2024-03-28T15:20:13Z
https://www.ivj.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1048
Iranian Veterinary Journal
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1393
10
3
مطالعهی اثر سیلیمارین بر چسبندگیهای داخل شکمی پس از انتروتومی در سگ
علی
بنی آدم
سایه
صمیمی
حسین
نجف زاده
هدف از این مطالعه نشان دادن اثر سیلیمارین روی چسبندگیهای صفاقی در سگ میباشد. در این مطالعه ده قلاده سگ بالغ نر و ماده استفاده شدند که به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و سیلیمارین داخل صفاقی تقسیم شدند. لاپاراتومی به طول 10 سانتیمتر در خط میدلاین شکمی و انتروتومی در همهی سگها انجام شد و پس از انجام انتروتومی، دیواره شکم بخیه گردید. لاپاروتومی مجدد 30 روز بعد از عمل انجام گرفت و شکلگیری چسبندگی به صورت ماکروسکوپی بر اساس دستهبندی نیر و دستهبندی آداچی درجهبندی شد. غلظت سرمی مالون دی آلدئید و فعالیت تام آنتی اکسیدانی اندازهگیری شد. امتیازات چسبندگی در گروه سیلیمارین به صورت معنیداری با گروه کنترل اختلاف داشت. تشکیل چسبندگی در گروه سیلیمارین نسبت به گروه کنترل گستردهتر و شدیدتر بود. ممکن است سیلیمارین از حفرهی صفاقی جذب نشده و به عنوان یک مادهی خارجی عمل کرده باشد. غلظت سرمی مالون دی آلدئید و فعالیت تام آنتی اکسیدانی در بین گروه کنترل و دریافت کنندهی سیلیمارین تفاوت معنیداری نداشت. بنابراین سیلیمارین در استعمال موضعی اثر مفیدی در کاهش چسبندگی صفاق ندارد.
Silymarin
Adhesion
intraperitoneal injection
Dog
2014
09
01
5
12
https://www.ivj.ir/article_6371_5160a90ea4c788c11b4ead9a2450992b.pdf
Iranian Veterinary Journal
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1393
10
3
شناسایی تیپ های trap در جدایه های استافیلوکوکوس اورئوس به دست آمده از نمونه های شیر گاو و گوسفند مبتلا به ورم پستان در شمال غرب ایران
حبیب
دستمالچی ساعی
سمیه
حسین زاده
حدت استافیلوکوکوس اورئوس اساساً توسط پروتئینهای مرتبط با دیوارهی سلولی و ترشح توکسینها تعیین میگردد، که بیان آنها تا حد زیادی توسط سیستمهای تنظیمی دو جزئی (TCRSs) مثل سیستمهای تنظیم ژنی فرعی (agr) و RAP-TRAP تنظیم میشود. تاکنون چهار واریانت آللی از agr (agr I-IV) و trap (trap 1-4) شناسایی شده است. برخی از گزارشها اظهار داشتهاند که تمایلات بالینی بر طبق هر گروه agr وجود دارد، اما اطلاعات محدودی در مورد تیپهای trap وجود دارد. از این رو در این مطالعه، پلیمورفیسم لوکوس trap در جمعیتی متشکل از 43 جدایه استافیلوکوکوس اورئوس به دست آمده از موارد ورم پستان گاو (21=n) و گوسفند (22=n) و غیر مرتبط از نظر اپیدمیولوژیک از طریق PCR اندونوکلئاز تعیین حدودی بررسی شد. کل چارچوب قرائت باز 504 جفت بازی مربوط به ژن trap از همهی جدایهها به واسطهی PCR تکثیر یافت. سپس فرآوردههای PCR با MseI مورد هضم تعیین حدودی قرار گرفتند، که دو الگوی مختلف منطبق بر تیپهای 2 و 3 مربوط به trap ایجاد شد. جدایههای گاوی در تیپهای 2 (13؛ 9/61%) و 3 (8؛ 1/38%) مربوط به trap طبقهبندی شدند. اکثر جدایههای به دست آمده از گوسفندان متعلق به تیپ 2 trap (9/90%) بوده و تیپ 3 تنها 1/9% از جدایههای گوسفندی را شامل شد. به طور کلی، تیپهای 2 و 3 به ترتیب 7/76% و 3/23% از جدایههای مورد بررسی را شامل شدند. قابل توجه این که تیپهای 1 و 4 در بین جدایههای مورد مطالعه شناسایی نشدند. به طور خلاصه برخی از تیپهای trap احتمالاً به دلیل داشتن نوعی زمینهی ژنتیکی که آنها را قادر میسازد تا غدهی پستان را آلوده سازند، در موارد ورم پستان از شیوع بالاتری برخوردارند.
Staphylococcus aureus
mastitis
trap types
Iran
2014
09
01
13
20
https://www.ivj.ir/article_6372_11b6a160fde2a8ada592b0c29f8e50ab.pdf
Iranian Veterinary Journal
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1393
10
3
بررسی فروانی آلودگی به ترماتود های مونوژن در برخی از کپور ماهیان رودخانه گاماسیاب همدان
جواد
دقیق روحی
بهیار
جلالی جعفری
حسن
نظام آبادی
غلامرضا
مهدیزاده
رودخانهی دائمی و پر آب گاماسیاب مهمترین رودخانهی دشت نهاوند در استان همدان و یکی از طویلترین رودخانههای ایران به شمار میرود. به منظور بررسی پتانسیل آبزیپروری در این منطقه، طی دو فصل تابستان و پائیز سال 87 در مجموع 169 قطعه از 7 گونه ماهی که همگی متعلق به خانوادهی کپورماهیان (Cyprinidae) بودند، صید و مورد بررسی انگلشناسی قرار گرفتند. از آبشش و پوست این ماهیان پنج گونه مونوژن جدا گردید. گونهی Dactylogyrus lenkorani از آبشش ماهیان Barbus lacerta, Capoeta damascina ، Capoeta aculeata و Capoeta trutta به ترتیب با درصد شیوع 60، 100، 6/66 و 50، گونه Dactylogyrus vistulae از آبشش و Gyrodactylus sp. از پوست ماهی سفید رودخانهای با نام علمی Squalius cephalus به ترتیب با درصد شیوع 40 و 2/7، گونهی Dactylogyrus holciki از آبشش ماهی Alburnus mossulensis با درصد شیوع 8/5 و در نهایت مونوژن Paradiplozoon sp. از دو گونه ماهی Chondrostoma regium و Barbus lacerta به ترتیب با درصد شیوعهای 5/9 و 10 جدا شدند. این بررسی بخشی از فون انگلی ماهیان رودخانه گاماسیاب در استان همدان را معرفی نموده است. آلودگی سس ماهی کورا Barbus lacerta به انگل D. lenkorani نیز برای نخستین بار از کشور گزارش میگردد.
Parasite
Monogenean
Cyprinid fish
Gamasiab
Hamedan
2014
09
01
21
28
https://www.ivj.ir/article_6373_32af3d9b118f6f0d86649c429cf591a0.pdf
Iranian Veterinary Journal
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1393
10
3
تأثیر اسیدآسکوربیک در جیره ی غذایی بر میزان کلاژن استخوان و ترکیب بدن بچه ماهی آزاد دریای خزر (Salmo trutta caspius)
هومن
رجبی اسلامی
نرگس
عرب
پژوهش حاضر برای ارزیابی سطح مناسب اسید آسکوربیک در جیرهی غذایی بر میزان کلاژن استخوان و ترکیبات بدن بچه ماهی آزاد دریای خزر (Salmo trutta caspius) انجام شد. پنج جیرهی غذایی با مقادیر 0، 50، 100، 200 و 400 میلیگرم اسید آسکوربیک در کیلوگرم غذا برای تیمارهای مختلف آزمایشی آماده گردید. تعداد 600 قطعه بچه ماهی آزاد دریای خزر نیز با وزن 6/0±6/9 گرم تهیه و به صورت تصادفی در پنج تیمار با سه تکرار (40 قطعه ماهی برای هر تیمار) توزیع گردید. ماهیان به مدت 9 هفته توسط جیرههای غذایی تغذیه و میزان کلاژن همراه با ترکیب بدن بچه ماهیان آزمایشی بین تیمارهای آزمایشی مقایسه شدند. نتایج بیانگر اختلاف معنیداری در وزن نهایی، میزان کلاژن استخوان و در آنالیز لاشهی بچه ماهیان آزاد دریای خزر بود (05/0p<). افزایش اسید آسکوربیک در جیرهی غذایی باعث افزایش معنیدار وزن نهایی ماهیان شده (05/0p<) و به بالاترین میزان (52/3±74/29 گرم) در تیمار 200 میلیگرم اسید آسکوربیک رسید. بیشترین مقدار کلاژن در تیمار حاوی 200 میلیگرم اسید آسکوربیک در هر کیلوگرم غذا مشاهده شد، که میزان آن با تیمار شاهد تفاوت معنیداری داشت (05/0p<). بیشترین میزان تجمع چربی و خاکستر نیز در تیمار حاوی 50 میلیگرم اسید آسکوربیک به دست آمد. میزان بهینهی اسید آسکوربیک برای تجمع کلاژن و سنتز پروتئین در عضلهی بچه ماهی آزاد دریای خزر بر اساس آزمون پاسخ به سطح به ترتیب برابر با 54/247 و 55/250 میلیگرم اسید آسکوربیک در هر کیلوگرم جیرهی غذایی به دست آمد.
Ascorbic acid
Salmo trutta caspius
growth
Bone Collagen
body composition
2014
09
01
29
42
https://www.ivj.ir/article_6374_5f374fe9e2905cfd40d7e8f841ce9e94.pdf
Iranian Veterinary Journal
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1393
10
3
تأثیر اسید سیتریک و دو گیاه دارویی رازیانه و شنبلیله بر عملکرد رشد، ایمنی هومورال، پروتئین های سرم و جمعیت میکروبی روده باریک جوجه گوشتی
جلال
سالاری
مجید
کلانتر نیستانکی
فاطمه
صاحبی اعلا
این پژوهش جهت بررسی تأثیر اسید سیتریک و دو گیاه دارویی رازیانه و شنبلیله بر عملکرد رشد، ایمنی هومورال، پروتئینهای سرم و جمعیت میکروبی رودهی باریک جوجهی گوشتی انجام گردید. تعداد 225 قطعه جوجهی گوشتی یک روزه نژاد راس 308 به طور تصادفی به 4 تیمار با 6 تکرار و 3 جوجه در هر تکرار تقسیم شدند. تیمارها شامل 1- جیرهی پایه (بدون مواد افزودنی) 2- جیرهی پایه + مخلوط مساوی (5/0 درصد) از دو گیاه دارویی شنبلیله و رازیانه 3- جیرهی پایه + مخلوط مساوی (5/0 درصد) از دو گیاه دارویی شنبلیله و رازیانه + 5/0 درصد اسید سیتریک 4- جیرهی پایه + 5/0 درصد گیاه دارویی شنبلیله + 5/0 درصد اسید سیتریک 5- جیرهی پایه + 5/0 درصد گیاه دارویی رازیانه + اسید سیتریک بودند. خوراک مصرفی در تیمار 5 به طور معنیداری بالاتر از تیمار شاهد بود و ضریب تبدیل غذایی در تیمارهای 2 و 5 به طور معنیداری بالاتر از تیمارهای 3 و 4 بود (05/0>p). پروتئین تام سرم در تیمار 2 نسبت به تیمار 1 بالاتر بود (05/0>p). نسبت آلبومین به گلوبولین در تیمارهای 3 و 4 نسبت به تیمارهای دیگر به طور معنیداری بالاتر بود (05/0>p). نتایج نشان داد که در مجموع، استفاده از گیاهان رازیانه و شنبلیله به همراه اسید سیتریک اثرات رضایت بخشی روی عملکرد و رشد جوجههای گوشتی دارد.
broiler
Medicinal plant
Citric acid
performance
Microbial population
2014
09
01
43
48
https://www.ivj.ir/article_6375_0c9315bb167941c62a8c71f6214d8318.pdf
Iranian Veterinary Journal
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1393
10
3
بررسی میزان آلودگی گوسفندان با هرپس ویروس گوسفندی تیپ 2 (OvHV-2) در شهر اهواز با آزمایش PCR
مسعودرضا
صیفی آبادشاپوری
محمد
رشنو
ساوش
منصوری
محمد
صباغان
مجتبی
حقی کرم اله
ماجده
بلادی موسوی
رضا
دهنوی زاده کازرونی
تب نزلهای بدخیم (Malignant Catarrhal Fever; MCF) یکی از مهمترین بیماریهای ویروسی در گاو و انواع دیگری از حیوانات میباشد. این بیماری در گاو توسط دو ویروس مختلف با نام های alcelaphineherpesvirus 1 (AlHV-1) و ovine herpesvirus 2 (OvHV-2) ایجاد میگردد. بر این اساس، MCF دارای دو شکل همهگیر وابسته به ویلدبیست یا گوزن یال دار (میزبان طبیعی AlHV-1) و وابسته به گوسفند (میزبان طبیعی OvHV-2) میباشد. این مطالعه جهت بررسی وضعیت آلودگی گوسفندان با OvHV-2 در شهر اهواز صورت گرفته است. به این منظور 100 نمونه خون از گوسفندان حومهی این شهر جمعآوری و آزمایش PCR شدند. در ابتدا، از هر یک از نمونهها بافیکت تهیه شد و DNA بافیکتها استخراج شد. سپس وجود OvHV-2 DNA در نمونههای تهیه شده با آزمایش Semi-nested PCR بررسی شد. بر اساس نتایج آزمایش PCR 82 درصد از گوسفندان نمونهگیری شده حامل OvHV-2 DNA بودند. میزان آلودگی مشاهده شده در این مطالعه نسبت به برخی مطالعات پیشین کمتر بود. این اختلاف ممکن است ناشی از تفاوتهای نژادی گوسفندان و یا تنوع ژنتیکی OvHV-2 باشد.
Malignant catarrh fever
OvHV-2
Sheep
PCR
Ahvaz
2014
09
01
49
54
https://www.ivj.ir/article_6376_a2585056272deece1860a0c44bb159d3.pdf
Iranian Veterinary Journal
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1393
10
3
نقش پیشگیری کننده نانو ذرات اکسید منیزیم در فراموشی ناشی از مورفین در موش کوچک آزمایشگاهی
مریم
عبداله زاده دشتی
مهناز
کسمتی
لطف الله
خواجه پور
حسین
نجف زاده ورزی
مصرف قبل و بعد از آموزش آگونیستهای اوپیوئیدی مانند مورفین باعث تخریب حافظه میشود. برخی مکملهای منیزیم اشکال مختلف حافظه از قبیل حافظهی کوتاه مدت، بلند مدت و کارکردی را بهبود میبخشند، اما دشواری ورود منیزیم از سد خونی مغزی، استفاده از این یون را با محدودیت روبرو ساخته است. نانوذرات معدنی مانند نانوذرات اکسید منیزیم به دلیل خاصیت فیزیکوشیمیایی منحصر به فرد به راحتی از سدهای بیولوژیک عبور میکنند، اما نقش آنها در حافظه و فراموشی مشخص نیست. در مطالعهی حاضر اثر نانو ذرات اکسید منیزیم بر فراموشی ناشی از مورفین بررسی شده است. در مطالعهی حاضر از موشهای سوری نر در محدودهی وزنی ۳۰-٢۵ گرم، در ۱۲ گروه شامل کنترل، دریافت کنندهی مورفین در دوزهای 5 و 10 میلیگرم بر کیلوگرم و دریافت کنندهی نانو اکسید منیزیم در دوزهای 1، 5/2، 5 و ۱۰ میلیگرم بر کیلوگرم و گروههای تداخلی مورفین و نانو اکسید منیزیم مطالعه شدند. برای ارزیابی حافظهی احترازی غیرفعال از دستگاه استپ داون استفاده شد. نتایج نشان داد مورفین در تجویز پس از آموزش در مقدار ۵ میلیگرم بر کیلوگرم باعث فراموشی قابل ملاحظهای میگردد. نانو اکسید منیزیم در مقادیر 5/2، 5 و ۱0 میلیگرم بر کیلوگرم در تزریق پس از آموزش سبب بهبودی حافظهی احترازی غیر فعال شد، ولی بر فعالیت حرکتی حیوان بیتأثیر بود و در مقادیر فوق از فراموشی ناشی از مورفین ممانعت نمود. به نظر میرسد نانو اکسید منیزیم با عبور از سد خونی - مغزی و دخالت در مسیرهای حافظه از بروز مکانیسمهای مرتبط با فراموشی ناشی از مورفین پیشگیری مینماید.
Magnesium oxide nanoparticle
Morphine
Memory
Mouse
2014
09
01
55
64
https://www.ivj.ir/article_6377_34a5930b8b4cd5be1e039d2d6ad6ed49.pdf
Iranian Veterinary Journal
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1393
10
3
هیستوشیمی و پراکنش سلولهای جامیشکل ترشحکننده ی موکوس در نواحی مختلف اپیدرم پوست بدن ماهی کپور نقرهای بالغ نر و ماده
نعیم
عرفانی مجد
مهرزاد
مصباح
کاوه
اسفندیاری
یکی از سلولهای اپیدرم پوست بدن ماهی که وظیفهی اصلی آن ترشح موکوس پوست بدن ماهی میباشد، سلولهای جامیشکل میباشند. به منظور مطالعهی بافتشناسی و تعیین پراکنش این سلولها، تعداد 10 ماهی کپور نقرهای بالغ نر (5 عدد) و ماده (5 عدد) مورد مطالعه قرار گرفت و از پوست نواحی مختلف بدن شامل نواحی سر، پشت، شکم و دم، نمونههایی حداکثر به ضخامت 5 میلیمتر تهیه گردید و پس از طی روشهای استاندارد تهیهی مقاطع بافتی، برشهایی به ضخامت 5 تا 6 میکرومتر تهیه و با هماتوکسیلین-ائوزین (H&E)، پریودیک اسید شیف (PAS)، آلسین بلو با اسیدیته 5/2 (AB, pH=2.5)، آلسین بلو با اسیدیته 1(AB, pH=1) و آلسین بلو با اسیدیته 5/2- پریودیک اسید شیف (AB, pH=2.5-PAS) رنگآمیزی شدند. تعداد این سلولها در 100 میکرومتر از طول و در کل ضخامت اپیدرم پوست هر ناحیه مورد شمارش قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که سلولهای بیضی شکل تا چند وجهی و کوچکی به نام سلولهای موکوسی جامی شکل در اپیدرم نواحی مختلف پوست ماهی کپور نقرهای وجود دارند. این سلولها در رنگآمیزی PAS واکنش مثبت داشتند و به رنگ ارغوانی رنگآمیزی شدند که بیانگر ماهیت شیمیایی خنثی موکوس ترشحی این سلولها میباشد. پراکندگی این سلولها در نواحی مختلف پوست این ماهی متفاوت است و بر اساس پراکندگی آنها پوست نواحی مختلف در دو جنس نر و ماده به نواحی سر، پشتی، شکمی و دم تقسیم گردید. این نتایج بیانگر این واقعییت است که بیشترین تعداد سلولهای جامیشکل در جنس نر در ناحیهی سر و در جنس ماده در ناحیهی پشتی قرار دارند و تعداد این سلولها در ناحیهی دمی پوست ماهیان نر و ماده تقریباً یکسان است.
Histometry
histochemistry
Goblet cells
Epidermis
Silver carp
2014
09
01
65
74
https://www.ivj.ir/article_6378_12cac4fbcece8e448a6dcad46dc1a0bc.pdf
Iranian Veterinary Journal
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1393
10
3
اثر غلظت های مختلف اسید آسکوربیک بر انجماد پذیری اسپرم بز کردی
سید محمد جواد
علوی آقاملکی
حمید
کهرام
سعید
زین الدینی
حمیدرضا
نائیجیان
در این مطالعه اثر غلظتهای مختلف اسید آسکوربیک (0، 5/2، 5/4، 5/6 و 5/8 میلیگرم در میلیلیتر) بر فرآیند انجماد و یخگشایی اسپرم بز کردی بررسی شد. نمونههای منی توسط واژن مصنوعی از 4 رأس بز نر بالغ، هفتهای 2 بار جمعآوری شد. نمونههای منی رقیق شده در معرض بخار ازت منجمد و در تانک حاوی ازت مایع ذخیره شد و سپس یخگشایی پایوتهای حاوی اسپرم در آب گرم 37 درجهی سانتیگراد انجام شد. تحرک کل و تحرک پیشروندهی اسپرم با کمک سامانهی آنالیز رایانهای اسپرم (CASA) اندازهگیری شد. سلامت غشا، درصد اسپرمهای زنده و مورفولوژی اسپرمها و غلظت مالوندیآلدهاید بعد از فرآیند یخگشایی اندازهگیری شد. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که رقیقکنندهی اسپرم بز حاوی 5/4 و 5/6 میلیگرم در میلیلیتر اسید آسکوربیک در مقایسهی با گروه شاهد موجب بهبود در میزان تحرک (01/0p<)، تحرک پیشرونده (05/0p<) و درصد اسپرمهای زنده شد (01/0p<). سطوح مختلف اسید آسکوربیک اثر معنیداری روی سلامت غشا، مورفولوژی و مالوندیآلدهاید اسپرمها نداشتند (05/0p>). مطابق با نتایج این پژوهش افزودن سطوح 5/4 میلیگرم در میلیلیتر اسید آسکوربیک به رقیقکنندههای انجماد اسپرم بز کردی باعث بهبود معنیدار فراسنجههای اسپرم از جمله تحرک و درصد اسپرمهای زنده میشود.
Acid ascorbic
Extender
Frozen sperm
Kordi goat
2014
09
01
75
82
https://www.ivj.ir/article_6379_7a1535b45ad272cfbbf4d35e96d2d3ab.pdf
Iranian Veterinary Journal
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1393
10
3
تجمع زیستی کادمیوم محلول در آب و تاثیر آن بر کیفیت لاشه تاسماهی استرلیاد (Acipenser ruthenus)
مرضیه
عروجعلی
فاطمه
پیکان حیرتی
سالار
درافشان
نصراله
محبوبی صوفیانی
در این تحقیق اثرات غلظتهای تحت کشنده کادمیوم محلول در آب بر کیفیت لاشه (میزان رطوبت، پروتئین، چربی و خاکستر) و میزان تجمع آن در بافتهای مختلف آبشش، کلیه، کبد و عضلهی ماهی استرلیاد مورد سنجش قرار گرفت. به این منظور 60 قطعه بچه ماهی استرلیاد با میانگین وزن اولیه 45/0±98/39 گرم و طول 65/0±45/22 سانتیمتر در 4 گروه، هر گروه شامل 3 تکرار با 5 قطعه ماهی تقسیم شدند. ماهیان در گروههای صفر (شاهد)، 16، 32 و 64 میکروگرم در لیتر کادمیوم به مدت 21 روز در وضعیت آزمایشگاهی نیمه ثابت قرار گرفتند. در پایان دوره، کیفیت لاشه کامل (بدون سر و امعا و احشا) و میزان تجمع کادمیوم در بافتهای آبشش، کلیه، کبد و عضله به روش هضم مرطوب با نمونهبرداری از حداقل 3 قطعه ماهی از هر تکرار ارزیابی شد. نتایج نشان داد که میزان رطوبت، پروتئین، چربی و خاکستر به ترتیب در گسترهی 81-78، 14-6/12، 5/4-5/3 و 8/3-9/2 درصد وزن خشک و بدون تفاوت معنیدار بین گروههای مختلف آزمایشی بود (05/0P>). با افزایش غلظت کادمیوم، میزان تجمع آن در تمامی بافتهای مورد بررسی به جز عضله به طور معنیداری افزایش یافت (05/0P<). در تمامی گروههای آزمایشی، بیشترین میزان تجمع در بافت کلیه و پس از آن آبشش مشاهده شد. با وجود این در هر گروه آزمایشی تفاوت معنیداری در میزان تجمع در سه بافت مختلف آبشش، کبد و کلیه مشاهده نشد (05/0P>). در مقایسه بین دو گروه شاهد و تیمار مجاورسازی با غلظت 16 میکروگرم در لیتر کادمیوم، تنها افزایش معنیدار در غلظت کادمیوم در آبشش مشاهده شد (05/0P<). بر اساس نتایج میتوان بیان کرد که مجاورسازی بچه ماهیان جوان تاسماهی استرلیاد با غلظتهای تحت کشنده کادمیوم اگرچه منجر به تغییر معنیدار در کیفیت لاشه نمیشود، اما افزایش تجمع آن در بافتهای مختلف (به جز عضله) متناسب با افزایش غلظت کاملاً محسوس است.
Cadmium
Accumulation
carcass quality
Sterlet
Acipenser ruthenus
2014
09
01
83
93
https://www.ivj.ir/article_6380_ec8a1a254fbeeda2215029221fe5298e.pdf
Iranian Veterinary Journal
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1393
10
3
آلودگی آب استخرهای پرورش ماهی و ماهیان قزل آلای پرورشی به برخی باکتری های رودهای در استان چهارمحال و بختیاری
مجتبی
بنیادیان
حسن
فریدی زاد
آوا
اکبریان
عفت
کریمی قهفرخی
این مطالعه به منظور تعیین میزان آلودگی ماهیان قزلآلای رنگینکمان و آب استخرهای پرورش ماهی استان چهار محال و بختیاری به برخی باکتریهای رودهای انجام شد. تعداد 108 نمونه ماهی از 6 استخری پرورش ماهی در فصل تابستان به صورت کاملاً تصادفی گرفته شد، همچنین 24 نمونه از آب استخرها در دو مرحله جمعآوری گردید. همهی نمونهها جهت جداسازی باکتریهای سالمونلا، اشریشیا کلی و سیتروباکتر فروندی، با استفاده از محیطهای کشت غنی کننده و انتخابی آزمایش شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که هیچ کدام از نمونهها (ماهی و آب) به باکتری سالمونلا آلودگی نداشتند اما آلودگی نمونههای ماهی به اشریشیا کلی و سیتروباکتر فروندی به ترتیب برابر با 3/20 و 4/7 درصد بود. همچنین آلودگی نمونههای آب استخرها به اشریشیا کلی و سیتروباکتر به ترتیب برابر با 7/66 درصد و صفر درصد بود. با توجه به نتایج این بررسی، ماهیان قزلآلای رنگینکمان در این ناحیه یک منبع ایجاد سالمونلوز در انسان محسوب نمیشوند، ولی احتمال انتقال آلودگی برخی از سویههای بیماریزای باکتری اشریشیا کلی توسط این منبع غذایی به انسان وجود دارد.
rainbow trout
Enteric bacteria
Slamonellae
E. coli
Citrobacter freundii
2014
09
01
94
99
https://www.ivj.ir/article_6381_f3cfe6f00e5387742a4d130e7ab04c94.pdf
Iranian Veterinary Journal
Iran Vet J
1735-6873
1735-6873
1393
10
3
اولین گزارش وقوع میلوانسفالوپاتی ناشی از هرپس ویروس تیپ 1 اسبی در ایران
تقی
تقی پور بازرگانی
حسن
ممتاز
فریدرضا
بهارلو
مهدی
غفاری
میزان شیوع و سبب شناسی هرپس ویروس 1 و 4 اسب در ایران ناشناخته است. با توجه به پیشرفت قابل توجه صنعت اسبداری و پرورش اسب در چند سالهی اخیر در کشور و نیز مشاهدهی مواردی از عفونتهای بالینی عصبی در اسبهای بعضی از مناطق ایران، این مطالعه برای اولین بار به منظور جداسازی هرپس ویروس تیپ 1 اسبی از موارد مشکوک به میلوانسفالوپاتی در اسبداریهای شهرستان گلپایگان، انجام پذیرفت. در این بررسی، از 3 مادیان متعلق به اسبداریهای شهرستان گلپایگان که دارای علائم بالینی بی اشتهایی، افسردگی، آتاکسی و زمینگیری و مشکوک به آنسفالیت هرپس ویروسی بودند، نمونهی خون گرفته شد. از بافی کوت استخراج شده از نمونهها جهت تلقیح در حفرهی آلانتوئیک تخممرغ جنیندار و محیط کشت سلولی RBK، استفاده شد. DNA ژنومی از هر دو نمونهی مایع آلانتوئیک و مایع کشت سلولی استخراج و جهت ردیابی حضور EHV-1 به روش PCR، ارزیابی شد. نتایج نشانگر حضور DNA مربوط به EHV-1 در هر سه نمونه بود.
Myeloencephalopathy
Equine Herpes Virus type 1
Iran
2014
09
01
100
103
https://www.ivj.ir/article_6382_59c5febdcdb3ffe2efae1235f36965c4.pdf