دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
13
4
2018
01
21
تشخیص مولکولی تیلریا اکوئی در سگ های روستایی مناطق روستایی اطراف اهواز
5
8
FA
سمیه
بهرامی
دانشیار گروه پاتوبیولوژی، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
s.bahrami@scu.ac.ir
علی رضا
البرزی
دانشیار گروه پاتوبیولوژی، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
alirezaalborzi@yahoo.com
بهمن
مصلی نژاد
استاد گروه علوم درمانگاهی، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
mosallanejad@scu.ac.ir
حسن
جوانشیری قاسم آبادی
دانشجوی دکترای حرفه ای، دانشکده ی دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز
javanshiri@yahoo.com
10.22055/ivj.2017.36795.1613
تیلریوز اسبی یکی از بیماریهای انگلی با اهمیت در بین تکسمیها میباشد. تشخیص دقیق حاملین این انگل برای پیشگیری از بیماری و اقدامات کنترلی مؤثر، میتواند حائز اهمیت باشد. به همین منظور هدف از مطالعهی حاضر بررسی احتمال وجود انگل <em>تیلریا اکوئی</em> در سگهای شهرستان اهواز بوده است. در مجموع نمونهی خون 100 قلاده سگ به روش مولکولی برای بررسی حضور انگل <em>تیلریا اکوئی</em> بررسی گردید. پس از استخراج DNA از خون کامل سگها، برای ردیابی DNA انگل <em>تیلریا اکوئی</em> روی نمونهها واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) انجام شد و نتایج آنها با استفاده از ژل آگارز مشاهده گردید. از بین 100 نمونهی خون مورد مطالعه تنها در دو مورد آلودگی به انگل <em>تیلریا اکوئی</em> مشاهده گردید. به عبارتی، به نظر میرسد که 2 درصد از سگهای مورد مطالعه احتمالاً حامل انگل <em>تیلریا اکوئی</em> بودند. در مجموع، نتایج مطالعهی حاضر نشان میدهد که سگهای شهرستان اهواز آلوده به انگل <em>تیلریا اکوئی</em> بودهاند. بنابراین این حیوانات میتوانند احتمالاً به عنوان حاملین احتمالی انگل <em>تیلریا اکوئی</em> مطرح باشند. لذا در ارتباط با برنامهریزی جهت کنترل تیلریوز اسبی در میان اسبان، آلودگی سگها نیز باید در نظر گرفته شود.
تیلریا اکوئی,سگ,واکنش زنجیرهای پلیمراز,اهواز
https://www.ivj.ir/article_57664.html
https://www.ivj.ir/article_57664_4396ed7bfcd6d8e912ce4b8eab105ef2.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
13
4
2018
01
21
بررسی اثر مهاری لاکتوباسیلوس رامنوسوس سویه23527 LGG بر روی رشد و بیان ژنی انتروتوکسین A باکتری استافیلوکوکوس اورئوس ATCC 29213
9
18
FA
مهنوش
پارسایی مهر
استادیار گروه بهداشت و کنترل کیفی موادغذایی، دانشکدهی دامپزشکی، دانشگاه سمنان
mparsaei@profs.semnan.ac.ir
اشکان
جبلی جوان
استادیار گروه بهداشت و کنترل کیفی موادغذایی، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه سمنان
jebellija@profs.semnan.ac.ir
مریم
عزیزخانی
استادیار گروه بهداشت موادغذایی، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه تخصصی فن آوری های نوین آمل
azizkhani.maryam@gmail.com
10.22055/ivj.2017.36885.1615
افزایش ماندگاری، ایمنی مواد غذایی و ارتقای سلامتی انسان با استفاده از میکرو فلور طبیعی از موضوعات غالب در بهداشت عمومی محسوب میشوند. در این تحقیق اثر سویهی <em>لاکتوباسیلوس رامنوسوس</em> (LGG) با منشاء رودهای بر رشد و تولید انتروتوکسینهای باکتری <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em> و سپس بر بیان ژنی انتروتوکسین A باکتری <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em>، در محیط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، پس از تلقیح این سویه (cfu/ml 10<sup>7 </sup>× 1) و <em>استافیلوکوکوس اورئوس </em>(cfu/ml 10<sup>5 </sup>× 1) در محیط TSB و گرمخانهگذاری در دو دمای 25 و °C 35، در زمانهای صفر، 24، 48 و 72 ساعت، از کشت مخلوط موجود در محیط TSB در محیطهای اختصاصی کشت و شمارش انجام شد. <em>استافیلوکوکوس اورئوس بدون </em>حضور لاکتوباسیلوس به عنوان کنترل گرمخانهگذاری شد و سپس بررسی تولید انتروتوکسین با استفاده از کیت الیزای ریدااسکرین و همچنین بررسی بیان ژن انتروتوکسین A <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em> در کشتهای مخلوط و کنترل به روش RT Real time PCR مطالعه گردید. لاکتوباسیل مورد مطالعه، رشد <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em> را نسبت به نمونهی کنترل 3 لوگ در دمای °C 25 و 2 لوگ در دمای °C 35 کاهش داد (05/0P<). همچنین تولید انتروتوکسینهای A، C و E در دمای °C 25 و انتروتوکسین نوع E و A در دمای °C 35 توسط <em>لاکتوباسیلوس رامنوسوس</em> مهار گردید. مقایسهی میزان بیان ژن <em>sea</em> بین کشتهای تیمار و کنترل در دمای °C 25 کاهش معنیداری به میزان 82/6 برابر در بیان ژن نشان داد (05/0P<). در حالی که کاهش معنیداری در دمای °C 35 مشاهده نشد. با توجه به اثر کاهشی مشاهده شده در این مطالعه، استفاده از این سویه برای پیشگیری از رشد و تولید توکسین باکتریایی و همچنین جهت بهبود کیفیت و ارتقای سلامتی مواد غذایی پیشنهاد میگردد.
لاکتوباسیلوس رامنوسوس,استافیلوکوکوس اورئوس,انتروتوکسینA
https://www.ivj.ir/article_57665.html
https://www.ivj.ir/article_57665_955113daa4832f6eae05fd2bcf31a7b8.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
13
4
2018
01
21
طراحی پلاسمید یوکاریوتی بیان کننده اپیتوپ G1 از ژن گلیکوپروتئین G ویروس تب بی دوام گاوی در سلول های جنینی کلیه انسان
19
27
FA
رضا
پسندیده
0000-0003-3002-8605
دانشجوی دکتری ژنتیک و اصلاح نژاد دام، دانشکده ی علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
rezapasandideh63@gmail.com
محمدتقی
بیگی نصیری
استاد گروه علوم دامی، دانشکده ی علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
mt_nassiri@yahoo.com
مسعودرضا
صیفی آباد شاپوری
استاد گروه پاتوبیولوژی، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
masudrs@scu.ac.ir
جمال
فیاضی
دانشیار گروه علوم دامی، دانشکده ی علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
j_fayazi@yahoo.com
هدایت الله
روشنفکر
استاد گروه علوم دامی، دانشکده ی علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
roshanfekr_hd@yahoo.com
محسن
لطفی
استادیار پژوهشی مدیریت کنترل کیفی فرآورده های بیولوژیک، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایران
mohlotfi2003@yahoo.com
10.22055/ivj.2017.60443.1793
گلیکوپروتئین G ویروس تب بیدوام گاوی (BEFV) به عنوان یک نامزد احتمالی جهت ایمنسازی حیوانات در برابر بیماری تب <br /> بیدوام شناخته شده است. در سالهای اخیر، این پروتئین جهت تولید یک واکسن نوترکیب مورد توجه ویژه بوده است. هدف از مطالعهی حاضر، ساخت یک پلاسمید یوکاریوتی بیان کنندهی اپیتوپ G1 از ژن گلیکوپروتئین G ویروس تب بیدوام گاوی، برای استفاده به عنوان یک واکسن DNA احتمالی در مطالعات آینده بود. به این منظور، اپیتوپ G1 از ژن گلیکوپروتئین G در ناقل بیانی یوکاریوتی pEGFP-N1، تحت کنترل پروموتر سیتومگالوویروس انسانی (CMV) کلون شد. سپس سازهی نوترکیب pEGFPN1-G1 به سلولهای جنینی کلیهی انسان (HEK 293) انتقال یافت و کارایی بیان پروتئین با استفاده از روشهای ایمونوفلورسنس غیرمستقیم (IFA) و ایمنوبلات بررسی شد. مشاهدهی فلورسنس درون سیتوپلاسم سلولهای ترانسفکت شده و ظهور یک باند مجزا با وزن مولکولی تقریبی 26 کیلو دالتون در آزمایش ایمنوبلات در واکنش به یک سرم موش ضد پروتئین G1، نشاندهندهی بیان موفق پروتئین G1 توسط این سازهی نوترکیب در سلولهای میزبان بود.
ویروس تب بیدوام گاوی (BEFV),پروتئین نوترکیب G1,واکسن DNA
https://www.ivj.ir/article_57666.html
https://www.ivj.ir/article_57666_45d5377abf4fb530f8303687ac2d869a.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
13
4
2018
01
21
مقایسه تأثیر واکسن دوگانه استرپتوکوکوزیس (Lactococus garvie و Streptococcus iniae) ایرانی و واکسن خارجی بر شاخص های رشد و ایمنی ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
28
42
FA
حسین
خاج
دانشجوی دکترای تخصصی بهداشت آبزیان، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
hossienkhaj@yahoo.com
مهرزاد
مصباح
استاد گروه علوم درمانگاهی، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
mehr.mesbah@yahoo.com
محمد رضا
تابنده
دانشیار گروه علوم پایه، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
m.tabande@scu.ac.ir
تکاور
محمدیان
استادیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
tak.mohammadian@gmail.com
مریم
دادار
استادیار بخش بروسلوز، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج
m.dadar77@yahoo.com
10.22055/ivj.2017.48182.1696
استرپتوکوکوزیس / لاکتوکوکوزیس بیماری مهم صنعت آبزی پروری بویژه قزل آلای رنگین کمان ((Oncorhynchus mykis میباشد. هدف از این تحقیق مقایسهی تأثیر واکسن دوگانهی استرپتوکوکوزیس خارجیLactococus garvie) و (Streptococcus iniae و واکسن تولیدی داخل بر پاسخ های ایمنی شامل فعالیت کمپلمان، میزان لیزوزیم سرم، قدرت باکتری کشی و انفجار تنفسی (احیاء NBT) و برخی شاخصهای خونی شامل شمارش کلی گلبولهای قرمز و سفید و درصد هماتوکریت و همچنین عملکرد رشد شامل وزن اولیه، وزن پایانی، درصد افزایش وزن بدن، میزان رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، میزان کارآیی پروتئین، درصد افزایش وزن بدن و فاکتور وضعیت در ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss) بود. برای انجام این مطالعه تعداد 630 قطعه ماهی قزلآلای رنگینکمان با وزن حدود 3±26 گرم در سه تیمار واکسن خارجی، واکسن ایرانی و شاهد تقسیم و طی یک دوره 60 روزه و در روزهای صفر، 14، 30، 45 و 60 روز پس از واکسیناسیون نمونه گیری انجام شد. نتایج حاصله نشاندهنده افزایش شاخصهای خونی و پاسخهای ایمنی اندازهگیری شده در ماهیان قزلآلای واکسینه نسبت به گروه کنترل از روز 14 تا 60 آزمایش میباشد که مقدار آنها در گروه واکسن خارجی بیشتر از دو گروه دیگر بود. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد که واکسن ایرانی تأثیر بهتری بر عملکرد رشد ماهی قزلآلای رنگینکمان نسبت به گروه واکسن خارجی و گروه کنترل داشته است. با توجه به نتایج کلی این مطالعه، واکسیناسیون با واکسن خارجی و داخلی توانسته است تاثیر مثبتی بر روی شاخصهای سلامت ماهی داشته باشد.
واکسن,استرپتوکوکوزیس,شاخص های رشد و ایمنی,قزل آلای رنگین کمان
https://www.ivj.ir/article_57667.html
https://www.ivj.ir/article_57667_80cdb08e73ee05fd50a75a76142e0b58.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
13
4
2018
01
21
بررسی شیوع سرمی توکسوپلاسموزیس در گوسفندان روستاهای شهرستان تبریز با روشهای ایمونوبلاتینگ
43
52
FA
پریسا
شهبازی
استادیار گروه پاتوبیولوژی، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه تبریز
p-shahbazi@tabrizu.ac.ir
احمد
نعمت الهی
استاد گروه پاتوبیولوژی، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه تبریز
a.nemat@tabrizu.ac.ir
حامد
بهنیافر
دانش آموخته ی دکترای حرفه ای، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه تبریز
vethamed@yahoo.com
عباس
ایمانی باران
استادیار گروه پاتوبیولوژی، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه تبریز
a.imani@tabrizu.ac.ir
10.22055/ivj.2017.64040.1820
توکسوپلاسموزیس یکی از بیماریهای مشترک با انتشار جهانی است که عامل آن تکیاختهی <em>توکسوپلاسما گوندی</em> است. این تکیاخته میتواند انواع سلولها را در انسان و تقریباً تمام حیوانات آلوده سازد. این مطالعه با هدف تعیین شیوع سرمی توکسوپلاسموزیس در گوسفندان روستاهای شهرستان تبریز و با به کارگیری آزمونهای دات بلات و وسترن بلات بر اساس واکنش آنتیژن محلول تاکی زوئیتهای <em>توکسوپلاسما گوندی</em> با آنتیبادیهای موجود در نمونههای سرم گوسفندان، انجام گرفت. مجموعاً، 186 نمونهی خون از گوسفندان (93 رأس میش، 93 رأس قوچ) روستاهای شهرستان تبریز در پاییز و زمستان سال 1392، اخذ شده و سرم آنها جدا گردید. نخست، سرمها برای تعیین میزان شیوع توکسوپلاسموزیس با آزمون دات بلات ارزیابی شدند. سپس، نمونههای سرمی مثبت برای تأیید نهایی آلودگی و مشاهدهی باندهای اختصاصی 30 کیلو دالتون با آزمون وسترن بلات ارزیابی شدند. بر اساس آزمون دات بلات، شیوع سرمی در گوسفندان روستاهای شهرستان تبریز 14/9 درصد بود. شیوع توکسوپلاسموزیس در بین گوسفندان ماده (83/11 درصد) بیشتر از گوسفندان نر (45/6 درصد) بود، ولی از نظر آماری این تفاوت معنیدار نبود (05/0P>). در آزمون وسترن بلات روی تمامی نمونههای سرمی مثبت، باند 30 کیلو دالتون به طور آشکار مشاهده شد. در بررسی حاضر هیچ تفاوت آشکاری در نمونههای آلوده در مورد باندهای آنتیژنی/ پروتئینی مشاهده نشد و پروتئینهای با وزن مولکولی 30 کیلودالتون و کوچکتر از 10 کیلو دالتون به عنوان پروتئینهای ایمنیزای تاکی زوئیت <em>توکسوپلاسما گوندی</em> سویهی RH شناخته شدند.
توکسوپلاسموزیس,سرولوژی,گوسفند,تبریز
https://www.ivj.ir/article_57669.html
https://www.ivj.ir/article_57669_2f7e6ead4f563d3a2039943e9235183e.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
13
4
2018
01
21
تاثیر اسیدهای آمینه ترئونین وتریپتوفان بر عملکرد، فراسنجه های خونی و مرگ و میر در جوجه های گوشتی تحت آسیت القایی سرمایی
53
66
FA
عباس
علی پناه
دانش آموخته ی دکترای تغذیه دام، دانشکده ی کشاورزی، دانشگاه ارومیه
abbasalipanah@yahoo.com
محسن
دانشیار
دانشیار گروه علوم دامی، دانشکده ی کشاورزی، دانشگاه ارومیه
daneshyar_mohsen@yahoo.com
پرویز
فرهومند
استاد گروه علوم دامی، دانشکده ی کشاورزی، دانشگاه ارومیه
p.farhoomand@urmia.ac.ir
غلامرضا
نجفی
دانشیار گروه علوم پایه ،دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه ارومیه
par42877@yahoo.com
10.22055/ivj.2017.50017.1710
آسیت یکی از بیماریهای متابولیک است که سبب آسیبهای اقتصادی زیادی در جوجههای گوشتی میشود. این مطالعه به منظور بررسی اثرات اسیدهای آمینهی تریپتوفان و ترئونین در جوجههای گوشتی ماده تحت آسیت القایی با سرما بر عملکرد، پارامترهای کمی گوشت، درصد تلفات، برخی آنزیمها، هورمونهای تیروئیدی و فراسنجههای خونی و قلبی جوجههای گوشتی انجام شد. برای این منظور، از 300 قطعه جوجهی گوشتی یک روزه سویهی راس در قالب 4 تیمار شاهد (تحت تنش سرمایی و بدون افزودن اسید آمینه) و اسیدهای آمینه تریپتوفان (140%راس)، ترئونین (130%راس) و هر دو اسید آمینه استفاده گردید. هر تیمار حاوی 5 تکرار و هر تکرار دارای 15 جوجه در هر تکرار بود. مصرف اسیدهای آمینهی تریپتوفان و ترئونین باعث بهبود عملکرد، وزن لاشه و سینه گردید (05/0P<strong><</strong>). مصرف اسید آمینهی ترئونین به تنهایی یا همراه با تریپتوفان باعث کاهش درصد تلفات ناشی از آسیت در کل دوره گردید (05/0P<strong><</strong>). همچنین نسبت وزن بطن راست به کل بطن در جوجههای تغذیه شده با اسیدهای آمینه (به تنهایی یا با هم) کمتر از مقدار مربوط به تیمار شاهد بود (05/0P<strong><</strong>). مصرف اسیدهای آمینهی تریپتوفان و ترئونین تأثیری بر فعالیت آنزیمهای خونی، هورمونهای تیروئیدی، دمای مقعدی و فراسنجههای خونی نداشت (05/0P<strong>></strong>). به طور کلی، مصرف اسیدهای آمینهی تریپتوفان و ترئونین از طریق کاهش مصرف خوراک و ضریب تبدیل خوراک باعث کاهش تلفات ناشی از آسیت در جوجههای گوشتی میگردد.
آسیت,جوجه گوشتی,عملکرد,ترئونین,تریپتوفان
https://www.ivj.ir/article_57670.html
https://www.ivj.ir/article_57670_4f4f3384e842695ca7e5e0235ff4357e.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
13
4
2018
01
21
روند تغییرات رشد تکاملی نخاع شوکی و ستون مهره ای در جنین های نر و ماده بز
67
73
FA
سید مرتضی
قاضی
دانش آموخته ی دکترای تخصصی آناتومی و جنین شناسی مقایسه ای، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمراه اهواز، اهواز، ایران
dr.s.morteza.ghazi@gmail.com
رضا
رنجبر
0000-0002-3213-1684
دانشیار، گروه علوم پایه، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
rranjbar@scu.ac.ir
محمود
خاکساری مهابادی
دانشیار، گروه علوم پایه، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
mkhaksarymahabady@yahoo.com
10.22055/ivj.2017.53539.1730
طول کلی و ناحیهای نخاع شوکی و ستون مهرهای در 36 جنین بز که از کشتارگاه اهواز جمعآوری شده بودند مورد مطالعه قرار گرفت. این نمونهها در 3 گروه، گروه یکم با CRL 20-10 سانتیمتر، گروه دوم 30-20 سانتیمتر و گروه سوم 40-30 سانتیمتر، هر گروه شامل 12 جنین (6 جنین نر و 6 جنین ماده) بود. مطالعات روی 3 گروه جنینی نشان داد که در نخاع شوکی ناحیهی سینهای بلندترین و به ترتیب نواحی گردنی، کمری، خاجی و دمی قرار داشت در حالی که در ستون مهرهای طول خاجی کوتاهتر از ناحیهی دمی بود. از لحاظ آماری عامل جنسیت در طول نواحی مختلف نخاع شوکی و ستون مهرهای اختلاف معنیداری نداشت. بین نواحی مختلف نخاع شوکی و ستون مهرهای در هر 3 گروه جنینی تفاوت معنیدار (001/0P<) وجود داشت. فرمول مهرهای در جنینهای نر و مادهی بز C<sub>7</sub>T<sub>12-13</sub>L<sub>6-7</sub>S<sub>5</sub>Co<sub>10-12</sub>بود که به استثنای مهرههای گردنی و سینهای تعداد مهرهها در سایر نواحی با فرمول مهرهای منتشره در بعضی متون مطابقت و با برخی دیگر مغایرت داشت.
نخاع شوکی,ستون مهرهای,فرمول مهرهای,جنین بز
https://www.ivj.ir/article_57671.html
https://www.ivj.ir/article_57671_d0c4848f2643da167e50103174d555e1.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
13
4
2018
01
21
مطالعه ساختار بافتی و عملکرد غده تیروئید در ماهی بیاح (Liza abu) در معرض آلودگی خور موسی
74
85
FA
ندا
کوشا
دانش آموخته ی کارشناسی ارشد بافت شناسی، دانشکده ی علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر
neda.kousha@gmail.com
نگین
سلامات
دانشیار، گروه زیست شناسی دریا، دانشکده ی علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر
salamatnegin@yahoo.com
محمد تقی
رونق
استادیار گروه زیست شناسی دریا، دانشکده ی علوم دریایی، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر
mt.ronag@yahoo.com
عبدالعلی
موحدی نیا
دانشیار، گروه زیستشناسی دریا، دانشکده ی علوم دریایی، دانشگاه مازندران، بابلسر
amovahedinia@yahoo.com
10.22055/ivj.2017.37522.1622
هورمونهای محور هیپوفیز-تیروئید نقش مهمی در حفظ شرایط طبیعی بدن مهرهداران دارند. از اینرو اختلال در عملکرد این محور میتواند بر سایر بخشهای بدن تاثیر گذارد. در تحقیق حاضر، 50 قطعه ماهی بیاح نر و ماده (میانگین وزنی2/8 ± 51/45 گرم و میانگین طولی 88/0± 25/16 سانتی-متر) از 5 ایستگاه در خور موسی شامل: 1)پتروشیمی 2)غنام 3)زنگی 4)دورق 5) پاتیل و همچنین 10 قطعه ماهی بیاح نیز از خور سجافی واقع در خور موسی به عنوان ایستگاه شاهد جمع آوری شد. پس از خونگیری و جداکردن پلاسمای خون ماهیان، سطح هورمونهای تری یدوتیرونین (T3) و تترایدوتیرونین (T4) به روش الایزا در پلاسمای خون این ماهیان مورد سنجش قرار گرفت. همچنین، نمونههایی از بافت تیروئید ماهیان اخذ شده، در فرمالین 15 درصد تثبیت گردید و بر اساس روش مرسوم بافت شناسی مورد مطالعه قرار گرفت. در پلاسمای ماهیان جمع آوری شده از ایستگاه پاتیل به ترتیب کمترین و بیشترین مقدار هورمون های T3 و T4 مشاهده شد. همچنین تغییرات آسیبشناسی بافتی (هیستوپاتولوژیک) مانند خون ریزی در ماهیان صید شده از خور پتروشیمی مشاهده گردید. نتایج این تحقیق نشان دهنده اثرات منفی آلایندههای محیطی بر تعادل هورمونهای تیروئیدی بود.
محور هیپوفیز-تیروئید,بیاح,تترایدوتیرونین,تری یدوتیرونین
https://www.ivj.ir/article_57672.html
https://www.ivj.ir/article_57672_f94cdf68884972cd0debba93855d9787.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
13
4
2018
01
21
بررسی مقاومت فنوتیپی و ژنوتیپی اشریشیاکلی جدا شده از جوجه های گوشتی شهرستان ارومیه به سولفونامید
86
91
FA
سینا
مجاوررستمی
دانش آموخته ی دکترای حرفه ای، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه ارومیه
sinamojaver@gmail.com
ابوالفضل
غنی ئی
استادیار گروه بیماریهای طیور، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه ارومیه
a.ghaniei@urmia.ac.ir
وحید
محمدی
استادیار گروه بیماری های داخلی و کلینیکال پاتولوژی، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه ارومیه
v.mohammadi@urmia.ac.ir
10.22055/ivj.2017.37287.1618
کلی باسیلوز یکی از بیماری های مهم صنعت طیور است. استفاده از آنتی بیوتیکها، مهمترین روش درمانی و کنترلی این بیماری است. یکی از نکات اساسی در انتخاب دارو، بررسی حساسیت باکتری جدا شده نسبت به آنتی بیوتیک مصرفی است. در این مطالعه مقاومت فنوتیپی تعداد 44 جدایه باکتری از جوجه های گوشتی شهرستان ارومیه با نشانه های کلی سپتی سمی نسبت به آنتی بیوتیک سولفادیازین به روش انتشار در دیسک و مقاومت ژنوتیپی آن ها با استفاده از واکنش زنجیره پلی مراز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که 20 جدایه (5/45%) به سولفادیازین مقاوم بودند و 25 جدایه (8/56%) دارای ژن Sul1 بودند. همچنین پنج جدایه که حامل ژن Sul1 بودند در بررسی فنوتیپی مقاومتی از خود نشان ندادند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مقاومت جدایههای اشریشیاکلی در شهرستان ارومیه نسبت به سولفونامیدها بالا است و ژن Sul1 نقش مهمی در بروز مقاومت نسبت به سولفونامیدها دارد.
اشریشیاکلی,سولفادیازین,آنتی بیوگرام,sul1,ارومیه
https://www.ivj.ir/article_57673.html
https://www.ivj.ir/article_57673_f1fd2c612025c97a7fa051409bbf987b.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
13
4
2018
01
21
اثر تداخل دارویی فنیل بوتازون بر فاکتورهای فارماکوکینتیک تیوپنتال در سگ ماده
92
99
FA
سعید
مرادی نژاد
دانشجوی دکترای حرفه ای، دانشکده ی دامپزشکی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی
moradinejade@yahoo.com
مهدیه
رئیس زاده
استادیار گروه علوم پایه، دانشکده ی دامپزشکی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی
vet_mr@yahoo.com
حمید
رجاییان
استاد گروه علوم پایه، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه شیراز
rajaian@yahoo.com
10.22055/ivj.2017.24855.1530
تداخلات فارماکوکینتیک یکی از انواع مهم تداخلات دارویی در مباحث فارماکولوژی میباشد که به تبع میتواند بر روی فعالیت فارماکولوژژیکی دارو در بدن تاثیرگذار باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر فنیل بوتازون بر فاکتورهای فارماکوکینتیک تیوپنتال در سگ ماده بود. هشت قلاده سگ ماده به دو گروه کنترل و آزمایش به طور تصادفی تقسیم شدند. با اندازهگیری فاکتورهای بیوشیمیایی و هماتولوژی سلامت حیوانات مورد تایید قرار گرفت. در گروه کنترل سالین نرمال 9/0% ( 1/0 میلی لیتر به ازای کیلوگرم) و گروه آزمایش فنیل بوتازون 20% با همان دوز گروه کنترل قبل از تجویز تیوپنتال 5% (34/0 میلی لیتر به ازای کیلوگرم) داخل وریدی تجویز شد. با خونگیری در زمان های مختلف بعد از بیهوشی غلظت تیوپنتال در سرم با روش HPLC اندازهگیری شد. فاکتورهای فارماکوکینتیک از جمله ضریب حذف، نیمهعمر، حجمتوزیع و کلیرانس به صورت غیرمحفظهای با نمودار غلظت-زمان تیوپنتال محاسبه شد. نتایج نشان داد، نیمه عمر و حجم توزیع تیوپنتال در گروه آزمایش نسبت به کنترل افزایش معنیداری داشت. اما سرعت حذف دارو و کلیرانس در گروه آزمایش کمتر از کنترل شد و این اختلاف معنیدار بود (05/0P<). بنابراین حضور فنیل بوتازون میتواند سبب افزایش نیمهعمر و حجمتوزیع تیوپنتال در سگ ماده شود.
تیوپنتال,فاکتورهای فارماکوکینتیک,فنیل بوتازون,سگ ماده
https://www.ivj.ir/article_57674.html
https://www.ivj.ir/article_57674_b35186008f25e3c908cbf9d4f8db5ea3.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
13
4
2018
01
21
مقایسهی عملکرد سه سویهی جوجهی گوشتی در ایران
100
108
FA
منصور
میاحی
استاد گروه علوم درمانگاهی، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
m_mayahi@yahoo.com
فروغ
طلازاده
دانشیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
ftalazade@gmail.com
محیا
عبدالشاه
دانش آموخته ی دکترای حرفه ای، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
hobab100@gmail.com
10.22055/ivj.2017.46719.1676
به منظور مقایسهی عملکرد سه سویهی متداول جوجهی گوشتی در ایران، 36000 قطعه جوجهی یکروزه از سه سویهی راس308، کاب500 و هوبارد اف15 خریداری شد و در 6 سالن، 6000 قطعهای با دو تکرار از هر سویه، در شرایط پرورشی مشابه (تغذیه و مدیریت پرورش یکسان) به مدت 49 روز پرورش داده شدند. صفات عملکردی مورد مطالعه شامل میانگین افزایش وزن، خوراک مصرفی، ضریب تبدیل غذایی، درصد ماندگاری و شاخص کارایی تولید بود. نتایج نشان داد میانگین افزایش وزن سویه هوبارد اف15 نسبت به دیگر آمیختهها بالاتر بود درحالیکه کاب500 پایینترین وزن را در پایان دوره پرورش داشت. میانگین خوراک مصرفی در کل دوره در سطح (05/0>p) معنیدار بود، سویه کاب بیشترین و سویه هوبارد اف15 دارای پایینترین سطح خوراک مصرفی نسبت به دیگر سویهها بود. ضریب تبدیل غذایی در دورههای رشد، پایانی و کل دوره معنیدار بود بصورتیکه سویهی هوبارد اف15 با کم-ترین ضریب تبدیل، بهترین بازدهی و سویهی کاب500 ضعیفترین ضریب تبدیل غذایی را داشت. شاخص کارایی تولید در سویه هوبارد اف15 بالاتر و در کاب500 کمترین بود.
سویه,شاخص کارایی تولید,عملکرد جوجه های گوشتی
https://www.ivj.ir/article_57675.html
https://www.ivj.ir/article_57675_ba9f431033d6c2a4ae805c2848ee5de5.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
13
4
2018
01
21
رخداد همزمان بیماری های گورم و مشمشه در یک رأس قاطر در استان ایلام، ایران
109
114
FA
علی عباس
نیکوند
استادیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
nikvand57@yahoo.com
مهدی
رشنوادی
استادیار، دانشکده ی دامپزشکی، دانشگاه ایلام
me.rashnavadi@ilam.ac.ir
نادر
مصوری
0000-0002-3480-3376
دانشیار آزمایشگاه رفرانس سل دامی، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج، کرج
nmosavari@gmail.com
روح الله
کشاورز
کارشناس آزمایشگاه رفرانس سل دامی، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج، کرج
piroozkeshavarz@gmail.com
روح اله
دلخواه
کارشناس اداره ی بهداشت و مدیریت بیماریهای دامی، اداره ی کل دامپزشکی استان تهران، سازمان دامپزشکی کشور
r.delkhah@yahoo.com
10.22055/ivj.2017.56495.1758
مشمشه یک عفونت مسری تکسمیان است که به سه فرم جلدی، بینی و ریوی رخ میدهد. عامل بیماری باکتری بورخولدریا مالئی است. بیماری در اسبها معمولأ مزمن است در حالی که در قاطر و الاغ اغلب حاد و کشنده است. تیر ماه سال 1394، در استان ایلام یک راس قاطر نر 5 ساله، با شکایت کماشتهایی، زخمهای جلدی و ریزش ترشحات چرکی از مجاری بینی، مورد معاینه قرار گرفت. در معاینه، ندول زیرجلدی و زخمهای جلدی، جراحت دو طرفه مخاط بینی، ترشحات چرکی بینی و صدای خرناس تنفسی جلب توجه کرد. در ابتدا بهواسطه شک به بیماری مشمشه، آزمایش مالئین انجام شد اما نتیجه آن منفی شد. سپس سواب از مخاط بینی و یک ندول باز نشده زیرجلدی همراه با سرم خون جهت انجام آزمایشهای کشت باکتریایی، تست ثبوت مکمل و الایزا در تفریق مشمشه از بیماریهای استرانگل و لنفانژیت السراتیو اخذ و بررسی شدند. از کشت سوابها، باکتری بورخولدریا مالئی جدا نگردید، اما استرپتوکوکوس اکوئی جدا شد. همچنین نتایج آزمایشهای سرمی ثبوت مکمل و الایزا که به منظور تشخیص مشمشه انجام شد، مثبت شدند. نتیجهگیری میشود که اعتماد به منفی شدن تست جلدی مالئین که در یک بیمار بالینی یک اتفاق معمول است و عدم جدا سازی باکتری بورخولدریا مالئی بدلیل زمانبر بودن ارسال نمونه باکتریولوژی به آزمایشگاههای معدود و خاص مشمشه، ممکن است در تشخیص مشمشه گمراه کننده باشند. اما در بیمار مورد بررسی، علایم بالینی همراه با مثبت شدن آزمایش ثبوت مکمل و الایزای غیر مستقیم برای مشمشه و نیز جدا سازی استرپتوکوکوس اکوئی، تشخیص توأم گورم و مشمشه را ممکن ساخت.
مشمشه,قاطر,تست ثبوت مکمل,استان ایلام
https://www.ivj.ir/article_57677.html
https://www.ivj.ir/article_57677_cadf1793c5937e8f48879b9fe3826238.pdf