دانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687311220150701Effect of replacing barley starch by beet pulp and addition of the roasted canola seed on reticulo- rumen histology tissue and fermentation parameters of lambs fed by high concentrate dietsبررسی اثر جایگزینی نشاسته جو با تفاله چغندر و افزودن دانه برشته کانولا بر هیستومورفومتری شکمبه، نگاری و فراسنجه های تخمیر شکمبه ای بره های تغذیه شده با جیره های پرکنسانتره5181010810.22055/ivj.2015.10108FAصادق اسدالهیدانشجوی دکتری تخصصی تغذیه دامنعیم عرفانی مجدهیات علمی دانشکده دامپزشکیمحسن ساریهیات علمی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستانمرتضی چاجیهیات علمی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستانمرتضی مموئیهیات علمی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستانJournal Article20140913 In order to investigate the effect of partial replacement of barley starch with neutral detergent soluble fiber with or without roasted canola seed on histomorphometry of lamb rumen, reticulum and rumen fermentation parameters, 24 Arabian male lambs were used for 84 days in a completely randomized design with a 2×2 factorial arrangement of treatments. Dietary treatments were, 1) starch of barley, 2) starch of barley with roasted canola seed 3) beet pulp and 4) beet pulp with roasted canola seed. Forage:conceantrat ratio was 10: 90 for all diets. Partial replacement of starch with beet pulp led to increase thickness of the epithelium, tunica muscularis and the rumen wall (p<0.01). Interactions between carbohydrate source with roasted canola seed were significantly associated with villus height and thickness of the epithelium, and addition of the roasted canola seed to the diet with high soluble fiber lead to significant increases in both parameters compared with high starch diets. Partial replacement of starch with soluble fiber increased height, thickness and number of folds, the thickness of the epithelium, muscular floor and the reticulum wall (p<0.01). Addition of canola seed was followed by increase in the number of folds, the thickness of the epithelium and muscular wall in the reticulum. High starch diets decreased rumen pH and addition of canola seed increased this parameter. Partial replacement of starch with soluble fiber and addition of roasted canola seed increased acetate concentration and decreased concentration of propionate, butyrate, and isobutyrate. The results of this study showed that partial replacement of starch with neutral detergent soluble fiber and addition of fat from roasted canola seed could affect the histological structure of reticulo- rumen and increased absorption of volatile fatty acids, prevent their accumulation in the rumen and provide a more favorable pH when animals fed by high concentrate diets. به منظور بررسی اثرات جایگزینی بخشی از نشاستهی جو با تفالهی چغندر قند، با و یا بدون دانهی برشتهی کانولا بر خصوصیات هیستومورفومتری شکمبه، نگاری و فراسنجههای تخمیری، 24 رأس برهی نر نژاد عربی در قالب طرح کاملاً تصادفی با آرایش فاکتوریل 2×2 به مدت 84 روز مورد استفاده قرار گرفت. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند: نشاستهی جو، نشاستهی جو همراه با دانهی برشتهی کانولا، تفالهی چغندر قند و تفالهی چغندر قند با دانهی برشتهی کانولا. جیرههای مورد استفاده حاوی 90 درصد کنسانتره و 10 درصد علوفه بودند. جایگزینی بخشی از نشاستهی جو با تفالهی چغندر قند موجب افزایش معنیدار ارتفاع و ضخامت پرزها، ضخامت بافت پوششی، طبقهی عضلانی و کل دیوارهی شکمبه شد. افزودن دانهی برشتهی کانولا به جیرهها افزایش معنیدار فراسنجههای ارتفاع پرز و ضخامت بافت پوششی را موجب گردید. همچنین اثر متقابل جیرهها در ارتباط با ارتفاع پرز و ضخامت بافت پوششی معنیدار بود. جایگزینی بخشی از نشاستهی جو با تفالهی چغندر قند موجب افزایش معنیدار ارتفاع، ضخامت و تعداد چینها، ضخامت بافت پوششی، طبقهی عضلانی و ضخامت کل دیواره نگاری شده بود. افزودن دانهی برشتهی کانولا به جیرههای حاوی نشاسته و تفالهی چغندر قند افزایش معنیدار شاخصهای تعداد چین، ضخامت بافت پوششی و دیوارهی عضلانی نگاری را به دنبال داشت. در جیرههای حاوی نشاستهی جو در مقایسه با جیرههای دارای تفالهی چغندر قند، کاهش معنیدار pH مایع شکمبه مشاهده گردید. افزودن دانهی برشتهی کانولا افزایش معنیدار pH مایع شکمبه را در پی داشت. جایگزینی بخشی از نشاستهی جو با تفالهی چغندر قند افزایش غلظت استات و کاهش غلظت پروپیونات، بوتیرات و ایزوبوتیرات را موجب گردید. روند مشابهی با افزودن دانهی برشتهی کانولا به جیرهها برای فراسنجههای غلظت استات، پروپیونات و بوتیرات مشاهده گردید. به طور کلی نتایج نشان داد، جایگزینی بخشی از نشاستهی جو با تفالهی چغندر قند و نیز افزودن چربی از منبع دانهی برشتهی کانولا به این جیرهها موجب بهبود ساختار بافتی شکمبه- نگاری میگردد.https://www.ivj.ir/article_10108_7cfae95517d9b8f5ddbeda79ec770d2a.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687311220150701The effect of Brown seaweed (Ascophyllum nodosum) on milk composition, digestibility, fermentation and respiration rate of dairy cow in warm weather of Khuzestanاثر جلبک قهوه ای آسکوفیلوم نودوسم بر ترکیب شیر، هضم پذیری، تخمیر و نرخ تنفسی گاوهای شیرده هلشتاین در گرمای خوزستان19321010910.22055/ivj.2015.10109FAحامد اقبالیسایرطاهره محمدابادیدانشگاه رامین خوزستانمرتضی چاجیهیات علمی دانشگاهمحمد بوجارپورهیات علمی دانشگاهموسی اسلامیهیات علمی دانشگاهJournal Article20140204 This study was conducted to investigate the effect of <em>Ascophyllum nodosum</em> brown seaweed (Tasco) on milk production and composition, digestibility, rumen fermentation and respiration rate of dairy cow in Khuzestan. In this experiment, 6 Holstein cows with 15±5 days average days in milk in two 30-day periods over rotational design were assigned. For this purpore experimental treatments (control and 2%, tasco) and 3 repeats were used. After adaptation, feed intake, nutrient digestibility, milk production and composition, rumen-respiratory rate and rumen parameters were measured. The results of experiment showed that there was no significant difference between control and 2% tasco treatment for digestibility DM, NDF, ADF and protein and milk production and composition (P>0.05). According to the results, the apparent intestinal digestibility of protein, rumen undegradable protein of the control treatment and treatment containing tasco were not different (P>0.05). Rumen-respiratory rate, rumenal rate and body temperature were not significant between treatments (P>0.05). There was no significant difference between the two treatments for time of eating, rumination, rest and total chewing activity (P>0.05). Tasco had no significant effect on rumen pH and ammonia nitrogen (P>0.05). Therefore results revealed that in the range temperature (avereage temperature was 35.05 celsius) of this experiment, the animals apparently have adapted to environment conditions and tasco has no effect on them. این مطالعه به منظور بررسی اثر جلبک قهوهای <em>آسکوفیلوم</em> <em>نودوسم</em> (تسکو) بر تولید و ترکیب شیر، هضمپذیری و تخمیر شکمبهای و نرخ تنفسی گاوهای شیرده هلشتاین در شرایط آب و هوایی گرم خوزستان انجام شد. در این آزمایش از 6 رأس گاو شیرده هلشتاین با میانگین روزهای شیردهی 5±15روز در دو دورهی آزمایشی 30 روزه در قالب طرح چرخشی با 2 تیمار (شاهد و 2 درصد تسکو) و 3 تکرار استفاده شد. پس از دورهی عادتپذیری، میزان خوراک مصرفی، هضمپذیری مواد مغذی، تولید و ترکیب شیر، نرخ تنفسی- شکمبهای و فراسنجههای شکمبهای اندازهگیری شد. نتایج آزمایش نشان داد، که هضمپذیری مادهی خشک، NDF، ADF، پروتئین و تولید و ترکیب شیر بین تیمار شاهد و 2 درصد تسکو اختلاف معنیداری نداشتند. بر طبق نتایج قابلیت هضم ظاهری رودهای پروتئین، پروتئین غیرقابل تجزیه در شکمبه تیمار شاهد و تیمار حاوی تسکو تفاوت معنیداری نداشتند (05/0P>). نرخ تنفسی، نرخ شکمبهای و دمای بدن بین تیمارها متفاوت نبود (05/0P>). مدت زمان خوردن، نشخوار، استراحت و کل فعالیت جویدن، تفاوت معنیداری در 2 تیمار وجود نداشت (05/0P>). تسکو اثر معنیداری بر pH شکمبه و نیتروژن آمونیاکی نداشت (05/0P>). نتایج آزمایش حاضر نشان داد در دامنهی دمایی (میانگین دما 05/35 سانتیگراد) تحت مطالعه ظاهراً حیوانات به شرایط محیطی سازگاری یافتهاند و دما و به دنبال آن تسکو تأثیری بر آنها ندارد.https://www.ivj.ir/article_10109_ff696d27b3db00cd652a401b40a85a71.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687311220150701Effect of dietary Olive leaves (Olea europaea L.) extracts and sesame (Sesamum indicum L.) oil on intestinal morphology and some blood parameters in broiler chickenتأثیر عصاره برگ زیتون (Olea europaea L.) و روغن کنجد (Sesamum indicum L.) در جیره بر ریخت شناسی روده کوچک و برخی فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی33431011010.22055/ivj.2015.10110FAمحمد جواد آگاهعضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارسحسن نصیری مقدماستاد گروه علوم دامی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهدابوالقاسم گلیاناستاد گروه علوم دامی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهداحمد رضا راجیدانشیار گروه علوم پایه دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهدرضا فرهوشاستاد گروه علوم و صنایع غذایی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهداصغر زرباندانشیار دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بیرجندJournal Article20140315 This study was conducted to investigate the synergy effect of sesame oil (SEO) and olive leaf extract (OLE) as sources of natural antioxidants of diet on the morphology of the jejunum and blood parameters of broilers from 7 to 28 days of age. One hundred fifty Ross male broilers were randomly distributed to 30 experimental units and 6 dietary treatments (5 replicates with 5 birds in each). The completely randomized design with factorial arrangement 3×2 with 3 levels of OLE (0, 120 and 240 mg/kg of diet) and 2 types of vegetable oil [crude corn oil (CRO) and SEO] were used. The experimental diets included: a corn soybean meal based diet with added CRO and without OLE supplementation, a basal diet with SEO and without OLE supplementation, a basal diet with added CRO and 120 mg/kg OLE supplementation, a basal diet with added SEO and 120 mg/kg OLE supplementation, a basal diet with added CRO and 240 mg/kg OLE supplementation and a basal diet with added SEO and 240 mg/kg OLE supplementation. Chicks fed with diet containing CRO and without OLE had the lowest lenght jejunum villi (1085 µm) (P<0.05). Replacement of SEO with CRO in the diet resulted in a significant increase in villus width and a significant decrease in serum triglyceride levels of broilers (P<0.05). The inclusion of OLE in diet significantly decreased the serum glucose and malondialdehyde (P<0.05). It demonstrated that concurrent use of OLE and SEO in broiler diets from 7 to 28 days of age, could be positively influence on blood parameters and gastrointestinal health due to their strong antioxidant compounds. این پژوهش با هدف بررسی اثرات همکوشی افزودن عصارهی برگ زیتون و روغن کنجد به عنوان منابع آنتیاکسیدان طبیعی در جیره بر ریختشناسی ژژونوم و فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی از سن 7 تا 28 روزگی انجام شد. برای این منظور 150 قطعه جوجهی نر گوشتی سویه راس 308 در 6 تیمار با 5 تکرار و 5 قطعه جوجه در هر تکرار توزیع شدند. این آزمایش به صورت فاکتوریل 2×3 در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه سطح عصارهی هیدروالکلی برگ زیتون (0، 120 و 240 میلیگرم در کیلوگرم) و دو نوع روغن گیاهی (روغن خام ذرت و کنجد) اجرا شد. جیرههای آزمایشی شامل: جیره بر پایهی ذرت و کنجالهی سویا حاوی روغن خام ذرت و فاقد عصارهی برگ زیتون، جیرهی پایه حاوی روغن کنجد و فاقد عصارهی برگ زیتون، جیرهی پایه حاوی روغن خام ذرت و 120 میلیگرم عصارهی برگ زیتون، جیرهی پایه حاوی روغن کنجد و 120 میلیگرم عصارهی برگ زیتون، جیرهی پایه حاوی روغن خام ذرت و 240 میلیگرم عصارهی برگ زیتون، جیرهی پایه حاوی روغن کنجد و 240 میلیگرم عصارهی برگ زیتون بودند. جوجههای تغذیه شده با جیرهی حاوی روغن خام ذرت و بدون عصارهی برگ زیتون کمترین طول پرزهای ژژونوم (1085 میکرومتر) را داشتند (05/0P<). جایگزینی روغن کنجد به جای روغن خام ذرت در جیره منجر به افزایش معنیدار عرض پرزها و کاهش معنیدار غلظت تریگلیسرید خون جوجههای گوشتی گردید (05/0P<). گنجاندن عصارهی برگ زیتون در جیره غلظت گلوکز و مالوندیآلدئید سرم خون را به طور معنیداری کاهش داد (05/0P<). به نظر میرسد استفادهی توأم عصارهی برگ زیتون و روغن کنجد در جیرهی جوجههای گوشتی در سن 7 تا 28 روزگی دورهی پرورش، میتواند به دلیل داشتن ترکیبات آنتیاکسیدانی قوی اثرات مثبتی بر فراسنجههای خونی و سلامت دستگاه گوارش داشته باشد. https://www.ivj.ir/article_10110_00f2ed1d2f91f52b1c1ab2dc80419224.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687311220150701Study effect of Macrogard on efficacy of Anti-streptococcus iniae vaccine and some haematological and growth parameters in rainbow trout (Oncorhynchus mykiss)بررسی اثر ماکروگارد بر کارایی واکسن ضد استرپتوکوکوزیس (Streptococcus iniae) و برخی شاخص های خونی و رشد ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss)44531011110.22055/ivj.2015.10111FAسجاد پورمظفردانشگاه منابع طبیعی گرگانمهدی سلطانیدانشکده دامپزشکی دانشگاه تهرانمحمود نفیسی بهابادیدانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه خلیج فار س بوشهرژاله مهاجربرازجانیدانشگاه آزاد بوشهر واحد عالی شهرمهرزاد محمدیدانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه خلیج فارس بوشهرخلیل پذیرپژوهشکده میگو بوشهرJournal Article20140306 The purpose of this study was to evaluate the effect of orally administered β-glucan (Macrogard) (1 g/kg food/day for 45 days) and Streptococcus vaccines on growth and hematological parameters (including hematocrit, hemoglobin, MCV, MCH, MCHC and total red and white blood cells) of rainbow trout. Treatments of control, vaccine, vaccines to Macrogard and Macrogard were examined in a 45 days period. Vaccination was performed once using the immersion. The results showed that the fish growth and FCR in Macrogard treatment significant effect compared to control (p<0.05). Significant increase observed with total numbers of white blood cells in vaccine treatment and Macrogard plus vaccine compared to control. (p<0.05). The white cell differential and lymphocyte counts showed significant difference in Macrogard, vaccine and vaccine plus Macrogard treatments in comparison with control (p<0.05). The result of survival of fish challenged with <em>Streptococcus iniae</em> via bath route was 46.75%, while those for vaccine treatment, Macrogard plus vaccine and Macrogard were 68.18, 83.95 and 50.91%, respectively. The results of this study showed that supplement of Macrogard has positive effect on growth and viability of rainbow trout and can enhance efficacy of anti<em>- streptococcus iniae</em> vaccine. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر تجویز خوراکی بتاگلوکان (ماکروگارد) (1 گرم به ازای هر کیلوگرم غذا به مدت 45 روز) و واکسن ضد استرپتوکوکوزیس بر عوامل رشد و پارامترهای خونی شامل میزان هماتوکریت، هموگلوبین، MCV ، MCH ، MCHC و تعداد کلی گویچههای قرمز و سفید ماهی قزلآلای رنگینکمان بود. تیمارها شامل 4 تیمار شاهد، واکسن، واکسن به همراه ماکروگارد و ماکروگارد بود، که در یک دوره 45 روزه بررسی شدند. واکسیناسیون به روش حمام و در یک نوبت انجام شد. نتایج حاصله نشان داد که وزن نهایی و ضریب تبدیل غذایی در تیمار حاوی ماکروگارد نسبت به تیمار شاهد اثر مثبت و معنیداری داشت (05/0p<). افزایش معنیدار تعداد کل گویچههای سفید در تیمارهای واکسن و ماکروگارد به همراه واکسن نسبت به تیمار شاهد مشاهده شد (05/0p<). در شمارش افتراقی گویچههای سفید، تعداد لنفوسیتها در تیمارهای ماکروگارد، واکسن و واکسن به همراه ماکروگارد اختلاف معنیداری با تیمار شاهد نشان داد (05/0p<). نتایج بقا در حمام باکتریایی با عامل حاد <em>استرپتوکوکوزیس</em> <em>اینیایی</em> در تیمار شاهد 75/46 درصد، در حالی که در تیمارهای واکسن، واکسن به همراه ماکروگارد و ماکروگارد به ترتیب 18/68، 95/83 و 91/50 درصد بود. نتایج این مطالعه نشان داد که افزودن بتاگلوکان به غذا تأثیر مثبتی بر رشد و مقاومت ماهی قزلآلای رنگین دارد و میتواند کارایی واکسن ضد استرپتوکوکوزیس را افزایش دهد.https://www.ivj.ir/article_10111_f498926a0db2776d9b9e2f94e8e62f3b.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687311220150701Detection of Salmonella enterica serovar Infantis among serogroup C Salmonella isolates from poultry using PCR and determination of drug resistance patternsجستجوی سالمونلا انتریکا سرووار اینفنتیس با PCR در بین جدایههای گروه C سالمونلای طیور و تعیین الگوی مقاومت دارویی آنها54601011210.22055/ivj.2015.10112FAسیدمصطفی پیغمبریاستاد گروه بیماریهای طیور، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران0000-0001-9166-1303مریم صراحی نوبردانش آموخته دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهرانریما مرشداستادیار گروه دامپزشکی و کشاورزی، بنیاد دانشنامه نگاری ایران، وزارت علوم، تحقیقات، و فناوریJournal Article20140606 Salmonellosis is an important zoonotic disease that is caused by a variety of <em>Salmonella </em>serovars. Our recent surveys from the Iranian poultry flocks have shown a high prevalence of serogroup C among <em>Salmonella</em> isolates. Because <em>Salmonella </em>ser. Infantis is a member of serogroup C and an important zoonotic agent as well, this study was conducted to determine the detection of <em>Salmonella </em>ser. Infantis among a large collection of serogroups C <em>Salmonella</em> isolates available in our laboratory. A total of 100 serogroup C <em>Salmonella</em> isolates originated from broiler chickens were selected from our bacterial collection in the Department of Avian Diseases, Faculty of Veterinary Medicine, University of Tehran. Using PCR and by application of primers specific for <em>Salmonella </em>ser. Infantis, the prevalence of this serovar was detected among 100 isolates. Then, using the disk diffusion procedure, the drug resistance patterns of <em>S. </em>ser. Infantis isolates were determined against a panel of antibacterial agents commonly used in medicine and veterinary medicine. The results showed that among 100 serogroup C <em>Salmonella</em> isolates, %79 isolates belonged to <em>S. </em>ser. Infantis. Antimicrobial susceptibility test revealed that all isolates were sensitive to florfenicol and danofloxacin. The highest antimicrobial resistance was seen for tetracycline, nalidixic acid and furazolidone. Among the resistant isolates, multidrug resistance was widespread and resistance to at least 4 and at most 11 compounds were observed. This study showed a high prevalence of <em>S. </em>ser. Infantis with high drug resistance among broiler flocks which is very critical due to the public health and zoonotic issues related to this serovar. سالمونلوز یکی از مهمترین بیماریهای زئونوز است که توسط طیف وسیعی از سرووارهای سالمونلا ایجاد میشود. آخرین بررسیها در گلههای طیور، بیانگر افزایش شیوع سروتیپهای گروه C در میان سالمونلاهای جدا شده است. سرووار <em>سالمونلا اینفنتیس</em> یکی از اعضای گروه سرمی C و از مهمترین زئونوزهای این گروه به حساب میآید. هدف از این مطالعه، جستجوی سرووار <em>سالمونلا اینفنتیس</em> در میان مجموعهی وسیعی از سالمونلاهای گروه C بود. بدین منظور یک صد جدایه سالمونلای گروه C از مخزن باکتریایی گروه بیماریهای طیور دانشکدهی دامپزشکی دانشگاه تهران انتخاب شد. با استفاده از روش PCR و به کارگیری پرایمرهای اختصاصی <em>سالمونلا اینفنتیس</em>، شیوع این سروتیپ در بین صد جدایه مشخص گردید. سپس با استفاده از روش دیسک دیفوزیون، الگوی مقاومت دارویی جدایههای <em>سالمونلا اینفنتیس</em> در برابر ترکیبات ضد میکروبی رایج در پزشکی و دامپزشکی مشخص شد. نتایج این مطالعه نشان داد که در میان این 100 جدایه، 79 درصد متعلق به سروتیپ <em>سالمونلا اینفنتیس</em> بودند. نتایج آزمایش سنجش حساسیت ضد میکروبی حاکی از حساسیت تمامی جدایهها در مقابل فلورفنیکل و دانوفلوکساسین بود. بیشترین مقاومت دارویی نیز مقابل تتراسایکلین، نالیدیکسیک اسید و فورازولیدون مشاهده شد. مقاومتهای دارویی چندگانه در این مطالعه بسیار رایج بود. همهی جدایهها حداقل نسبت به 4 ترکیب ضد میکروبی به طور همزمان مقاوم بودند و حداکثر مقاومت چندگانه دارویی نیز در مقابل 11 ترکیب مشاهده شد. نتایج تحقیق کنونی بیانگر شیوع بالای <em>سالمونلا اینفنتیس </em>با مقاومت بالای دارویی در گلههای مرغ گوشتی است که از لحاظ اپیدمیولوژیکی و زئونوز بودن برای موارد سالمونلوز انسانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. https://www.ivj.ir/article_10112_92d302807b11fc9a14c266b03f505770.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687311220150701The effect of chronic administration of zinc oxide and nanolZinc oxidel on anxiety behaviors of rats in the presence and absence of aerobic exercise activityاثر تجویز مزمن اکسید روی و نانو اکسید روی بر رفتارهای اضطرابی موش صحرایی در حضور و غیاب فعالیت ورزشی هوازی61671011310.22055/ivj.2015.10113FAمژگان ترابیکارشناس ارشد فیزیولوژی، گروه زیست شناسی ، دانشکده علوم ، دانشگاه شهید چمران اهوازمهناز کسمتیدانشیار گروه زیست شناسی دانشکده علوم دانشگاه شهید چمران اهوازحمید ملک شاهی نیاکارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی ، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه شهید چمران اهوازحسین تیموری زمانهکارشناس ارشد فیزیولوژی ورزشی ، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20131219 Recently it has been shown that acute administration of nano zinc oxide has stronger anxiolytic effect than conventional zinc oxide. Exercise can also reduce the level of anxiety in athletes. This study is done to clarify the effect of chronic administration of nano and conventional ZnO alone and in the presence of aerobic exercise on anxiety behaviors. Male Wistar rats (185 ± 10 gr) divided into these groups of control, exercise (6 weeks), recipient of nano zinc oxide and zinc oxide (1mg / kg I.P) daily for 6 weeks alone and with exercise activity. Groups with exercise activity started their practice 30 minutes after injection which has based on training protocol. After 6 weeks, the anxiety indexes (time percentage that they present in open arm (% OAT) and percentage of open arm entries (%OAE)) and locomotor activity were assessed by the elevated plus maze. Exercise activity, ZnO and nano ZnO show reduced anxiolytic effect by increasing %OAT (P<0.05, P<0.01 and P<0.001 respectively) and %OAE (respectively P<0.05, P<0.05 and P<0.01) without any change in locomotor activity. Anxiolytic effect of nano ZnO with exercise activity was maintained in comparison with exercise activity alone %OAT (P<0.05) while this effect was not observed for conventional ZnO. It seems, that chronic administration of nano ZnO has more significant anxiolytic effect than its conventional form and this effect is maintained in presence of exercise. The different effect of nano ZnO in compared to ZnO beside of exercise can be due to properties related to size of nanoparticles that increase their efficacy in compared to conventional form. به تازگی نشان داده شده است که تجویز حاد نانو اکسید روی، اثر اضطرابزدایی قویتری نسبت به اکسید روی معمولی دارد. فعالیت ورزشی نیز میتواند سبب کاهش سطح اضطراب در ورزشکاران گردد. این مطالعه جهت روشن شدن اثر تجویز مزمن اکسید و نانو اکسید روی به تنهایی و در کنار فعالیت ورزشی هوازی بر رفتارهای اضطرابی میباشد. موشهای صحرایی نر بالغ (gr10±185) در گروههای: کنترل، فعالیت ورزشی (6 هفتهای) ، دریافتکنندهی اکسید روی و نانو اکسید روی (mg/kg I.P1) روزانه به مدت 6 هفته به تنهایی و همراه فعالیت ورزشی تقسیم شدند. گروههای دارای فعالیت ورزشی 30 دقیقه پس از تزریق بر اساس پروتکل تمرینی به فعالیت میپرداختند. پس از پایان 6 هفته، شاخصهای اضطراب (درصد حضور در بازوی باز (%OAT) و درصد ورود به بازوی باز (%OAE) و فعالیت حرکتی توسط دستگاه ماز به علاوه مرتفع، ارزیابی شد. فعالیت ورزشی، اکسید روی معمولی و نانو اکسید روی با افزایش %OAT (به ترتیب با 05/0p< ، 01/0p< ، 001/0p<) و %OAE (به ترتیب با 05/0p< ، 05/0p< ، 01/0p<) بدون تغییر در فعالیت حرکتی اثر ضد اضطرابی نشان دادند. اثر ضد اضطرابی نانو اکسید روی در کنار فعالیت ورزشی در مقایسه با فعالیت ورزشی به تنهایی حفظ گردید (05/0P<) در حالی که این اثر برای اکسید روی معمولی مشاهده نشد. به نظر میرسد که تجویز مزمن نانو اکسید روی در مقایسه با شکل معمولی آن اثر ضد اضطرابی معنیدارتری نشان میدهد و در حضور ورزش نیز این اثر حفظ میشود. تفاوت اثر ضد اضطرابی نانو اکسید روی در مقایسه با اکسید روی معمولی در کنار ورزش میتواند ناشی از خواص مرتبط با اندازهی نانو ذرات باشد که کارایی آنها را نسبت به نوع معمولی افزایش میدهد.https://www.ivj.ir/article_10113_1ae867bc010f7bba7e33533745c4a2e9.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687311220150701Survey on effects of albendazole, Echinacea purpurea, sambucus ebulus and zinc oxide nanoparticles on unilocular hydatid cyst in miceبررسی تأثیر آلبندازول، اکیناسه پورپوره آ، آقطی و نانوذرات اکسید روی بر کیست هیداتیک تک حفره ای در موش کوچک آزمایشگاهی68761011410.22055/ivj.2015.10114FAمحمد حسین راضی جلالیگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازعلیرضا البرزیگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازحسین نجفزاده ورزیگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازمسعود قربانپورگروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز.لیلا درخشاندانشگاه شهید چمران اهواز. دانشکده دامپزشکی. گروه انگل شناسیJournal Article20150201 Hydatidosis is one of the most common zoonotic diseases. Surgery is the preferred treatment for disease and chemotherapy is recommended for patients that surgically treatment is impossible. In this study, the therapeutic effects of herbal <em>Echinacea purpurea</em>, <em>Sambucus ebulus</em> and zinc oxide nanoparticles compared with albendazole was investigated on experimental infection model in mice. The 36 mice were divided into 6 groups. Two thulands Live protoscoleces (n=2000) were injected intraperitoneally. The mice were kept for 8 months. Two groups were considered as non-infected control group and infected control group. Third group, were treated with zinc oxide nanoparticles, group IV, with <em>Echinacea purpurea</em>, the fifth group, with <em>Sambucus ebulus</em> and group VI, with albendazole daily for one month. After the treatment period, mice were dissected. Number, size and volume of cysts in the viscera were determined. The results showed that in all infected groups, cysts were formed. Furthermore the number, size and volume of cysts in treated groups, in comparison with control infected group were reduced significantly (P<0.05). The minimum number in the treated group with <em>Echinacea purpurea</em>, the minimum size and volume of cysts were observed in the treated group with <em>Sambucus ebulus</em>. The largest number, volume and the maximum size of the cysts were observed in the infected control group. The study of therapeutic effects of <em>Sambucus ebulus</em> and <em>Echinacea purpurea</em> herbal medicines and zinc oxide nanoparticles demonstrated a significant reduction of the number, size and volume of the cysts. It seems that <em>Sambucus ebulus</em> and <em>Echinacea</em> by stimulates the host immune system, induced changes were mentioned. Scolicidal effects of zinc oxide maybe due to the protective effects against oxidative stresses and/or similar to cytotoxic effects on cancer cells. However, the mechanism of action by each of these ingredients, especially herbs issue requires further studies in the future. هیداتیدوزیس از مهمترین بیماریهای مشترک انسان و دام میباشد. جراحی، درمان انتخابی و درمان دارویی برای بیماران غیرقابل جراحی توصیه میشود. در این مطالعه، اثرات درمانی داروهای گیاهی اکیناسه، آقطی و نانواکسید روی در مقایسه با آلبندازول در آلودگی تجربی موش آزمایشگاهی بررسی گردید. تعداد 36 سر موش به 6 گروه تقسیم شدند. تعداد 2000 عدد پروتواسکولکس زنده به صورت داخل صفاقی به موشهای گروه آلوده تزریق و مدت 8 ماه نگهداری شدند. به گروه غیرآلوده به عنوان شاهد به صورت داخل صفاقی سرم فیزیولوژی تزریق شد. تعداد 6 موش از گروه آلوده با نانواکسید روی، یک گروه با اکیناسه، یک گروه با آقطیو یک گروه نیز با آلبندازول به مدت یک ماه، روزانه درمان شدند. پس از اتمام دورهی درمان، موشها کالبدگشایی شدند. تعداد، اندازه و حجم کیستهای جدا شده تعیین گردید. نتایج نشان داد که در تمامی گروههای آلوده، کیست تشکیل شده است. علاوه بر آن تعداد، اندازه و حجم کیستها در گروههای درمان شده در مقایسه با گروه شاهد آلوده کاهش معنیداری داشت (05/0P<). کمترین تعداد کیست در گروه درمانی اکیناسه و کمترین اندازه و حجم کیست در گروه تحت درمان با آقطی مشاهده شد. بیشترین تعداد، حجم و اندازه کیست در گروه شاهد آلوده مشاهده گردید. بررسی اثر درمانی آقطی، اکیناسه و نانواکسید روی در مطالعهی حاضر مؤید اثرات کاهشی مشخص در تعداد، اندازه و حجم کیست بود. به نظر میرسد اثر کاهشی آقطی و اکیناسه با تحریک سیستم ایمنی میزبان مرتبط باشد. اثرات پروتواسکولکسکشی نانواکسید روی ممکن است به دلیل اثرات ضد استرس اکسیداتیوی آن و یا مشابه اثرات کشندگی آن بر سلولهای سرطانی باشد. به هر حال یافتن مکانیسم اثر هریک از اینها و به خصوص مواد مؤثره گیاهان مورد نظر، نیازمند مطالعات تکمیلی بیشتری میباشد.https://www.ivj.ir/article_10114_51ab5f9d83006572a2942b58b8fd244e.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687311220150701Evaluation of antioxidant effects of butylated hydroxytoluene in the soybean lecithin based extender on frozen-thawed semen quality in Markhoz goatاثرات آنتی اکسیدانی بوتیلیتد هیدروکسی تولوئن (BHT) در رقیق کننده بر پایه لستین سویا بر فراسنجههای کیفی اسپرم منجمد-ذوب شده ی بز مرخز77851011910.22055/ivj.2015.10119FAحسن صادقی پناهعضو هیئت علمی و رییس بخش تحقیقات مدیریت پرورش دام و طیور - موسسه تحقیقات علوم دامی کشورحمیدرضا نائیجیانباشگاه پژوهشگران جوان، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایرانرضا مسعودیباشگاه پژوهشگران جوان، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایرانJournal Article20140205 This study was carried out to evaluate the potential impact of butylated hydroxytoluene (BHT) on the frozen–thawed semen quality of Markhoz goat. Semen samples were collected by an artificial vagina, twice a week from the four matured goat. Semen samples were diluted in extender containing tris, fructose, 1.5% soybean lecithin and various concentrations of BHT (0, 0.5, 1, 2 and 4 mM). After cooling at 5 ºC for two hours, semen samples were frozen in liquid nitrogen vapor and plunged into liquid nitrogen for storage. Motility indices, viability, membrane integrity, morphology and acrosome status of Markhoz goat semen were assessed after freezing-thawing. Results of this experiment showed that extender containing 1mM BHT significantly improved motility, progressive motility, membrane integrity and viability compare with control treatment (P<0.05). Morphology and acrosome status were not significantly affected by the different levels of BHT (P≥0.05). It can be concluded that adding 1mM BHT to the soybean lecithinin-based extender is suitable for cryopreservation of Markhoz gaot sperm and maintain its fertility. این تحقیق با هدف بررسی اثر آنتیاکسیدانی غلظتهای مختلف بوتیلیتد هیدروکسی تولوئن (BHT) بر فراسنجههای اسپرم بز مرخز پس از فرآیند انجماد- ذوب انجام شد. نمونههای منی توسط واژن مصنوعی از 4 رأس بز نر بالغ، هفتهای 2 بار جمعآوری شد. سطوح مختلف BHT (0، 5/0، 1، 2 و 4 میلیمولار) در رقیقکنندهای که شامل تریس، فروکتوز و 5/1 درصد لستین سویا بود، استفاده شد. نمونههای اسپرم با رقیقکنندههای مورد نظر رقیق و تا 5 درجهی سانتیگراد سرد و سپس در معرض بخار ازت منجمد و در تانک حاوی ازت مایع ذخیره شدند. فراسنجههای جنبایی، زندهمانی، یکپارچگی غشاء، مرفولوژی و حالت آکروزومی اسپرم بز مرخز پس از انجماد- ذوب مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که رقیقکننده حاوی 1 میلیمولار BHT در مقایسه با گروه شاهد موجب بهبود در میزان جنبایی، جنبایی پیشرونده، یکپارچگی غشاء و زندهمانی اسپرم میشود (05/0P<). سطوح مختلف BHT اثر معنیداری روی مرفولوژی و حالت آکروزومی اسپرم نداشتند (05/0P>). بر اساس نتایج این پژوهش به نظر میرسد که افزودن سطح 1 میلیمولار BHT به رقیقکننده بر پایهی 5/1 درصد لستین سویا، باعث بهبود معنیدار پارامترهای کیفیت اسپرم منجمد-ذوب شده، از جمله جنبایی و زندهمانی میشود.https://www.ivj.ir/article_10119_fd0170f928f20a07bdf96b5a641198b0.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687311220150701Study on the reaction of Maltose binding protein-Protein A (MBP-Protein A) fusion protein with the immunoglobulin of some animal speciesمطالعه واکنش پروتئین A همجوش با پروتئین متصل شونده به مالتوز (MBP-Protein A) با ایمونوگلوبولین برخی گونه های حیوانی86931012210.22055/ivj.2015.10122FAمسعودرضا صیفی آبادشاپوریدانشگاه شهید چمران اهوازداریوش غریبیدانشگاه شهید چمران اهواز، دانشکده دامپزشکیمسعود قربانپوردانشگاه شهید چمران اهوازسارا یعقوبیدانشگاه شهید چمران اهواز، دانشکده دامپزشکیپژمان محمودیدانشگاه همدان، دانشکده پیرادامپزشکیالهام رضاییفارغ التحصیل دانشگاه شهیدچمران دانشکده دامپزشکیمحمد رشنودانشجوی تخصصی میکروب شناسی دانشگاهشهید چمران دانشکده دامپزشکیندا مهر آوردانش آموخته دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20140127<em> Staphylococcus aureus</em> protein A, as a cell wall protein of the bacterium, belongs to a group of bacterial proteins with binding specificity for the IgG molecule. Recently, we cloned and expressed the protein A gene of <em>Staphylococcus aureus</em> in <em>E.coli</em>, as a fusion protein with maltose binding protein (MBP-Protein A). After purification, the expressed protein was also labeled with peroxidase. The aim of this study was to evaluate the reaction of this recombinant protein A with the immunoglobulin of some animal species. Based on the results of ELISA and immunodot, the labeled protein A was able to bind cat and dog IgGs. The reactivity of the protein with cattle and horse IgGs was weak and it reacted poorly with sheep IgG. This protein did not react with chicken IgG. In this study, the ability of the expressed protein A labeled with peroxidase, for detection of <em>E.coli</em> specific antibodies in cat and dog sera was demonstrated by indirect ELISA. In conclusion, the recombinant MBP-protein A is biologically active and could be used in immunological assays at least for certain animal species. پروتئین A <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em> که در دیوارهی سلولی این باکتری قرار دارد، متعلق به گروهی از پروتئینهای باکتریایی با ویژگی اتصال به ملکول IgG میباشد. اخیراً ما با موفقیت پروتئین A را به صورت همجوش با پروتئین متصل شونده به مالتوز (MBP-Protein A) در <em>E.coli</em> بیان نموده، سپس آن را با پراکسیداز نشاندار کردیم. هدف از مطالعهی حاضر ارزیابی واکنش این پروتئین A نوترکیب با ایمونوگلوبولینهای برخی گونههای حیوانی است. بر اساس آزمایشهای الیزا یا ایمونودات، پروتئین A نشاندار به خوبی قادر به شناسایی IgG گربه و سگ بود. واکنش این پروتئین با IgG گاو و اسب ضعیف و با IgG گوسفند بسیار ضعیف بود. این پروتئین هیچ واکنشی با IgG مرغ نداشت. در این تحقیق همچنین قابلیت استفاده از پروتئین A در الیزای غیرمستقیم برای جستجوی پادتن ضد <em>E.coli</em> در سرم گربه و سگ نشان داده شد. بنابراین، این پروتئین نوترکیب از نظر بیولوژیکی فعال است و میتواند حداقل برای برخی گونههای حیوانی در آزمایشهای ایمنیشناسی استفاده گردد.https://www.ivj.ir/article_10122_aa0d54dfbee603d38ff35199e1baa996.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687311220150701Changes of some serum minerals in pregnant Holstein Cattles in Birjandتغییرات سطح سرمی برخی عناصر معدنی در گاوهای هلشتاین آبستن در شهرستان بیرجند941011012310.22055/ivj.2015.10123FAسید رضا فاطمی طباطباییدانشگاه شهید چمران، دانشکده دامپزشکیآریا رسولیگروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازآرش امیدیگروه مدیریت بهداشت دام، دانشکده دامپزشکیفرزانه نعمتیگروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20140626 Minerals are essential in reproduction, growth and metabolism. Since minerals are influenced by environmental and nutritional factors and have interaction with physiological status, their determination is valuable in relation to pregnancy. To do this, blood samples were taken from 100 Holstein cattle from different regions of Birjand, including 75 pregnant (light, moderate and heavy pregnant) and 25 delivered. Calcium, phosphorus, magnesium, copper, zinc, and iron were measured in the cattle serum. The levels of magnesium and copper were decreased significantly during the period of pregnancy (P<0.05). Decrease of the calcium, phosphorus and zinc concentration during this period were not statistically significant (P>0.05). The level of magnesium and zinc significantly (P<0.05), and the level of copper partially (P<0.05) increased in delivered cows, but calcium reduction was potentiated in this group (P<0.05). Ferrous was the unique element which partially increased during gestational period (P<0.05). The reduction of minerals during gestational period specifically in heavy cattle may be related to the increased need of the mother and fetus, or the probability of minerals interaction. مواد معدنی موادی ضروری هستند که در تولید مثل، رشد و متابولیسم نقش مهمی دارند. با توجه به متأثر شدن مواد معدنی از عوامل محیطی و تغذیهای و تأثیر متقابل شرایط فیزیولوژیک و مواد معدنی، سنجش آنها در دورهی بارداری دارای اهمیت است. در این بررسی از 100 رأس گاو نژاد هلشتاین، در نواحی مختلف شهرستان بیرجند خونگیری به عمل آمد. تعداد 75 نمونه مربوط به دامهای آبستن (آبستن سبک، متوسط و سنگین) و 25 نمونه مربوط به گروه تازهزا بود. مقادیر کلسیم، منیزیم، فسفر، مس، روی و آهن در سرم گاوها اندازهگیری شد. نتایج نشان داد با پیشرفت بارداری از مقادیر سرمی منیزیم و مس به صورت قابل توجهی کاسته میشود (05/0P<). اگرچه مقادیر کلسیم، فسفر و روی نیز در طی آبستنی روند کاهشی داشتند، ولی از نظر آماری معنیدار نبود (05/0P>). در این میان، مقادیر منیزیم و روی به صورت مشخص (05/0P<) و مس به صورت نسبی (05/0P>) در گاوهای تازهزا افزایش یافتند، ولی کاهش کلسیم تشدید شد (05/0P<). آهن تنها عنصری بود که در طول دورهی بارداری دچار افزایش نسبی شد (05/0P<). به نظر میرسد کاهش مواد معدنی در طی دورهی بارداری ناشی از افزایش نیاز مادر و جنین و تداخل احتمالی با سایر عناصر باشد.https://www.ivj.ir/article_10123_2582f4cfc7700801b51363ea79745587.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687311220150701Isolation and molecular diagnostic of pigeon paramyxovirus-1 from suspected pigeons to Newcastle disease in Ahvazجداسازی و تشخیص مولکولی پارامیکزوویروس-1 کبوتری از کبوتران مشکوک به بیماری نیوکاسل در شهرستان اهواز1021121012610.22055/ivj.2015.10126FAمنصور میاحیاستاد بخش بهداشت و بیماری های طیور، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمرانمسعودرضا صیفیآباد شاپوریاستاد ویروس شناسی بخش پاتوفیزیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهوازرمضانعلی جعفریاستاد بخش بهداشت و بیماری های طیور، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران0000-0003-1998-8699مهرداد خسروی فارسانیدانشجوی دکترای تخصصی بهداشت و بیماری های طیور، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمرانJournal Article20140610 The Newcastle disease is one of the most important avian viral diseases that infect many species of birds such as chickens and pigeons. Virulent strain of Newcastle disease virus that is the causative agent of this disease in pigeons called pigeon paramyxovirus-1 (PPMV-1) and also cause virulent Newcastle disease in chickens. In order to isolate and clone the F gene cleavage site of PPMV-1, cloacal and oro-tracheal swabs samples were collected from 50 pigeon lofts in Ahvaz during 2013-2014. Also samples of brain, trachea, lungs, liver, spleen and cecal tonsils from the suspected died birds were collected. Each sample after preparation was inoculated to 9 to 11-day-old embryonated eggs and after collection of alantoic fluid, hemagglutination inhibition test was performed by specific positive PPMV-1 serum. Then, virus RNA of sample was extracted and cDNA synthesized. Primer sequences were used to amplify a 535 base pair fragment in polymerase chain reaction (PCR). Finally, PCR products were analyzed by electrophoresis. Results of the present study indicated that 9 of 50 pigeon lofts were positive in embryonated egg and in rapid hemagglutination test. hemagglutination inhibition test with specific PPMV-1 positive serum confirmed that all of isolated viruses are PPMV-1. Eighteen Percent of the suspected pigeons were positive to PPMV-1. PCR, confirmed that all 9 lofts were positive and PCR products of samples indicated 535–base pair fragment in electrophoresis. It was concluded that PPMV-1 was enzootic in pigeon lofts of Ahvaz and could always be a threat for poultry industry. Thus, sequencing and determining the cleavage site of virus; quarantining, eliminating and effective vaccination of infective pigeons and evaluating virulent of these viruses in poultry industry are very important in prevention, control and circulating virus from pigeons to chickens and vice versa. بیماری نیوکاسل یکی از مهمترین بیماریهای ویروسی پرندگان است که گونههای زیادی از پرندگان از جمله ماکیان اهلی و کبوتران را آلوده میکند. سویهی حادِ ویروس بیماری نیوکاسل که عامل ایجاد کنندهی این بیماری در کبوتران است پارامیکزوویروس-1 کبوتری (PPMV-1) نام دارد و میتواند باعث بیماری نیوکاسل در ماکیان اهلی نیز شوند. به منظور جداسازی و تشخیص ملکولی PPMV-1، از 50 گلهی کبوتر در شهرستان اهواز در خلال سالهای 93-92، نمونهبرداری از طریق سوآبهای کلوآکی و دهانی- نایی انجام شد. همچنین از مغز، نای، ریه، کبد، طحال و لوزههای سکومی برخی پرندگان تلف شده نیز نمونهبرداری شد. نمونهها به تخممرغهای جنیندار 11-9 روزه تلقیح شدند و تایید مثبت بودن مایع آلانتوییک دارای فعالیت هماگلوتیناسیون با آزمایش ممانعت از هماگلوتیناسیون با سرم اختصاصی ضد PPMV-1، انجام شد. سپس RNAی ویروس نمونهها استخراج گردید و از روی آن cDNA سنتز شد. در واکنش زنجیرهی پلیمراز (PCR) از توالیهای پرایمری که قطعهی 535 جفت بازی تولید میکرد، استفاده گردید. در نهایت محصولات PCR به وسیلهی الکتروفورز آنالیز شدند. نتایج این مطالعه نشان داد 9 گله از 50 گله، در جداسازی در تخممرغ جنیندار و آزمون هماگلوتیناسیون سریع مثبت بودند. آزمایش ممانعت از هماگلوتیناسیون با سرم اختصاصی PPMV-1 تایید کرد تمامی ویروسهای جداشده PPMV-1 هستند. درصد فراوانی جداسازی در این مطالعه از کبوتران مشکوک به آلودگی با این ویروس، 18 درصد بود. در PCR تمام 9 گله، مثبت بودند و محصولات PCR این نمونهها، باند 535 جفت بازی را در الکتروفورز نشان دادند. یافتههای این مطالعه تایید میکنند PPMV-1 در کبوتران شهرستان اهواز انزوتیک بوده و میتواند همواره تهدیدی برای صنعت پرورش ماکیان اهلی باشد، لذا توالییابی و تعیین ناحیهی شکافت ویروس؛ قرنطینه، حذف و واکسیناسیون مؤثر کبوتران آلوده و بررسی حدت این ویروسها در ماکیان صنعتی در پیشگیری و کنترل بیماری و چرخش آن از کبوتران به ماکیان و بالعکس بسیار حائز اهمیت است.https://www.ivj.ir/article_10126_23c509734fb7a0397af236e355fa3e49.pdfدانشگاه شهید چمران اهوازنشریه دامپزشکی ایران1735-687311220150701Ivermectin Toxicosis in lambمسمومیت با آیورمکتین در بره1131181013110.22055/ivj.2015.10131FAهادی صمدیهدانشجوی دکتری تخصصی رشته بیماری های داخلی دام های بزرگ از دانشگاه فردوسی مشهدسید علیرضا تقوی رضوی زادهاستادیار بخش علوم درمانگاهی دانشکده دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20140508 A 4 months male lamb with the weight of about 8 kilogram was referred to the Veterinary Teaching Hospital, University of Mashhad in winter 2012. Some hours before referring, shepherd had observed tremor, paresis and falling in the lamb. In survey of vital signs and physical examination of the animal, obvious edema of upper eyelids and muzzle, tremor, paleness of conjunctiva, absence of menace reflex, blindness, hypothermia, tachypnea, incoordination on walking, knuckling of the fetlocks and finally sternal recumbency were revealed. After careful review of the case history and perforning some laboratory tests on whole blood, serum and cerebrospinal fluid, ivermectin toxicosis (drug overdose) was diagnosed. There is no specific antidote for this toxicosis, so supportive and symptomatic treatments were performed. The farmer slaughtered the lamb two days later. In autopsy, except for emaciation and mild ascites no macroscopic lesions were observed. Up to the authors' knowledge, this is the first report of ivermectin toxicosis in lamb in Iran and possibly in the world. در زمستان 1390، یک رأس بره نر 4 ماهه با وزن حدود 8 کیلوگرم به بیمارستان آموزشی دانشکدهی دامپزشکی دانشگاه مشهد ارجاع گردید. دامدار چند ساعت قبل از ارجاع، لرزش، فلجی و از پاافتادگی را در بره مشاهده کرده بود. در معاینهی فیزیکی و ثبت علائم حیاتی دام، ادم واضح پلکها و پوزه، لرزش عضلانی، رنگ پریدگی مخاطات چشم، نبود رفلکس تهدید چشم، کوری، کاهش دمای بدن، افزایش تعداد تنفس، عدم تعادل هنگام راه رفتن و خم شدن مچ پا به سمت زمین و در نهایت از پا افتادگی به صورت جناغی آشکار شد. پس از بررسی دقیق سابقه دام و انجام آزمایشهای خونشناسی و بیوشیمیایی سرم و مایع مغزی- نخاعی، مسمومیت با آیورمکتین (تزریق دوز زیاد دارو) تشخیص داده شد. از آنجایی که هیچ گونه پادزهر اختصاصی برای این مسمومیت وجود ندارد، به درمان علامتی و حمایتی بره اقدام گردید. دامدار 2 روز بعد اقدام به ذبح بره نمود. در کالبدگشایی دام به جز لاغری لاشه و آسیت مختصر هیچ ضایعهی ماکروسکوپی مشاهده نشد. طبق اطلاعات موجود، این نخستین گزارش مسمومیت با آیورمکتین در بره در ایران و احتمالاً در دنیا میباشد.https://www.ivj.ir/article_10131_7cd56d38582819ea9f9d1025fe4c526a.pdf