دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
1
2012
03
20
اثرات جایگزینی تدریجی پودر ماهی با پودر سویا و مکمل آنزیم فیتاز بر قابلیت هضم و ترکیبات عناصر لاشه فیل¬ماهی جوان (Huso huso)
5
14
FA
رضا
اسعدی
دانشآموخته دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
ri.asadi@gmail.com
محمدرضا
ایمانپور
دانشیار دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
مسعود
اصغری
دانشجوی دکترای دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
masoudasghari_14@yahoo.com
طیبه
عنایتغلام¬پور
دانشآموخته دانشکده شیلات و محیط زیست، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
جهت تعیین اثرات افزایش سطوح پودر سویا و مکمل آنزیم فیتاز در جیره بر قابلیت هضم پروتئین، انرژی و ماده خشک و همچنین ترکیبات عناصر لاشه فیلماهیان جوان، هفت جیره با نیتروژن و انرژی یکسان، حاوی سطوح مختلف پودر سویا (40% و 70%) برای جایگزینی تدریجی با پودر ماهی (جیره شاهد) و سه سطح آنزیم فیتاز: صفر و 1000 و 2000 واحد بینالمللی بر کیلوگرم (از فیتاز در جیره شاهد استفاده نشد) آماده شد و ماهیان با سه تکرار و در هر تکرار 10 قطعه ماهی (میانگین وزن 16/2±65/80 گرم) با این جیرههای غذایی مورد تغذیه قرار گرفتند. در پایان دوره 8 هفتهای تغذیه با جیرههای آزمایشی، تفاوت معنیداری (05/0P<) در قابلیت هضم و ترکیبات عناصر معدنی لاشه در بین ماهیان تغذیه شده با جیرههای آزمایشی مشاهده شد. جایگزینی تدریجی پودر ماهی با پودر سویا موجب کاهش معنیداری در قابلیت هضم پروتئین و انرژی و همچنین میزان فسفر وکلسیم لاشه شد (05/0P<). از طرف دیگر قابلیت هضم ماده خشک و میزان منیزیم لاشه تحت تاثیر جیرههای غذایی قرار نگرفت (05/0P>). علاوه بر این افزودن آنزیم فیتاز موجب افزایش معنیداری در قابلیت هضم پروتئین و میزان فسفر و کلسیم لاشه شد (05/0P<). تفاوت معنیداری بین اثر جایگزینی، اثر آنزیم فیتاز و اثر متقابل در قابلیت هضم پروتئین، انرژی و ماده خشک و همچنین میزان منیزیم لاشه مشاهده نگردید (05/0P>). اگر چه اثر جایگزینی و اثر آنزیم فیتاز تفاوت معنیداری را در میزان فسفر و کلسیم لاشه نشان دادند (05/0P<). نتایج حاصل بیانگر آن است که جایگزینی پودر ماهی با پودر سویا موجب کاهش قابلیت هضم پروتئین و انرژی و همچنین کاهش میزان فسفر و کلسیم در لاشه فیل ماهیان جوان میشود. از طرف دیگر افزودن مکمل آنزیم فیتاز سبب بهبود قابلیت هضم پروتئین و افزایش میزان فسفر و کلسیم لاشه میشود.
فیل¬ماهی,پودرسویا,آنزیم فیتاز,قابلیت هضم,عناصر لاشه
https://www.ivj.ir/article_4757.html
https://www.ivj.ir/article_4757_513903fccffc140e5490ba328ea6d6b1.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
1
2012
03
20
ارزیابی اثر بتائین جایگزین شده با متیونین بر عملکرد، کیفیت لاشه و برخی فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی در شرایط دمایی عادی و تنش گرمایی
15
23
FA
فاطمه
ثعلبی
0000-0003-4417-4654
دانشآموخته کارشناسی ارشد تغذیه دام، دانشکده علوم دامی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین اهواز
fat_sa_2005@yahoo.com
محمد
بوجارپور
استاد یار گروه تغذیه ، دانشکده علوم دامی ، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین اهواز
bojarpour@yahoo.com
جمال
فیاضی
استاد یار گروه تغذیه ، دانشکده علوم دامی ، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین اهواز
fayazij@ut.ac.ir
سمیه
سالاری
استاد یار گروه تغذیه ، دانشکده علوم دامی ، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین اهواز
somayehsallary@yahoo.com
محمود
نظری
مربی گروه تغذیه ، دانشکده علوم دامی ، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین اهواز
این آزمایش جهت ارزیابی اثر بتائین جایگزین شده با متیونین بر عملکرد، خصوصیات لاشه و فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی در شرایط دمایی تنش گرمایی و بدون تنش اجرا گردید. بدین منظور از 288 قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه تجاری راس ۳۰۸ در یک دوره 42 روزه استفاده شد. تمام جوجهها تا 21 روزگی در شرایط محیطی عادی پرورش یافتند اما از 22 تا 42 روزگی تعداد 144 تا از جوجهها تحت شرایط دمایی عادی (23 درجه سانتیگراد) و بقیه جوجهها در یک سالن مجزا تحت استرس گرمایی (دمای 35-23 درجه سانتیگراد) قرار گرفتند. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل (2×3) در چهار تکرار و 12 جوجه در هر تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل سه سطح مختلف جایگزینی بتائین با متیونین (0، 13، 26 درصد) در دو شرایط دمایی استرس و بدون استرس بودند. جیره جوجههای پرورش یافته در هر دو شرایط دمایی شامل جیره آغازین و رشد بودند. تاثیر سطوح مختلف بتائین بر میانگین افزایش وزن در دوره 1-21 روزگی معنیدار بوده (05/0P<) ولی بر میانگین خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک معنیدار نمیباشد (05/0<P). مقایسه سطوح مختلف بتائین جایگزین شده با متیونین بر میانگین افزایش وزن، خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک در دورههای 22-42 و 1-42 روزگی نشانگر وجود اختلاف آماری معنیداری بین گروههای آزمایشی بود (05/0P<). بیشترین میانگین افزایش وزن و خوراک مصرفی و بهترین ضریب تبدیل خوراک متعلق به گروه تغذیه شده با جیره حاوی 13 درصد بتائین جایگزین شده با متیونین بود. اثر مکمل بتائین جایگزین شده با متیونین بر درصد گوشت سینه نیز معنیدار بود (05/0P<). از بین دو تیمار دمایی، تیمارهای تحت استرس افزایش وزن و مصرف خوراک کمتری داشته و ضریب تبدیل خوراک در این تیمار افزایش یافت. درصد وزن نسبی سینه، ران، قلب و کبد در تیمارهای تحت استرس در مقایسه با تیمارهای فاقد استرس به طور معنیداری کاهش یافت (05/0P<). بررسی اثر بتائین و تیمارهای دمایی بر فاکتورهای خونی نشانگر وجود افزایش معنیداری در غلظت گلوکز و تریگلیسرید بوده در حالی که اثر بتائین تنها بر غلظت تریگلیسرید معنیدار گردید.
بتائین,جوجه گوشتی,متیونین و استرس گرمایی
https://www.ivj.ir/article_4764.html
https://www.ivj.ir/article_4764_25077037b185f45497ced0645a5e92d5.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
1
2012
03
20
بررسی تنوع ژنتیکی اینترون 4 ژن هورمون رشد در ماکیان بومی استان آذربایجان غربی با استفاده از روش PCR-RFLP
24
32
FA
کاوه
خاکپور
دانش آموخته کارشناسی ارشد گروه علوم دامی ، دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه
کریم
مردانی
دانشیار گروه بهداشت و کنترل کیفی مواد غذایی دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه
kmardani@yahoo.com
علی
هاشمی
استادیار گروه علوم دامی دانشکده دامپزشکی دانشگاه ارومیه
mg.mahabad1365@gmail.com
در این تحقیق تنوع ژنتیکی ناحیه اینترون ۴ ژن هورمون رشد ماکیان بومی مرکز پرورش و اصلاح نژاد استان آذربایجان غربی مورد بررسی قرار گرفت. از ۹۰ قطعه ماکیان خونگیری از ورید بالی انجام شد و DNA ژنومی به روش عمومی استخراج نمکی از نمونههای خون استخراج گردید. قطعهای به اندازه ۱۱٧۰ جفت باز از ناحیه اینترون ۴ ژن هورمون رشد ماکیان مورد مطالعه با استفاده از واکنش زنجیرهای پلیمراز تکثیر شد. قطعات تکثیر شده بوسیله آنزیم محدود کننده <em>Msp</em>I برش داده شدند و محصولات حاصل از برش آنزیمی بر روی ژل آگارز 2 درصد الکتروفورز گردیدند. نتایج حاکی از وجود سه نوع آلل A، B و C در این جایگاه بود که فراوانی آنها در کل جمعیت به ترتیب 44/۳4٪، 22/32٪ و33/33٪ محاسبه شد. شش ترکیب ژنوتیپی AA، AB، BB، AC، BC و CC شناسایی شدند که فراوانیهای ژنوتیپی محاسبه شده آنها در کل جمعیت به ترتیب برابر ۱1/11%، 33/23%، 22/12%، 33/23%، 66/16% و 13/13% به دست آمد. شاخص هتروزیگوتی و تعداد آلل موثر برای این جایگاه در کل جمعیت به ترتیب 66/0 و 99/2 به دست آمد. آزمونهای مربع کای (c<sup>2</sup>) و جی (G<sup>2</sup>) برای توده ماکیان بومی مرکز پرورش و اصلاح نژاد استان آذربایجان غربی نشان داد جامعه در حالت تعادل هاردی-واینبرگ قرار دارد. بر اساس این نتایج میتوان گفت که ژنوتیپهای لوکوس مورد مطالعه، تحت تأثیر عوامل تغییر دهنده فراوانیهای آللی و ژنوتیپی مانند انتخاب، جهش و یا مهاجرت نبوده است. این تحقیق یک آزمایش مقدماتی برای انجام مطالعات بعدی جهت بهبود عملکرد تولیدی مرغان بومی استان آذربایجان غربی میباشد.
تنوع ژنتیکی,ژن هورمون رشد ماکیان بومی,آذربایجان غربی
https://www.ivj.ir/article_4765.html
https://www.ivj.ir/article_4765_eb894cdecc6bd87d331db81f2ecc9633.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
1
2012
03
20
مطالعه تنوع ژنتیکی جمعیت ماهی راشگو معمولی (Eleutheronema tetradactylum) در خلیج فارس و دریای عمان به روش توالی یابی ژن 28S rRNA
33
41
FA
هدی
خالدی
دانشجوی دکتری تخصصی بیولوژی دریا، دانشکده علوم دریائی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر
hodakhaledi@yahoo.com
سهراب
رضوانیگیلکلایی
دانشیار موسسه تحقیقات شیلات ایران، تهران
حسین
ذوالقرنین
استادیار گروه بیولوژی دریا، دانشکده علومدریایی، دانشگاه علوم و فنوندریایی خرمشهر
احمد
سواری
استادیار گروه بیولوژی دریا، دانشکده علومدریایی، دانشگاه علوم و فنوندریایی خرمشهر
savari53@yahoo.com
علیرضا
صفاهیه
استادیار گروه بیولوژی دریا، دانشکده علومدریایی، دانشگاه علوم و فنوندریایی خرمشهر
در این مطالعه ساختار ژنتیکی جمعیت ماهی راشگو معمولی در خلیج فارس و دریای عمان با استفاده از روش تعیین توالی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، 41 نمونه از چهار منطقه خوزستان، بوشهر، بندرعباس و سیستان و بلوچستان جمعآوری شد. DNA با استفاده از روش فنل- کلروفرم استخراج گردید. آغازگرهای جلودار و برگشتی جهت تکثیر ژن rRNA S 28 ماهی راشگو طراحی شدند. واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) بر روی DNA استخراجی انجام شد. نمونهها به صورت یک طرفه تعیین توالی شده و پس از همترازی توالیها، آنالیز توسط بستههای نرمافزاری ver<sub>3.5</sub>, Dnasp ver<sub>5</sub> Arlequin و MEGA Ver<sub>4</sub><em> </em>انجام گردید. بیشترین تعداد و تنوع هاپلوتیپی ونوکلئوتیدی در جمعیت بندرعباس مشاهده شدند و کمترین مقدار شاخصهای مذکور در جمعیت بوشهر ثبت گردیدند. بیشترین فاصله ژنتیکی بین جمعیت بوشهر و بندر عباس (29/0) و کمترین بین بوشهر و چابهار (صفر) مشاهده گردید. واگرایی جمعیتی بین جمعیتهای خوزستان و چابهار بیشترین مقداربود (71/0) و بین جمعیتهای بوشهر و چابهار کمترین مقدار (05/0) بدست آمد. فراوانی هاپلوتیپها بین جمعیتهای بوشهر و بندرعباس (37/12)، همچنین بوشهر و خوزستان (94/7) معنیدار بود. تعداد و تنوع هاپلوتیپهای بین جمعیتها نیز محاسبه شد و بیشترین مقدار بین جمعیتهای خوزستان و بندرعباس و کمترین بین بوشهر و چابهار ثبت گردید. بر اساس تجزیه و تحلیلهای حاصل، میتوان عنوان نمود که جمعیت بوشهر از جمعیتهای قدیمی محسوب میشود لذا به ثبات ژنتیکی رسیده است اما در دیگر جمعیتها پویایی و ارتباط ژنتیکی درون و میان جمعیتی قابل قبولی دیده میشود. با رسم درخت فیلوژنی به روش نزدیکترین همجواری (NJ)، همه افراد جمعیتها در یک کلاستر قرار گرفتند و در مقابل، برونگونه (out group) در کلاستری دیگرجای گرفت.
ماهی راشگو معمولی,توالی یابی,ساختار ژنتیکی جمعیت,خلیج فارس,دریای عمان
https://www.ivj.ir/article_4766.html
https://www.ivj.ir/article_4766_6a6fd93153aea375d447b8e8dc74e8f4.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
1
2012
03
20
تأثیر PMSG بر روی بازده همزمانی فحلی متعاقب استفاده از نورجستومت در گاومیش رودخانهای
42
50
FA
عبدالرضا
رستگارنیا
استادیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه
a.rastegar@iaurmia.ac.ir
امیر نیاسرینسلجی
نیاسری نسلجی
استاد گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران
پرویز
هورشتی
استاد گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران
فتح ا...
سرحدی
عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور، کرج
اسحاق
کردنژاد
کارشناس ارشد مرکز تحقیقات کشاورزی و امور دام، وزارت جهاد کشاورزی، اهواز
در این تحقیق تاثیرهورمون PMSG بر بازده همزمانی فحلی با نورجستومت در گاومیش رودخانهای بررسی گردید. تعداد 22 رأس گاومیش ماده با چرخه فحلی طبیعی انتخاب شده و در زمان شروع آزمایش نورجستومت کاشتنی (3 میلیگرم، کرستار، اینتروت، هلند) دریافت نمودند. در همین روز، آنالوگ GnRH (100 میکروگرم عضلانی، فرتاژیل، اینتروت، هلند) تزریق شد. در روز هفتم آزمایش، دامها به دو گروه آزمایشی با توجه به سن و وزن به طور مساوی تقسیم شده و هر دو گروه کنترل و درمان، آنالوگ پروستاگلاندین αPGF<sub>2</sub> (15 میلیگرم لوپروستیول عضلانی، پروزلوین، اینتروت، هلند) دریافت داشتند. دامهای گروه درمان علاوه بر تزریق پروستاگلاندین، PMSG (1000 واحد بین المللی فولیگون عضلانی، اینتروت، هلند) دریافت نمودند. نورجستومت در روز نهم آزمایش خارج گردید. مشاهده علائم فحلی، با کمک گاومیشهای نر با پیشبند قضیب، از 12 ساعت پس از خارج کردن نورجستومت به مدت 7 روز، هر 4 ساعت یکبار و هر بار به مدت حداقل 30 دقیقه انجام شد. دامهائی به عنوان فحل در نظر گرفته شدند که اجازه پرش به دام دیگری میدادند (فحلی ایستا). از شروع فحلی تا تخمکگذاری، سونوگرافی در ساعات صفر، 24، 32 و 40 بعد از فحلی ایستا انجام گرفت. افزودن PMSG، تاثیری بر فراوانی بروز فحلی (گروه درمان: 8/81 درصد، گروه کنترل: 100 درصد)، تراکم بروز فحلی در طول 12 ساعت (گروه درمان: 8/77 درصد، گروه کنترل: 8/72 درصد) و فراوانی تخمکگذاری (گروه درمان: 9/88 درصد، گروه کنترل: 100 درصد) نداشت (05/0P>). فاصله خاتمه درمان تا آغاز علائم فحلی در گروه کنترل (11/4 ±5/52 ساعت) طولانیتر از گروه درمان (57/8±8/41 ساعت) بود (05/0P<). به طور کلی، تزریق PMSG، 2 روز قبل از پایان برنامه 9 روزه همزمانی فحلی در گاومیش رودخانهای میتواند سبب جلو انداختن زمان بروز فحلی گردد که این امر باید در برنامهریزی تلقیح در زمان ثابت مورد توجه قرار گیرد.
گاومیش رودخانهای,همزمانی فحلی,نورجستومت,PMSG
https://www.ivj.ir/article_4778.html
https://www.ivj.ir/article_4778_847108d64d226b920b5e763544f5535b.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
1
2012
03
20
اثر تزریق داخل بطن مغزی سروتونین، پاراکلروفنیل آلانین و رزرپین بر میزان اخذ غذا و آب در جوجه خروسهای گوشتی تحت محرومیت غذایی
51
60
FA
مرتضی
زندهدل
استادیار گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران
zendedel@ut.ac.ir
فرشید
حمیدی
دانشآموخته دکترای تخصصی فیزیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران
farshidhamidi@um.ac.ir
وهاب
باباپور
استاد گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران
فریبا
تقویان
دانشآموخته کارشناسی ارشد فیزیولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد ارسنجان
این مطالعه به منظور بررسی اثرات تزریق داخل بطن مغزی سروتونین، پاراکلروفنیل آلانین و رزرپین بر اخذ غذا و آب و همچنین تعیین وابستگی یا استقلال تغییرات اخذ غذا و آب نسبت به یکدیگر در جوجه خروسهای گوشتی با 24 ساعت محرومیت غذایی انجام گرفت. ابتدا کانول راهنما با عمل جراحی در بطن جانبی راست مغز جوجهها قرار گرفت و پس از 7- 5 روز دوره بهبودی؛ 24 ساعت محرومیت از غذا به جوجهها داده شد، سپس در تجربههای اول، دوم و سوم به ترتیب پرندگان دوزهای مختلف سروتونین، پاراکلروفنیل آلانین و رزرپین را به صورت داخل بطن جانبی مغز دریافت نمودند و بلافاصله پس از تزریق، آب و غذای تازه در اختیار پرنده قرار گرفت و میزان اخذ غذا و آب به صورت تجمعی در زمانهای 30، 60، 90، 120، 150 و 180 دقیقه پس از تزریق اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که سروتونین به صورت معنیداری موجب کاهش اخذ غذا و افزایش اخذ آب در جوجههای تحت استرس 24 ساعت گرسنگی میشود (05/0P<)، در حالی که اثرات پاراکلروفنیل آلانین و رزرپین برعکس سروتونین بود. این نتایج احتمال دخالت سروتونین مرکزی را در تنظیم اخذ غذا و آب در جوجهها تایید میکند و به نظر میرسد اثر سروتونین بر دریافت غذا و آب در جوجهها به صورت مستقل از یکدیگر باشد.
سروتونین,پاراکلروفنیل آلانین,اخذ غذا,اخذ آب,جوجه خروس گوشتی
https://www.ivj.ir/article_4781.html
https://www.ivj.ir/article_4781_6ea3d95abdc88097261ef07b35458a86.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
1
2012
03
20
تعیین فراوانی لاکتوکوکوس گارویه عامل بیماری لاکتوکوکوزیس در مزارع پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان استان چهارمحال و بختیاری و تعیین توالی ژن 16S rRNA جدایههای حاصله
61
67
FA
مهدی
سلطانی
استاد گروه بهداشت و بیماریهای آبزیان، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران
msoltani@ut.ac.ir
مهدی
رئیسی
دانشیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
mreissy@yahoo.com
محمدعلی
گودرزی
دانشآموخته دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
حسن
ممتاز
استادیار گروه پاتوفیزیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
hamomtaz@yahoo.com
منوچهر
مومنی
استادیار گروه میکروبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
در این مطالعه موارد بروز بیماری لاکتوکوکوزیس (استرپتوکوکوزیس) باعامل <em>لاکتوکوکوس گارویه</em> در مزارع پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان استان چهارمحال و بختیاری مورد مطالعه قرار گرفت. تعداد 192جدایه باکتریایی ازبافت کلیه ماهیان بیمار مربوط به 32 مزرعه پرورشی در محیط آگار خون دار در30 درجه سانتیگراد جداسازی شد که پس از انجام آزمونهای بیوشیمیایی تعداد 68 جدایه آن خصوصیات <em>لاکتوکوکوس گارویه</em> را نشان دادند. در آزمایش PCR تعداد 36 نمونه به عنوان گونه <em>لاکتوکوکوس گارویه</em> شناسایی شدند. به منظور سنجش قرابت باکتریهای جدا شده با نمونههای جدا شده از سایر کشورها، ژن 16S rRNA مربوط به برخی ایزولههای شناسایی شده به صورت تصادفی مورد تعیین توالی قرار گرفت و با نمونههای جدا شده از سایر کشورها مقایسه گردید. نتایج نشان داد که نمونههای جدا شده در این بررسی بیشترین قرابت را با نمونههای جدا شده ازچین، ژاپن و استرالیا و کمترین قرابت را با نمونههای گزارش شده از کشور تونس دارند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که موارد بروز لاکتوکوزیس (استرپتوکوکوزیس) در مزارع قزل آلای چهارمحال و بختیاری در سال 1388 نسبت به سالهای قبل افزایش یافته است.
لاکتوکوکوس گارویه,قزل آلای رنگین کمان,چهارمحال و بختیاری,PCR
https://www.ivj.ir/article_4782.html
https://www.ivj.ir/article_4782_0b681ad544a9afb349a234962c7f641f.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
1
2012
03
20
مطالعه میکروسکوپی تکامل نفرونهای کلیوی در لارو و بچه ماهی قره برون1
68
75
FA
محمدتقی
شیبانی
استادیار گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران
tsheibani@yahoo.com
مرتضی
پهلوانیلی
کارشناس گروه آمار و مطالعات توسعه شیلاتی، سازمان شیلات ایران
به منظور مطالعه و بررسی نحوه پیدایش و تکامل نفرونها در لارو و بچه ماهی قره برون تعداد شصت نمونه لارو و بچه ماهی از یک روزگی تا چهل روزگی به صورت تصادفی جمعآوری و بلافاصله در محلول بوئن تثبیت شدند. پس از انجام مراحل معمول بافتشناسی و تهیه برشهایی به ضخامت 6-5 میکرون، نمونهها به روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگآمیزی و مورد مطالعه میکروسکوپ نوری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در روز اول خروج لاروها از تخم، محوطه بطنی لاروها مملو از مواد زردهای است که در روزهای بعد از بین رفته و پیدایش و تکامل اندامها توسعه مییابد. جسمکهای کلیوی نیز در هفته اول مشاهده گردیدند.
جسمکهای کلیوی و همچنین لولههای ادراری از روز چهارم پس از تفریخ بوضوح قابل مشاهده بودند. کلیهها در روزهای بعد، به تدریج از قدام به سمت خلف پیشروی نموده و بر تعداد لولهها و جسمکهای کلیوی افزوده گردید. در روزهای بیستم تا بیست و پنجم علاوه بر رشد و ازدیاد جسمکهای کلیوی، لولههای ادراری تقریباً به صورت تمایز یافته مشاهده شدند و در روزهای سی و پنجم تا چهلم رشد کاملتری از مجاری ادراری و جسمکهای کلیوی مشاهده شد. در این زمان بسیاری از لولههای ادراری نیز تمایز رنگ سیتوپلاسمی خاص خود را نشان داده و به علاوه ظهور بافتهای خونساز کلیوی و بافتهای لنفاوی نیز کاملاً مشهود بود.
بافتشناسی,تکامل,نفرونهای کلیوی,لارو قرهبرون
https://www.ivj.ir/article_4783.html
https://www.ivj.ir/article_4783_ae5a9e25861ff2f51af4f9c4bd21d316.pdf