile tube to investigate microbial contamination. Milk producing of heifers in three groups was recorded in 30, 60 and 90 day after parturition. Based on bacterial culture results mammary gland secretaries, in before and after parturition, the least bacterial contamination was observed in group B heifers and the most contamination was observed in control group of heifers. Between Heifers in group A and C, significant difference were found. By survey on milk production of three group heifers, it was found that there is significant differentiation between milk production in 30 and 90 day after parturition in three group and maximum production was demonstrated in group B and then in heifers group A. In this research, the best response to the treatment was demonstrated in group B, but, because of probability of antibiotic persistence in milk, recommended that dry cow therapy be done in 60 day before parturition.مسئله: عفونت در تلیسههای شیری میتواند باعث ایجاد آسیب به بلوغ بافتهای ترشحی و در نهایت کاهش تولید شیر در آنها گردد. کارایی آنتیبیوتیک برای درمان عفونتهای داخل پستانی در تلیسههای غیر آبستن و تلیسهها در اولین آبستنی، توسط تعداد کمی از محققین مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: از مطالعه حاضر مقایسهی زمان درمان دوره خشکی در کنترل عفونتهای داخل پستانی بعد از زایش و میزان تولید شیر در تلیسههای شکم اول بود. روشکار: بدین منظور، 75 راس تلیسه شکم اول در 3 گروه، 60 روز قبل از زایش (گروه A) و 30 روز قبل از زایش (گروه B) و 60-30 روز قبل از زایش به عنوان گروه C قرار داده شدند. ترشحات غدد پستانی هر تلیسه قبل از زایش جهت بررسی آلودگی باکتریایی جمعآوری گردید. سپس درمان داخل پستانی با پماد کلوکساسیلین در 50 تلیسه گروههای A و B صورت گرفت. در روز سوم پس از زایش، 10 میلیلیتر شیر از 75 تلیسه در هر 3 گروه در یک لوله 12 میلیلیتری استریل، جهت بررسی آلودگی باکتریایی جمعآوری گردید. میزان تولید شیر تلیسهها در هر 3 گروه در روزهای 30، 60 و 90 پس از زایش ثبت گردید. نتایج: بر اساس نتایج کشت باکتریایی ترشحات غدد پستانی و شیر، حداقل آلودگی باکتریایی در تلیسههای گروه B و بیشترین آلودگی در تلیسههای گروه کنترل مشاهده گردید. بین تلیسههای گروه A و C نیز تفاوت معنیدار مشاهده شد. با بررسی میزان تولید شیرتلیسهها در هر 3 گروه مشخص شد که اختلاف معنیداری بین تولید شیر در روز 30 و 90 بعد از زایش در 3 گروه وجود دارد و حداکثر میزان تولید در گروه B و سپس گروه A مشاهده گردید. نتیجهگیری-کلی: در نهایت به دلیل احتمال باقیماندن آنتیبیوتیک در شیر توصیه میگردد که درمان خشکی تلیسهها در روز 30 قبل از زایش انجام شود.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687314420181222The effect of oral administration of Carwey (Bunium persicum L) seed aqueous extract on abomasal emptying in neonatal lambsاثر تجویز خوراکی عصاره آبی بذر زیره سیاه (Bunium persicum L) برتخلیه شیردان در برههای نوزاد70768174310.22055/ivj.2018.94409.1946FAحمیدرضا محمدیاستادیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه سمنانمصطفی عبداللهیدانشجوی دکتری حرفه ای، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه سمنان0000-0001-5091-7560اشکان جبلی جواندانشیار گروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه سمنانJournal Article20170803Abomasal hypomotility plays an important role in pathogenesis of some abomasal disorders such as abomasal bloat that there are same serious side effects associated with using synthetic drugs for its treatment, such as diarrhea and antibiotic resistance and for decreasing these side effects, administration of herbal medicine can be appropriate approach. Evaluating effect of Bunium persicum L on lamb,s abomasal emptying is goal of this study. This study was conducted on twelve five-day-olds Sangsari-female-lamb (average weight 4 kg). lambs received five oral treatments including salin (30ml), Eeythromycin (100 mg/kg), Carwey (0.4 gr/kg), Carwey (0.6 gr/kg) and Carwey (0.8 gr/kg), respectively. Acetaminophen absorption test was used to evaluating the rate of abomasal emptying. After drawing relational model between plasma Acetaminophen concentration and time with regression method showed that treating with erythromycin and different levels of aqueous extract of Carwey seed (0.4, 0.6 and 0.8 g/kg) increased the rate of abomasal emptying in comparison to the negative control, significantly (P<0.05). The stimulatory effect of erythromycin on abomasal emptying was higher than aquatic extract of Carwey seed, significantly (P<0.05). No clinical side effect were observed following the administration of erythromycin and Carwey in lambs. This study showed that aqueous extract of Carwey seed has a stimulatory effect on lamb's abomasal emptying but more studies are needed on the effect of this seed,s components on abomasal emptying.کاهش حرکات شیردان نقش مهمی در بیماریزایی برخی اختلالات شیردانی همچون نفخ شیردان ایفاء میکند که درمان آن با داروهای سنتتیک عوارضی مانند اسهال و مقاومت آنتیبیوتیکی دارد و تجویز داروهای گیاهی راهکار مناسبی برای کاهش این عوارض جانبی است. هدف این پژوهش بررسی اثر عصاره آبی بذر زیره سیاه بر تخلیه شیردان بره میباشد. این مطالعه بر روی 12 بره ماده پنج روزه نژاد سنگسری انجام گرفت (میانگین وزن 4 کیلوگرم). برهها به ترتیب تحت پنج درمان خوراکی شامل سالین (30میلیلیتر)، اریترومایسین ( 100میلیگرم برکیلوگرم)، زیره 4/0گرم برکیلوگرم، زیره 6/0گرم برکیلوگرم، زیره 8/0گرم برکیلوگرم قرار گرفتند. از تست جذب استامینوفن برای ارزیابی سرعت تخلیه شیردان استفاده گردید. پس از ترسیم مدل رابطهی غلظت استامینوفن پلاسما با زمان به روش رگرسیون مشخص گردید که درمان با اریترومایسین وغلظتهای مختلف عصاره آبی بذر زیره سیاه نسبت به درمان کنترل منفی سبب افزایش معنادار سرعت تخلیه شیردان گردید (05/0>P). اثر تحریکی اریترومایسین در تخلیه شیردان به صورت معناداری از عصاره آبی بذر زیره سیاه بیشتر بود (05/0>P). هیچ گونه عارضه جانبی بالینی به دنبال تجویز اریترومایسین و زیره سیاه در برهها مشاهده نشد. این پژوهش نشان داد که عصارهی آبی بذر زیره سیاه دارای اثر تحریکی بر تخلیه شیردان بره است اما به مطالعات بیشتری درزمینهی اثر اجزاء این بذر بر تخلیه شیردان نیاز است.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687314420181222Histomorphometrical evaluation of Bursa of Fabricius and Immunohistochemistry Tracing of P53 and Caspase3 in
broiler following physiological stress and protective effect of chromium supplementبررسی هیستومورفومتری بورس فابریسیوس و ردیابی ایمونوهیستوشیمیایی p53 و کاسپاز سه در جوجه های گوشتی متعاقب تنش فیزیولوژیک و ارزیابی اثر محافظتی مکمل کروم77868174410.22055/ivj.2018.99762.1967FAرضا معینی مقدمدانشجوی دکترای بافت شناسی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهرانحسن مروتیاستاد گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران0000-0003-0275-1636مسعود ادیب مرادیاستاد گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهرانسید داوود شریفیدانشیار گروه علوم دام و طیور، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهرانعلی شالیزار جلالیاستادیارگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیهJournal Article20170930The purpose of present study was to examine the protective effect of chromium supplement against damages which is induced by physiological stress and evaluation of apoptosis in Bursa of Fabricius of broilers through Immunohistochemical tracing of p53 and caspase-3 proteins. <br /> in this experimental study, 320 male Ross broilers were used. This study was designed as a 2 x 4 factorial, with two stress levels (under stress and stress free) and four levels of chromium-methionine supplement (0, 1000, 2000 and 3000ppb) in diet, which distributed into 4 accidental repeated groups of 10 each. stress was induced by adding dexamethasone to the diet, during 17 to 24 days of age. At the end, broilers in all groups were euthanized and the samples that includes Bursa of Fabricius were obtained then pathological and immunohistochemical parameters were evaluated. <br /> Physiological stress caused significant changes in medulla and cortex in lymphatic follicle of Bursa of Fabricus. Based on this study, Chromium-methionine supplementation could ameliorate the effects of Physiological stress in Bursa of Fabricius. Physiological stress caused significant increases in p53 and caspase-3 expression levels in Bursa of Fabricius (P<0/05). Chromium-methionine administration markedly reduced the expression levels of p53 and caspase-3 after inducing physiological stress (P<0/05).هدف از این مطالعه، ارزیابی کارایی مکمل کروم در برابر آسیبهای ناشی از تنش فیزیولوژیک و بررسی روند آپوپتوز در بافت لنفاوی بورس فابریسیوس جوجههای گوشتی به واسطه ارزیابی ایمونوهیستوشیمی پروتئینهای p53 و کاسپاز 3 بود. به همین منظور از 320 قطعه جوجه نر سویه تجاری راس، در یک آزمایش فاکتوریل 4×2 با دو سطح تنش (بدون تنش و تنش) و چهار سطح کروم از منبع کروم- متیونین(صفر، 1000، 2000 و 3000 میکروگرم در کیلوگرم جیره) در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار و 10 قطعه پرنده در هر تکرار استفاده شد. تنش فیزیولوژیک با افزودن دگزامتازون به جیره در دوره سنی 24-17 روزگی القاء گردید. در انتهای دوره پرورش، پرندههای گروههای مختلف آسانکشی شدند و از بورس فابریسیوس نمونهبرداری گردید و نمونهها مورد ارزیابی هیستوموفومتری و ایمونوهیستوشیمی قرار گرفت. القائ تنش فیزیولوژیک، موجب تغییر در قطر کورتکس و مدولای فولیکولهای لنفاوی بورس فابریسیوس در گروههای آزمایشی گردید. بر اساس نتایج حاصل، افزایش سطح کروم جیره با استفاده از مکمل کروم- متیونین ، اثرات منفی تنش بر بافت لنفاوی بورس فابریسیوس جوجههای گوشتی را کاهش می دهد. همچنین تنش فیزیولوژیک میزان بیان پروتئینp53 و کاسپاز3 را در بافت لنفاوی بورس فابریسیوس افزایش داد(05/0P<). با افزایش سطح کروم در جیره، میزان بروز این پروتئینها کاهش یافت(05/0P<).دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687314420181222Effects of glutamine protected on body condition score changes and plasma metabolites of Holstein fresh cowsاثر گلوتامین محافظت شده بر متابولیتهای پلاسمایی و تغییرات وضعیت بدنی گاوهای تازهزا87958174510.22055/ivj.2017.83194.1901FAمصطفی نعمتیاستادیار گروه میکروبیولوژی، دانشکده پیرادامپزشکی، دانشگاه ایلامصدیقه منتیاناستادیار گروه علوم دامی، دانشکده پیرادامپزشکی، دانشگاه ایلامشهرزاد جزءقاسمیدانش آموخته دکترای تغذیه دام، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجانرضا هوشمندفرکارشناس گروه میکروبیولوژی، دانشکده پیرادامپزشکی، دانشگاه ایلاممحسن طاهریدانش آموخته کارشناسی ارشد میکروبیولوژی، دانشکده پیرادامپزشکی، دانشگاه ایلامطیب سیفیکارشناس گروه میکروبیولوژی، دانشکده پیرادامپزشکی، دانشگاه ایلامJournal Article20170425This study was conducted to evaluate the effects of protected glutamine (Gln) supplementation in the diet of Holstein fresh cows after parturition on dry matter intake (DMI), plasma metabolites, body condition score (BCS) and reproductive performance. Forty Holstein dairy cows (796±58 kg of pre-parturition live weight; 3.25±0.35 BCS) at zero d of parturition were divided to four groups (n=10), including: basal diet (control group: a total mixed ration (TMR) consisting of 49% forage and 51% concentrate mixture on dry matter (DM) basis), basal diet supplemented with 150, 250 or 350 g of Gln protected with formaldehyde/cow per day. Dry matter intake of experimental treatments on 21 d after calving were 12.09, 14.39, 15.40 and 97.15 kg/d respectively (P=0.02). Plasma glucose concentrations of 1 to 4 treatments on 21 d after calving were 48.8, 55.0, 59.2 and 60.5 mg/dl respectively (P<0.01). total protein concentrations of 1 to 4 treatments on 21 d after calving were 5.02, 5.98, 7.10 and 7.20 g/dl respectively (P<0.01). AST concentrations of 1 to 4 treatments on 21 d after calving were 132.5, 82.1, 73.3 and 71.3 U/l respectively (P<0.01). Dietary supplementation with protected Gln had no effect on blood urinary nitrogen (P>0.05). The cows that received Gln changed the BCS less than the control treatment (P=0.03). Dietary supplementation of Gln had no effect on reproductive performance and the number of artificial insemination leading to pregnancy and also the interval between calving to pregnancy were not significant between treatments (P <0.05).این مطالعه به منظور بررسی اثر استفاده از گلوتامین محافظت شده روی مصرف خوراک، متابولیتهای پلاسمایی، تغییرات نمره وضعیت بدنی و عملکرد تولید مثلی گاوهای تازهزا انجام شد. چهل رأس گاو هلشتاین چند شکم زا (با میانگین وزن پیش از زایش 58±796 کیلوگرم و میانگین نمره وضعیت بدنی 35/0±25/3) در روز زایش (صفر) به چهار گروه (ده رأسی) تقسیم شدند. تیمارها شامل: گروه شاهد با جیره پایه بصورت TMR دارای 49% علوفه و 51% مخلوط کنسانتره بر پایه ماده خشک بود. سایر تیمارها شامل جیره پایه به اضافه 150، 250 و 350 گرم گلوتامین محافظت شده به ازای هر رأس گاو در روز بود. مصرف ماده خشک تیمارهای آزمایشی در روز 21 پس از زایش به ترتیب 09/12، 39/14، 40/15 و 97/15 کیلوگرم در روز بود (02/0=P). غلظت گلوکز پلاسمای تیمارهای فوق در روز 21 پس از زایش به ترتیب 8/48، 0/55، 2/59 و 5/60 میلی گرم در دسی لیتر بود (01/0>P). غلظت پروتئین تام جیرههای آزمایشی در روز 21 پس از زایش به ترتیب 02/5، 98/5، 10/7 و 20/7 گرم در دسی لیتر بود (01/0>P). غلظت آسپارتات آمینوترانسفراز تیمارهای آزمایشی در روز 21 پس از زایش به ترتیب 5/132، 1/82، 3/73 و 3/71 واحد در لیتر بود (01/0>P). استفاده از گلوتامین در جیره اثر معنیداری روی نیتروژن اورهی خون نداشت (05/0<P). گاوهای دریافت کننده گلوتامین تغییرات امتیاز وضعیت بدنی کمتری نسبت به تیمار شاهد داشتند (03/0=P). استفاده از گلوتامین اثری بر عملکرد تولیدمثلی نداشت و تعداد تلقیح منجر به آبستنی و همچنین فاصله زایش تا آبستنی بین تیمارها معنیدار نبود (05/0<P).دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687314420181222Immunogenicity of Infectious Coryza vaccine against a native isolate of Avibacterium paragallinarum from Iranمحافظت کنندگی واکسن کریزای عفونی ماکیان در مقابل یک جدایه بومی اوی باکتریوم پاراگالینارم ایران961058174610.22055/ivj.2017.60335.1883FAعباس نوریاستادیار پژوهشی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرجمنصور بنانیدانشیار پژوهشی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرجرضا طرقیدانشیار پژوهشی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مشهدJournal Article20170424Infectious Coryza (IC) an acute respiratory disease of chicken that caused by Avibacterium paragallinarum( Av.P). Immunity offered by a commercial IC killed oil vaccine against a native field isolate of Av. P serogroup A of Iran was studied by designing a vaccination / challenge experiment. 36 SPF birds of 14 weeks old were randomly divided into three separate groups. One group was vaccinated by two doses within 2 weeks by a commercial vaccine. After two weeks of last vaccination this group and the second one were challenged with 1×10 8 CFU/ml bacterial suspension prepared from fresh 24 hours cultured of Av. p through infra orbital sinus. The third group kept as control only received phosphate buffer saline. Three birds from each group were bled for serum sample collection on days of 2, 4, 6 and 8 after challenge. On Clinical observation of first group, mild swelling on inoculation site was developed on second day of experiment that gradually disappeared on days after. In second group on post infection day (PID) of 2, nasal discharge and facial swelling that extended to become bilateral beside tracheal rales were noticed in all bird throughout the experiments days. For all birds Sero-conversions monitored by serum plate agglutination (SPA) and agar gel precipitation (AGP) test using antigen prepared from 24 hours culture of bacterium. While birds of control remained negative, All bird of first group shown positive serum reaction by SPA and AGP tests while in second group, only SPA becomes positive after 6 PID. In conclusion, this native isolate have an antigenic relationship with vaccine contained strains and the commercial vaccine can prevent must clinical sign in infected birds. However, more studies needed to verify serovar identity of isolate and reach a conclusive outcomes about efficacy of currently used vaccine in country.کریزای عفونی بیماری حاد تنفسی در ماکیان است که توسط باکتری اویباکتریوم پاراگالینارم ایجاد میشود. در این مطالعه محافظت کنندگی یک واکسن روغنی تجاری کشته کریزای عفونی در مقابل عفونت با یک جدایه بومی باکتری اویباکتریوم پاراگالینارم سروگروه (سروتیپ) A ایران، در قالب یک مطالعه واکسیناسیون- چالش مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 36 قطعه نیمچهی SPF با سن 14 هفته به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول با واکسن کشته تجاری کریزای عفونی (سه ظرفیتی) در دو مرحله با فاصله دو هفته واکسینه شدند. دو هفته بعد میزان 108 ×1 باکتری از طریق سینوس زیر چشمی به این گروه و گروه دوم (غیر واکسینه) تلقیح گردید. گروه سوم سرم فیزیولوژی استریل دریافت کردند. سه نمونه سرمی در روز های 2، 4، 6، 8 پس از چالش از پرنده های هر گروه اخذ گردید. گروه اول علائم بسیار خفیف تنها به صورت تورم محل تزریق در روز دوم آزمایش مشاهده شدکه در روزهای بعد تدریجا محو گردید. در گروه دوم بروز ترشحات بینی، تورم سینوس همراه با صدای تنفسی از روز دوم شروع شده و تا پایان دوره آزمایش (روز 8) ادامه داشت. ضمن عدم مشاهده تغییرات سرمی و علائم درمانگاهی در گروه کنترل، واکنش مثبت سرمی درگروه اول با آزمایش SPA و AGP با استفاده از آنتی ژن تهیه شده از کشت 24 ساعته این جدایه دیده شد. در گروه دوم اولین واکنش سرمی از روز 6 تنها در آزمایش SPA مشاهده شد. در نتیجه، این جدایه بومی با سویه های موجود در واکسن تجاری ارتباط آنتی ژنی داشته و استفاده از واکسن توان پیشگیری از بروز عمده علائم بالینی در پرندههای آلوده را دارد. اگرچه مطالعه ی بیشتری برای تعیین واریته سرمی این جدایه و تایید نهایی کارایی واکسنهای مصرفی کریزای عفونی مورد نیاز است.دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687314420181222Frequency of iucD, tsh, and iss genes among Escherichia coli isolates in broilers infected with colibacillosisجستجوی فراونی ژنهای iucD، tsh و iss در جدایههای اشریشیا کلی طیور گوشتی مبتلا به کلیباسیلوز1061148174710.22055/ivj.2017.57760.1771FAحسین نیک پیراناستادیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامسیدمصطفی پیغمبریاستاد گروه بیماری های طیور، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران0000-0001-9166-1303اکبر عبدی خاصواندامپزشک بخش خصوصی، زنجانJournal Article20170413Escherichia coli (E. coli) is component of normal flora of the human intestine, mammals and birds, however, some strains of E. coli due to have virulence factors, are pathogenic. The aim of current study was to determine the frequency of iucD, tsh, and iss genes in broiler flocks infected with colibacillosis in east Azarbaijan-Iran. One Hundred and seventeen E. coli isolates from colibacillosis infected broilers with pericarditis, perihepatitis, and air sacculitis investigated. First, standard screening tests and culture was done, and then standard primers and PCR was used for genotype evaluation of isolates in regard of iucD, tsh, and iss genes. In 29 samples (24.78%) all genes (iucD, iss, and tsh) was positive, and 29 (24.78%), 39 (33.33%), and 44 (37.60%) of samples was positive in regard of dual combinations of genes tsh/iss, tsh/iucD, and iss/iucD, respectively. In addition, 34.18%, 37.60%, and 91.45% of isolates possess tsh, iss, and iucD, respectively. Our results indicated which higher percent of evaluated isolates have the ability to produce aerobactin, and the various combination of genes seen in 24.785 to 37.60% of isolates. It seems more investigation needed to evaluation of virulence factors of east Azarbaijan broilers.اشریشیاکلی (E. coli ) جزء فلور طبیعی رودههای انسان، پستانداران و پرندگان است اما برخی از سویههای اشریشیاکلی به واسطه داشتن برخی از عوامل حدت، بیماریزا میباشند. هدف از مطالعه حاضر تعیین میزان فراوانی ژنهای iucD، tsh، و iss در گلههای مرغ گوشتی مبتلا به کلیباسیلوز استان آذربایجانشرقی بود. روش کار: جهت اجرای مطالعه تعداد 117 جدایه اشریشیاکلی از طیور گوشتی مبتلا به کلیباسیلوز که دارای علائم پریکاردیت، پری هپاتیت و عفونت کیسههای هوایی بودند مورد بررسی قرار گرفت. پس از انجام آزمایشهای استاندارد و انجام کشت، به منظور بررسی ژنوتیپی جدایهها سه ژن iucD، tsh، و iss با استفاده از پرایمرهای استاندارد معرفی شده و آزمایش واکنش زنجیره پلیمراز مورد ارزیابی قرار گرفتند. تعداد 29 نمونه (78/24 درصد) از نظر وجود هر سه ژن (tsh، iss، iucD) مثبت بودند، و تعداد 29 (78/24 درصد)، 39 (33/33 درصد)، و 44 (60/37 درصد) نمونه به ترتیب از نظر ترکیب دوگانه ژنهای tsh/iss، tsh/iucD، و iss/iucD مثبت بودند. همچنین 18/34 درصد، 60/37 درصد و 45/91 درصد جدایهها به ترتیب واجد ژن tsh، iss، و iucD بودند. نتایج مطالعه نشان داد که درصد بالایی از جدایههای مورد بررسی توانایی تولید آئروباکتین را دارند، همچنین در موارد بررسی ترکیبهای مختلف ژنهای مورد بررسی در 78/24 تا 60/37 درصد جدایهها مشاهده شد. چنین به نظر میرسد که بررسیهای بیشتری جهت ارزیابی عوامل حدت ایکلی در مرغداریهای استان آذربایجانشرقی نیاز است.