2024-03-28T17:01:27Z
https://www.ivj.ir/?_action=export&rf=summon&issue=17776
نشریه دامپزشکی ایران
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1399
16
4
تعیین هویت مولکولی و آنالیز فیلوژنتیکی ویروس طاعون نشخوارکنندگان کوچک در سالهای 95 و 97 در استان قم
حسن
بازیار
محمد
نوری
علیرضا
قدردان مشهدی
مسعود رضا
صیفی آباد شاپوری
حمیدرضا
ورشوی
ویلیام جی
داندون
زینب
هدایتی
طاعون نشخوارکنندگان کوچک (PPR) بیماری ویروسی بسیار واگیر، شدید و کشنده نشخوارکنندگان کوچک است. چهار دودمان (Lineage) ویروس PPR بر اساس تحلیل توالی ژن نوکلئوپروتئین (N) و فیوژن (F) شناخته شده است. هدف از این مطالعه، بررسی تعیین هویت مولکولی و آنالیز فیلوژنتیکی ویروس طاعون نشخوارکنندگان کوچک در رخدادهای PPR سالهای 95 و 97 در استان قم بوده است. 10 نمونهی بافتی (غدد لنفاوی مزانتر) پس از کالبدگشایی از حیوانات مشکوک بالینی جمعآوری شد و وجود ویروس PPR با روش RT-PCR یک مرحلهای مورد بررسی قرار گرفت. بررسی توالی قطعهای از ژن نوکلئوپروتئین (N) و آنالیز فیلوژنتیکی نمونههایی که در RT-PCR مثبت بودند جهت تعیین دودمان جدایهها انجام گرفت. از 10 نمونه بالینی مورد بررسی، 40 درصد آنها بر اساس بررسی اسید نوکلئیک ویروس با روش RT-PCR مثبت بودند. آنالیز توالی نوکلئوتیدی و تجزیه فیلوژنتیکی جدایهها نشان داد که جدایههای به دست آمده در ردهی آسیایی (دودمان IV) ویروس PPR قرار دارد. نتایج فیلوژنتیک این مطالعه، حضور ویروس PPR دودمان IV را در میان دامهای مبتلا به طاعون نشخوارکنندگان کوچک استان قم، تأیید میکند. بنابراین این مطالعه نشان میدهد که جدایههای PPRV ایران به دودمان چهارم مربوط میشوند و با جدایههای PRPV پاکستان، تاجیکستان و هند ارتباط نزدیک دارند. توصیه میشود به منظور ترسیم دقیقتری از وضعیت حضور و چرخش دودمان یا دودمانهای ویروس PPR در ایران، مطالعات بیشتری از دیگر مناطق کشور به خصوص نواحی مرزی انجام گیرد.
طاعون نشخوارکنندگان کوچک
پارامیکسوویروس
هویت مولکولی
دودمان
2021
02
19
5
15
https://www.ivj.ir/article_128889_7fc996b0ed54d327e7865bbc10ecec99.pdf
نشریه دامپزشکی ایران
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1399
16
4
بررسی حضور ژنهای blaTEM، blaSHV و blaCTX-M در میان سویههای اشریشیاکلی جدا شده از گوسفند در کرمان
مازیار
جاجرمی
امیر
اسدآبادی صفات
احسان اله
سخائی
رضا
قنبرپور
این مطالعه با هدف، تعیین فراوانی سویههای اشرشیاکلی مقاوم به آنتیبیوتیکهای پر مصرف متعلق به دستهی بتالاکتامها و همچنین تعیین فراوانی برخی ژنهای مهم کدکنندهی مقاومت نسبت به بتالاکتامها در گوسفند انجام پذیرفته است. به منظور انجام این مطالعه، با کمک سوآپ استریل از 67 راس گوسفند به ظاهر سالم نمونهی مدفوعی از مقعد اخذ شد و از تمامی نمونهها با کمک روشهای کشت، باکتری اشرشیاکلی جداسازی شد. سپس با استفاده از آزمون دیسک دیفیوژن، حساسیت جدایهها نسبت به 9 آنتیبیوتیک از دستهی بتالاکتام سنجیده شد. همچنین به کمک PCR حضور ژنهای blaTEM، blaSHV و blaCTX-M بررسی گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که همهی جدایهها نسبت به حداقل یکی از آنتیبیوتیکهای مورد بررسی مقاوم بودند. بیشترین درصد فراوانی مقاومت مربوط به مقاومت علیه سفالکسین و سفوتاکسیم به میزان 5/98 درصد و سفتازیدیم به میزان 97 درصد بود. همچنین 5 عدد (4/7 درصد) از نمونهها دارای اشرشیاکلی تولید کنندهی ESBLs (Extended Spectrum Beta-lactamases یا بتالاکتامازهای وسیع الطیف) بودند. در این میان، هر 5 سویهی تولید کنندهی ESBLs دارای ژن مقاومت blaTEM و یکی از آنها واجد blaSHV بودند. نتایج این مطالعه بیانگر افزایش روز افزون مقاومت نسبت به آنتیبیوتیکهای پر مصرف بتالاکتام در گوسفندان منطقهی تحت بررسی میباشد که این موضوع گوسفند را به عنوان مخزن مهمی برای سویههای مقاوم به بتالاکتامها مطرح میکند. بنابراین بروز رسانی روشهای تجویز آنتیبیوتیک، استفادهی چرخشی از آنتیبیوتیکها و استفاده از روشهای پیشگیری از بروز عفونتهای باکتریای میتواند از مهمترین استراتژیهای کاهش مقاومت آنتیبیوتیک در حیوانات تولیدکنندهی محصولات غذایی باشد.
بتالاکتام
مقاومت آنتی بیوتیکی
اشرشیاکلی
ESBLs
2021
02
19
16
23
https://www.ivj.ir/article_128890_1e8ec5e587beadda96cc75aa0f75bf0a.pdf
نشریه دامپزشکی ایران
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1399
16
4
بررسی تأثیر منابع کروم بر غلظت هورمونهای تیروئیدی و برخی فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی تحت تنش فیزیولوژیکی
سیده خوشقدم
حسینی
سید داود
شریفی
مریم
باقری ورزنه
شکوفه
غضنفری
این مطالعه به منظور بررسی تأثیر منابع کروم بر غلظت هورمونهای تیروئیدی و برخی فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی در شرایط تنش فیزیولوژیکی انجام شد. از 216 قطعه جوجهی گوشتی (جنس نر) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار، 3 تکرار و 12 قطعه پرنده در هر تکرار در یک آزمایش فاکتوریل 3×2 با دو وضعیت تنش (بدون تنش، تنش) و سه سطح افزودنی (بدون افزودنی، 2000ppb کروم-متیونین و 2000ppb کروم-متیونین آسیاب شده) استفاده شد. از افزودن دگزامتازون به جیره (5/1میلیگرم در کیلوگرم جیره) به مدت یک هفته (18-24 روزگی) برای ایجاد تنش فیزیولوژیکی استفاده شد. پرندگان با جیرههای حاوی کروم از روز شروع آزمایش (18 روزگی) تا انتهای دوره، تغذیه شدند. در سنین 24 و 46 روزگی از دو پرنده در هر تکرار از طریق ورید بال خونگیری به عمل آمد و غلظت گلوکز و لیپیدهای خون، کورتیزول، تیروکسین (T4)، تیرییدوتیرونین (T3)، در نمونههای خون اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که تنش فیزیولوژیکی موجب کاهش غلظت هورمونهای تیروئیدی، غلظت گلوکز خون و لیپیدهای سرم و غلظت هورمون کورتیزول شد. در پرندگان تحت تنش استفاده از جیرهی حاوی کروم متیونین به طور معنیداری باعث کاهش کلسترول خون شد. مکمل نمودن جیرهی پرندگان با منابع کروم باعث افزایش غلظت هورمون تیروکسین (T4) شد. در پرندگانی که تنش را تجربه کرده بود، مصرف کروم متیونین آسیاب شده توانست غلظت کورتیزول را به طور معنیداری کاهش دهد. بر اساس نتایج حاصل، افزودن ppb2000 کروم از منابع مختلف باعث کاهش اثرات تنش فیزیولوژیکی بر غلظت هورمونها و کلسترول در پرندگان تحت تنش فیزیولوژیک میشود.
تنش فیزیولوژیکی
هورمونهای تیروئیدی
فراسنجه های خونی
کروم
جوجه های گوشتی
2021
02
19
24
34
https://www.ivj.ir/article_128893_7fcb3b4cbf4874d1740617d0a5e20e51.pdf
نشریه دامپزشکی ایران
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1399
16
4
تأثیر شرایط محیطی و پارامترهای اسپرم در ترانسفکشن اسپرم گوسفند با DNA خارجی
خسرو
حسینی پژوه
پرویز
تاجیک
انتقال ژن به واسطهی اسپرم (SMGT) برای اولین بار در سال 1989 معرفی شد و از همان زمان موضوعی چالشانگیز بوده است. از جمله چالشهای جدی آن عدم تحرک اسپرمهای حاوی DNA خارجی و در نتیجه قابلیت لقاح این اسپرمها بوده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر شرایط محیطی گرمخانهگذاری اسپرم با DNA خارجی و محیط ترانسفکشن و همچنین تأثیر پارامترهای اسپرم در میزان ترانسفکشن اسپرم گوسفند است. در این تحقیق اثر دمای مختلف انکوباسیون (5، 20 و ºC 37)، سه محیط مختلف (PBS، TCM و DMEM)، حضور FBS در محیط، زندهمانی و تحرک اسپرم و ظرفیتپذیری اسپرم در میزان و شدت جذب DNA با استفاده از پلاسمید EGFP نشاندار شده با رودامین ارزیابی شد. نتایج نشان دادند که گرمخانهگذاری اسپرمها با پلاسمید در 37 درجهی سانتیگراد میزان جذب بیشتری به دنبال داشت اما محیطهای مختلف مورد بررسی و حضور یا عدم حضور FBS اثر معنیداری در میزان ترانسفکشن اسپرم نداشتند. همچنین میزان تحرک اسپرم و ظرفیتگیری اسپرمها نیز اثر معنیداری در میزان جذب نداشتند. در همهی آزمایشات انجام شده تمام اسپرمهای داری جذب واقعی DNA خارجی (جذب در ناحیهی پشت آکروزوم) غیرمتحرک بودند و تغییر فاکتورهای مورد آزمایش نتوانست اسپرم ترانسفکت شده متحرک به دست بدهد. با توجه به نتایج مطالعهی حاضر به نظر میرسد که میتوان از اسپرمهای با غشای آسیب دیده همراه با تزریق داخل سیتوپلاسمی این اسپرمها جهت انتقال ژن به واسطهی اسپرم (SMGT-ICSI) برای تولید حیوانات ترانس ژنیک استفاده کرد.
انتقال ژن
اسپرم
گوسفند
شرایط محیطی
2021
02
19
35
46
https://www.ivj.ir/article_128894_61d5c6ee44ea42b7a8072ed677463215.pdf
نشریه دامپزشکی ایران
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1399
16
4
پروفایل ژنتیکی جدایه های مایکوباکتریوم ایویوم زیرگونه پاراتوبرکولوزیس جمع آوری شده از مدفوع و شیر گاو، گوسفند و بز در ایران، فقدان خارج از انتظار سویههای تیپ گوسفندی پاراتوبرکولوزیس در ایران
لیدا
عبدالمحمدی
مسعود
حق خواه
نادر
مصوری
کیوان
تدین
مایکوباکتریوم ایویوم زیرگونهی پاراتوبرکولوزیس (MAP) عامل ایجاد پاراتوبرکولوزیس (Ptb) در جهان شناخته میشود. پاراتوبرکولوزیس یک بیماری مزمن بدون درمان در دستگاه گوارش نشخوارکنندگان میباشد. اپیدمیولوژی پیچیده MAP همراه با پتانسیل آن در ایجاد بیماری در انسان همچنان به عنوان یک چالش جهانی دامپزشکان محسوب میگردد. تقریباً نیم قرن پس از شناسایی اولین موارد این بیماری، هنوز گزارش وقوع پاراتوبرکولوزیس در ایران الزامی نمیباشد و این امر زمینهی فقدان یک برنامهی جامع کشوری کنترل بیماری را فراهم نموده است. مطالعهی حاضر به منظور افزایش دانش موجود از ژنتیک جمعیت MAP در میزبانهای مختلف در ایران انجام پذیرفته است. در مدت هفت ماه تعداد ۳۵ جدایه از شیر و مدفوع گوسفند، بز و گاو در ۸ استان کشور همراه با ۱۱ جدایه آرشیو شده MAP بررسی گردیدند. استراتژی کالینز برای تشخیص افتراقی میان تیپهای گاوی این باکتریها استفاده شد. مطالعه با بکارگیری RFLP-IS900 با استفاده از آنزیم PstI گستردهتر گردید. استراتژی کالینز نشان داد همهی دامهای تحت بررسی فقط با سویههای تیپ گاوی آلوده شده بودند. در تایپینگ ژنتیکی یافتههای RFLP-IS900نشان دهندهی وجود ۱۰ تیپ با شباهت زیاد بود که در ۵ مورد میزبانهای مختلف را آلوده نموده بودند. در عین حال نشانهای از وجود بیش از یک سویه در یک فارم و یا در یک میزبان مشاهده نگردید. یافتههای این مطالعه در کنار مشاهدات گزارش شده توسط دیگران این سوال را بر میانگیزند که چرا در ایران سویههای تیپ گوسفندی مشاهده نمیشوند. گردش سویههای بسیار مشابه MAP در میان نشخوارکنندگان اهلی ایران میتواند نشانهای از وجود یک جمعیت یکنواخت ژنتیکی این پاتوژن باشد که اخیراً متحمل تحولات ایجاد کننده تنوع ژنتیکی شده است. دامنهی مکانی و زمانی این گونه تغییرات در حال حاضر نامشخص و آگاهی از آنها نیازمند مطالعات آتی خواهد بود.
پاراتوبرکولوزیس
مایکوباکتریوم ایویوم
سویه تیپ گوسفندی
2021
02
19
47
54
https://www.ivj.ir/article_128897_be275b601a1fdefee425c9bbb856bbad.pdf
نشریه دامپزشکی ایران
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1399
16
4
بررسی پس زمینه فیلوژنتیکی و مقاومت آنتی بیوتیکی جدایه های اشریشیاکلی به دست آمده از سگ های سالم خانگی و صاحبان آن ها در شهر کرمان
اسما
عسکری
رضا
قنبرپور
محمد رضا
افلاطونیان
بهارک
اختردانش
حمید
شریفی
مازیار
جاجرمی
نمونهگیری بدون در نظر گرفتن مصرف یا عدم مصرف آنتیبیوتیک در سگهای مورد مطالعه انجام شد و براساس تاریخچهی سگهای تحت مطالعه، 90 درصد آنها طی چند ماه اخیر آنتیبیوتیک مصرف نکرده بودند. در این مطالعه مجموعاً 168 سویهی اشریشیاکلی متعلق به سگهای خانگی سالم (49 قلاده)، صاحبان آنها (49 نفر) و افراد فاقد حیوان خانگی (70 نفر) مورد بررسی قرار گرفت؛ حضور یا عدم حضور توالیهای فیلوژنتیکی شامل chuA، yjaA و TspE4.C2 با کمک واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) ردیابی شد. همچنین جدایهها از نظر مقاومت ضدمیکروبی علیه 11 آنتیبیوتیک پر مصرف در سگها مورد مطالعه قرار گرفتند که این آنتیبیوتیکها شامل اریترومایسین، استرپتومایسین، انروفلوکساسین، اکسیتتراسایکلین، سفوتاکسیم، آمپیسیلین، تریمتوپریم-سولفامتوکسازول، آموکسیسیلین کلاولانیکاسید، سفتازیدیم، سفتریاکسون و کانامایسین بودند. نتایج این مطالعه نشان داد که جدایههای اشریشیاکلی در فیلوگروههای A، D، B1 و B2 به ترتیب با فراوانیهای 9/55، 3/30، 1/7 و 3/5 درصد قابل طبقهبندی میباشند. مقاومت ضدمیکروبی علیه اریترومایسین و اکسیتتراسایکلین به طور قابل ملاحظهای بالا بود، در حالی که کمترین فراوانی مقاومت آنتیبیوتیکی علیه سفتریاکسون، سفتازیدیم، آموکسیسیلین کلاولانیک اسید و کانامایسین مشاهده گردید. این مطالعه بر روی سگهای به ظاهر سالم انجام شده است بنابراین میتواند نقش حاملی آنها را برای سویههای مقاوم به آنتیبیوتیک تعیین کند. نتایج نشان داد که سگهای خانگی باید به عنوان مخازن مهم سویههای اشریشیاکلی مقاوم به خصوص علیه اریترومایسین، اکسیتتراسایکلین، استرپتومایسین، انروفلوکساسین، سفوتاکسیم و آمپیسیلین که عمدتاً متعلق به گروههای فیلوژنتیکی A و D هستند، در نظر گرفته شوند.
اشریشیاکلی
سگ
صاحبان
مقاومت ضدمیکروبی
فیلوژنتیک
2021
02
19
55
63
https://www.ivj.ir/article_128899_e546df3fb5338abf742bfd05e0e36a75.pdf
نشریه دامپزشکی ایران
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1399
16
4
تأثیر سطوح مختلف پروتئین و جایگزینی DL متیونین با L متیونین بر بیان ژنهای میوژنیک در بلدرچین ژاپنی
کی آر ام
کوه گیوی
هدایت الله
روشنفکر
محمود
نظری
احمد
طاطار
این تحقیق به منظور بررسی اثر سطوح مختلف پروتئین (20 و 24 درصد) و جایگزینی DL متیونین با L متیونین، بر بیان ژنهای میوژنیک (آتروژین-1 و MYF-5) با اسفاده از تکنیک RT-qPCR در بلدرچین ژاپنی انجام شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل 2×2 در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار و چهار تکرار و 15 قطعه بلدرچین در هر تکرار به اجرا در آمد. تیمار اول شامل DL متیونین و پروتئین 20 درصد بوده که گروه کنترل ما بود. تیمار دوم شامل L متیونین و پروتئین 24 درصد، همچنین تیمار سوم شامل L متیونین و پروتئین 20 درصد بوده و تیمار چهارم شامل DL متیونین و پروتئین 24 درصد بودند. پس از 35 روز تغذیه و نگهداری بلدرچینها، به دنبال 8 ساعت گرسنگی، از هر تکرار 2 بلدرچین کشتار و قطعهای از بافت ماهیچه سینهی آنها به همراه ازت مایع به آزمایشگاه منتقل و در دمای 80– سانتیگراد ذخیره شدند. پس از استخراج RNA کل، کیفیت آن اندازهگیری گردید و برای تولید و سنتز cDNA مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت بیان ژنهای آتروژین-1 و MYF-5 با استفاده از تکنیک Real-time qPCR ارزیابی شد. در این روش ژن بتااکتین به عنوان ژن خانهدار (منبع) جهت نرمال نمودن دادهها استفاده شد. نتایج این آزمایش نشان داد که با کاهش سطح پروتئین از 24 درصد به 20 درصد بیان ژن آتروژین-1 افزایش و بیان ژن MYF-5 کاهش پیدا کرده است. به علاوه، جایگزینی DL متیونین با L متیونین تأثیری بر بیان ژنهای آتروژین-1 و MYF-5 ندارد. نتایج بیانکنندهی این موضوع بود که میتوان DL متیونین جیره را با L متیونین در جیرهی بلدرچین ژاپنی جایگزین کرد و سطح پروتئین 24 درصد در جیره از 20 درصد مناسبتر است.
بلدرچین ژاپنی
بیان ژن
آتروژین-1 و ژنهای میوژنیک
2021
02
19
64
73
https://www.ivj.ir/article_128900_2d3768eab8bacb97a795ed6a334c81ab.pdf
نشریه دامپزشکی ایران
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1399
16
4
تشخیص و تفسیر آسان، کم هزینه و دقیق ویروس نیوکاسل و تفریق سویه حاد از غیرحاد با روش RT-ARMS PCR آشیانه ای
مریم
محمدی دستنائی
عبدالکریم
زمانیمقدم
مصطفی
شخصی نیایی
بیماری نیوکاسل، یک بیماری ویروسی ماکیان است که توسط پارامیکسوویروس تیپ 1 از جنس Avulavirus است ایجاد میشود و تشخیص سریع و دقیق آن از اهمیت بالایی برخوردار است. حدت این ویروس به پروتئین اتصالی (F)، یکی از شش پروتئین این ویروس، بستگی دارد که میتواند ابرای تشخیص حدت سویههای آن استفاده شود. بنابراین، این مطالعه بنا دارد با توجه به پیشرفتهای علم بیوانفورماتیک، روشی پیشنهاد نماید که برای شناسایی ارزان و آسان ویروس نیوکاسل و تفریق سویههای حاد و غیرحاد آن مورد استفاده قرار گیرد. ابتدا توالی کلیهی سویههای در دسترس ویروس نیوکاسل از بانک اطلاعاتی NCBI به روش همترازی (BLAST) جمعآوری و پس از همردیفسازی، پرایمرهای عمومی و اختصاصی سویهها طراحی شدند. در مرحلهی بعد تأیید ویروس نیوکاسل با روش PCR و پرایمرهای عمومی روی cDNA نمونهی کنترل مثبت بهینهسازی شد. سپس تفریق سویهی غیرحاد از حاد با روش ARMS-PCR (سیستم بازتاب تکثیری جهش) با دو پرایمر فوروارد اختصاصی بهینهسازی شد. از آن جایی که روش مورد استفاده در این مطالعه نوعی ARMS-PCR است که بر روی cDNA حاصل از واکنش RT انجام گرفته است و همچنین به علت آن که به منظور افزایش ویژگی از محصول PCR اول به عنوان الگو برای واکنش PCR آشیانهای استفاده شده است "RT-ARMS-PCR آشیانهای" نامگذاری شده است. سپس تعدادی از نمونههای جمعآوری شده از مزارع پروش مرغ گوشتی با این روش و همچنین Real-Time PCR به عنوان تست استاندارد طلایی آزمایش شدند. نتایج نشان داد که حساسیت و ویژگی تشخیص ویروس و سویهی آن در هردو روش با هم مطابقت کامل داشتند. در مجموع این روش در مقایسه با روش Real-Time PCR با صرف زمانی اندکی بیشتر ولی هزینه، تجهیزات و پیچیدگی بسیار کمتر به عنوان جایگزین مناسبی برای روش Real-Time PCR برای تشخیص ویروس نیوکاسل و تفریق سویههای حاد از غیرحاد پیشنهاد میگردد.
نیوکاسل
پروتئین F
غیرحاد
حاد
روشRT-ARMS-PCR آشیانه ای
2021
02
19
74
83
https://www.ivj.ir/article_128901_e9a0cf9cea4198e466ee71b5354a470f.pdf
نشریه دامپزشکی ایران
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1399
16
4
بررسی اثرات آرامبخشی مدتومیدین، دکسمدتومیدین و ترکیب آنها با آسپرومازین بر عملکرد قلبی عروقی در سگ
بهمن
مصلی نژاد
هادی
ایمانی راستابی
علی
بنی آدم
فرهاد
صاری پور
مدتومیدین و دکسمدتومیدین، دو داروی جدید آگونیست آلفا-2 هستند که جهت کاربرد در بیهوشی دامپزشکی، در دسترس میباشند. این داروها، جهت ایجاد اثرات آرامبخشی و پیشبیهوشی در حیوانات خانگی کاربرد دارند. هدف از انجام مطالعهی حاضر، ارزیابی اثرات مدتومیدین و دکسمدتومیدین به تنهایی و در ترکیب با آسپرومازین، بر آرامبخشی، عملکرد قلبی عروقی و الکتروکاردیوگرافی در سگها بود. شصت قلاده سگ، به صورت تصادفی به 4 گروه مساوی تقسیم شدند. سگها یکی از درمانهای مدتومیدین (µg/kg 10)، دکسمدتومیدین (µg/kg 5)، مدتومیدین (µg/kg 10) همراه با آسپرومازین (mg/kg 05/0) و دکسمدتومیدین (µg/kg 5) همراه با آسپرومازین (mg/kg 05/0) را دریافت نمودند. میزان آرامبخشی، ضربان قلب، فشار خون سرخرگی غیر تهاجمی، تعداد تنفس، دمای بدن و الکتروکاردیوگرام، تا زمان 20 دقیقه بعد از تجویز، با دقت در سگها اندازهگیری شدند. نمرات آرامبخشی در گروههای مدتومیدین همراه با آسپرومازین و دکسمدتومیدین همراه با آسپرومازین، در دقایق 5 و 20 تزریق، در مقایسه با گروههای مدتومیدین و دکسمدتومیدین به تنهایی، به صورت معنیداری بالاتر بود. مقایسهی نمرات آرامبخشی در هر گروه، افزایش معنیدار آن را در طول زمان نشان داد. مقایسهی ضربان قلب، در داخل گروهها، کاهش معنیدار آن را نسبت به زمان پایه نشان داد. تعداد تنفس در همهی گروهها یک روند کاهشی را نشان داد. ارتفاع موج P، در طول زمان کاهش یافت و فواصل P-R و Q-T در همهی گروهها، در طول زمان افزایش یافت. در تمامی گروهها، آریتمی سینوسی، بلوک قلبی درجهی یک و ایست سینوسی، پس از تزریق داروهای آرامبخش، مشاهده شدند. در قسمت نتیجهگیری، این طور استنباط میشود که اضافه نمودن آسپرومازین به مدتومیدین و دکسمدتومیدین، میزان آرامبخشی را افزایش میدهد. تعداد ضربان قلب در گروههای دریافتکنندهی مدتومیدین و دکسمدتومیدین کاهش یافت و اضافه نمودن آسپرومازین، این روند کاهشی را تشدید کرد. همچنین استفاده از ترکیب آسپرومازین با مدتومیدین و دکسمدتومیدین، رخداد بروز آریتمیها را در سگ کاهش نداد.
آسپرومازین
مدتومیدین
دکسمدتومیدین
عملکرد قلبی عروقی
سگ
2021
02
19
84
96
https://www.ivj.ir/article_128904_a19de3d68768c3bcf4a94c99c5eef4c4.pdf
نشریه دامپزشکی ایران
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1399
16
4
اثرات تجویز خوراکی نانوذره سلنیوم و سلنیت سدیم بر میزان نسخه برداری از ژن رزیستین در بافت جفت میش
پدرام
معیری
غلامعلی
کجوری
افشین
جعفری
علی محمد
احدی
مهسا
ابوالفضل زاده
رشد جنین در اواخر دوران بارداری وابسته به عملکرد صحیح و اختصاصی محور گلوکز- انسولین است که منجر به رشد و تکامل اختصاصی دستگاههای بدن جنین، عملکرد جفت و رشد جنین میشوند. در این بین رزیستین، هورمونی مترشحه از بافت چربی است که نقشی متفاوت را در تنظیم هومئوستاز انرژی و متابولیسم گلوکز ایفا میکند. در انسان تنها مقادیر کمی رزیستین در بافت چربی و مابقی آن در بافتهایی همچون مغز استخوان، طحال، بافت ریه و جفت بیان میشود. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تجویز خوراکی نانوذره سلنیوم و سلنیت سدیم بر میزان نسخهبرداری از ژن رزیستین در جفت میش بود. به این منظور 20 رأس از میشهای 4 ماه آبستن به صورت تصادفی انتخاب و به چهار گروه تقسیم شدند و در زمان 10 روز منتهی به زایمان به صورت روزانه تجویز خوراکی انجام گرفت. به گروه تیمار 1 سلنیت سدیم (به میزان 1/0 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن)، به گروههای تیمار 2 و 3 نانوذره سلنیوم (به ترتیب در دو دوز 05/0 و 1/0 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و به گروه چهارم (شاهد) آب مقطر با حجم مشابه خورانده شد. در زمان زایمان، اقدام به نمونهبرداری از بافت جفت کلیه میشها شد و با استفاده از روش Real-time PCR و بر اساس روش مقایسهای ΔΔCt-2، میزان نسخه برداری ژن رزیستین مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که خوراندن ترکیبات مختلف سلنیوم به جیرهی غذایی میشهای آبستن، موجب افزایش میزان نسخهبرداری ژن رزیستین در جفت میشود و در این بین نقش سلنیت سدیم بارزتر از نانوذرهی سلنیم است (به ترتیب با اندازه p برابر با 002/0، 002/0 و 001/0).
بافت جفت
بیان ژن
نانودره سلنیوم
میش
رزیستین
2021
02
19
97
107
https://www.ivj.ir/article_128908_b476cb8b7a8a9eb61416069ddab435fc.pdf
نشریه دامپزشکی ایران
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1399
16
4
ارزیابی شیوع سرمی آلودگی به لپتوسپیرا اینتروگانس در تک سمیان استان لرستان: بررسی نقش عوامل خطر احتمالی
شهرام
ملکی
امیر
زکیان
غلامرضا
عبدالله پور
عوامل خطر محیطی و میزبانی به عنوان دو بخش اساسی در مطالعات اپیدمیولوژیکی بیماریهای عفونی مورد توجه میباشد. شدت آلودگی و شانس انتقال باکتریهای لپتوسپیرا اینتروگانس از علفخواران به انسان همواره دستخوش عوامل خطر محیطی و میزبانی قرار داشته است. هدف از مطالعهی حاضر بررسی وجود واکنش سرمی در جمعیت تک سمیان استان لرستان و تعیین سرووارهای بومی و نیز ارزیابی نقش عوامل محیطی و میزبانی در میزان آلودگی سرمی است. از 327 راس تک سمی شامل 223 راس اسب، 46 راس قاطر و 58 راس الاغ اقدام به نمونهگیری شده و نمونههای سرمی بر علیه 7 سرووار مختلف لپتوسپیرا اینتروگانس مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد میزان واکنش مثبت سرمی در اسب، قاطر و الاغ به ترتیب برابر با 38/18، 87/10 و 45/3 درصد میباشد. عوامل میزبانی نظیر جنس، سن و نژاد بر روی میزان واکنش سرمی اثرگذار بود و اختلاف آماری معنیداری وجود داشت. رایجترین سرووار آلودهکننده در اسب، الاغ و قاطر به ترتیب با 34/46، 100 و 60 درصد ناشی از کانیکولا بود اما بین گونههای دامی اختلاف آماری دیده نشد. همچنین نتایج مشخص کرد عواملی از قبیل دمای سالانه محیط و ارتفاع محل نمونهگیری از سطح دریا با میزان آلودگی سرمی بر علیه لپتوسپیرا اینتروگانس ارتباط معنیداری دارد اما میزان بارش باران و رطوبت نسبی محیط ارتباط معنیداری ندارد. نتایج مطالعهی حاضر ثابت کرد آلودگی به لپتوسپیرا اینتروگانس اگر چه در استان لرستان در مقایسه با سایر نقاط کشور شدت کمتری دارد اما وجود داشته و مهمترین سرووار بومی این منطقه کانیکولا است.
لپتوسپیرا اینتروگانس
تک سمیان
لرستان
کانیکولا
زئونوز
2021
02
19
108
118
https://www.ivj.ir/article_128912_0a1dfe7d4f1ab58dd393e661a01a5a04.pdf
نشریه دامپزشکی ایران
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1399
16
4
اثرات دان پلت شده در مقایسه با دان آردی بر شاخص تولید، صفات مورفولوژی روده، شاخص آسیت، کیفیت و بار میکروبی بستر در جوجههای گوشتی
بهروز
یاراحمدی
محسن
محمدی ساعی
اکبر
یعقوب فر
حسن
نوروزیان
این آزمایش با هدف تأثیر شکل پلت و آردی جیره بر شاخص تولید، صفات مورفولوژی روده، شاخص آسیت، کیفیت و بار میکروبی بستر جوجههای گوشتی با استفاده از سه جیره دان آردی (شاهد)، جیره دان پلت و دان آردی +پلت بر عملکرد جوجههای گوشتی انجام شد. آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تیمار و چهار تکرار بـه مدت 42 روز اجرا شد. صـفات مورد اندازهگیری شامل شاخص تولید گله، صفات مورفولوژی روده، شاخص آسیت، درصد هماتوکریت، درصد رطوبت، مقدار ازت و بار میکروبی بستر بودند. در مجموع کل دوره، بالاترین شاخص تولید را دان پلت و تیمار آردی+پلت داشتند. نتایج صفات مورفولوژی روده نشان داد جیره دان پلت و پلت + آردی بیشترین نسبت طول پرز به عمق کریپت در ژژنوم را داشته و تیمار دان آردی کمترین میزان را داشت. نتایج حاصله نشان داد که بالا بودن نسبت پرزهای روده به عمق کریپت در ژژونوم حاصل از مصرف جیره تمام پلت و آردی+پلت موجب بهبود شاخص تولید در گله شده است. مصرف جیرههای آردی و دان آردی +پلت در سه هفته ابتدایی، حساسیت به آسیت را به طور معنیداری کاهش داد و با افزایش طول دوره تغذیه از جیره پلت این شاخص افزایش داشت. تیمار آردی+پلت به همراه تیمار تمام آردی کمترین میزان درصد رطوبت و مقدار ازت بستر در داشته و در نتیجه بار میکروبی بستر در دان آردی + پلت در مقایسه با تیمار پلت کمتر بود. تیمار آردی+پلت از لحاظ شاخص آسیت، کمترین تعداد پرنده حساس به آسیت (62/32 درصد) و درصد هماتوکریت کمتر (36 درصد) داشت. مصرف جیرههای آردی و دان آردی +پلت در نتیجه نهایی این که استفاده از تیمار دان آردی+ پلت، بالاترین شاخص تولید و مناسبترین کیفیت بستر و کمترین شاخص آسیت و بار میکروبی بستر را نسبت به جیره تمام پلت در جوجههای گوشتی را داشت.
دان آردی و پلت
تولید
مورفولوژی روده
آسیت
جوجههای گوشتی
2021
02
19
119
132
https://www.ivj.ir/article_128914_eac6843dd0cb019b1d96e342ce136c41.pdf