دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
4
2013
02
01
مقایسه دو روش PCR مستقیم و PCR با استفاده از روش استخراج DNA در تعیین تیپهای مختلف کلستریدیوم پرفرینجنس
5
12
FA
واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) یک روش مناسب برای شناسایی عوامل بیماریزا محسوب میشود و جداسازی DNA اولین گام در این مسیر است. استخراج DNA یک مرحله وقتگیر در تحقیقات ژنتیک مولکولی به شمار میآید که در بعضی موارد از کل مراحل انجام PCR طولانیتر است. هدف از انجام این تحقیق، استفاده از PCR مستقیم (بدون استخراج DNA) جهت تعیین تیپهای مختلف باکتری <em>کلستریدیوم پرفرینجنس</em> میباشد. در این تحقیق PCR مستقیم و همچنین PCR با DNA استخراج شده بر روی چهار تیپ A، B، C و D باکتری <em>کلستریدیوم پرفرینجنس</em> انجام شد، که برای این هدف از چهار جفت پرایمر اختصاصی که مکمل بخشهایی از ژنهای کد کننده توکسینهای آلفا، بتا، اپسیلون و یوتای این باکتری بودند استفاده گردید. در هر دو روش PCR مستقیم و PCR با DNA استخراج شده، قطعات 196، 324 و 655 جفت بازی سنتز گردید که به ترتیب مربوط به توکسین آلفا، بتا و اپسیلون میباشند. در نهایت براساس طول قطعات سنتز شده در PCR، تیپهای مختلف این باکتری تشخیص داده شدند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که انجام PCR به طور مستقیم از کلونی بسیار ساده است و کیفیت باند ایجاد شده در PCR مستقیم و PCR با DNA استخراج شده با هم تفاوتی ندارند. بنابراین با توجه به اینکه استفاده از PCR مستقیم زمان، مراحل و هزینه PCR را کاهش میدهد و امکان آزمون تعداد زیادی نمونه را در زمان کوتاهتری فراهم میآورد، استفاده از این روش توصیه میگردد.
کلستریدیوم پرفرینجنس,استخراج DNA,PCR مستقیم
https://www.ivj.ir/article_2866.html
https://www.ivj.ir/article_2866_ebeb9483b530f8660d6799f9bc078d28.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
4
2013
02
01
زدودن سم آفلاتوکسین M1 از شیر با کاربرد مواد جاذب
13
20
FA
کانیهای جاذب دارای توانایی قابل توجهی در جذب مایکوتوکسینها میباشند. در این پژوهش به مطالعه کارایی دو کانی جاذب زئولیت و بنتونیت طبیعی در جذب سم آفلاتوکسین M<sub>1</sub> افزوده شده به شیر و توانایی زئولیت طبیعی در برداشت سم مذکور از آب پرداخته شد. به نمونههای شیر و آب آلوده شده با 50 و 500 نانو گرم در لیتر سم آفلاتوکسین M<sub>1</sub>، مقدار 5 درصد از کانیهای پودر زئولیت، سنگ زئولیت و پودر بنتونیت به صورت جداگانه افزوده شد، سپس میزان آفلاتوکسین M<sub>1</sub> باقیمانده و همچنین میزان پروتئین، چربی و لاکتوز شیرهای تیمار شده اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که بسته به نوع کانی و غلظت سم آفلاتوکسین M<sub>1</sub>، از 63 تا 100 درصد سم افزوده شده بازجذب گردید. همچنین تنها میزان پروتئین در نمونههای تیمار شده با پودر زئولیت کاهش معنیداری پیدا کرد. کانیهای جاذب با برداشتن سم آفلاتوکسین M<sub>1</sub>، میزان آن را در شیر کاهش میدهند. میزان برداشت سم آفلاتوکسین M<sub>1</sub> از شیر به سطح تماس کانیهای مذکور ارتباط مستقیم دارد و با کاربرد مناسب این کانیها میتوان میزان آفلاتوکسین M<sub>1</sub> شیر را تا حد مجاز کاهش داد.
آفلاتوکسین M1,شیر,کانیهای جاذب,زئولیت,بنتونیت
https://www.ivj.ir/article_2852.html
https://www.ivj.ir/article_2852_ee3926f8f56fa80b52039b5300a5e063.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
4
2013
02
01
بررسی اثر گنادکتومی و تجویز طولانی مدت تستوسترون بر غده فوقکلیوی خرگوشهای نر
علی پرچمی و رحمتالله فتاحیاندهکردی
21
27
FA
هدف از این مطالعه بررسی اثر گنادکتومی و تجویز طولانی مدت تستوسترون پروپیونات بر ساختار هیستومورفومتریک غده فوقکلیوی در خرگوشهای نر بود. 15 خرگوش نر بالغ به گروه کنترل، گروه گنادکتومی شده و گروه گنادکتومی شده که با تستوسترون درمان شده، تقسیم شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که پس از گنادکتومی، تغییرات مورفولوژیکی قابل توجهی در شکل ظاهری و آرایش سلولهای ناحیه گلومرولوزا مشاهده نشد، لیکن سلولهای نواحی رتیکولاریس و فاسیکولاتا در گروه گنادکتومیشده در مقایسه با گروه کنترل، حجیمتر شده و بزرگتر به نظر میرسند. گنادکتومی سبب افزایش معنیدار حجم کلی غده فوقکلیوی شده بود (05/0P<). در مقایسه با گروه کنترل، این افزایش حجم تنها در نواحی فاسیکولاتا و رتیکولاریس از نظر آماری معنیدار بود (05/0P<). میانگین حجم سلولها و میانگین حجم هسته آنها در گروه گنادکتومی شده نسبت به گروه کنترل در هر سه ناحیه مورد مطالعه افزایش یافته اما این افزایش تنها در نواحی فاسیکولاتا و رتیکولاریس از نظر آماری معنیدار بود (05/0P<). تعداد و درصد توزیع سلولها در هیچ یک از نواحی مورد مطالعه تفاوت آماری معنیداری با گروه شاهد نشان نداد (05/0P>). تزریق طولانی مدت تستوسترون پروپیونات به گروه گنادکتومی شده به طور کامل سبب بازگشت تغییرات ساختاری مشاهده شده به حالت طبیعی شده، به گونهای که هیچ یک از پارامترهای مورد مطالعه در گروه گنادکتومی شدهای که هورمون دریافت کردهاند، تفاوت آماری معنیداری با گروه شاهد نشان ندادند (05/0P>).
گنادکتومی,غده فوقکلیوی,خرگوش,تستوسترون
https://www.ivj.ir/article_2867.html
https://www.ivj.ir/article_2867_e3a30dbd01cc4fe0ca87650f25eef1e8.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
4
2013
02
01
جستجوی گاومیشهای حامل ویروس تب برفکی کشتار شده در کشتارگاه اهواز
آریا رسولی، مسعودرضا صیفیآبادشاپوری، محمدرحیم حاجیحاجیکلایی و امیر کمیلیان
28
35
FA
بیماری تب برفکی یکی از مهمترین بیماریهای واگیردار حیوانات زوج سم است که میتواند خسارات اقتصادی شدیدی به همراه داشته باشد. یکی از جنبههای مهم بیماری تب برفکی عفونت پایدار است که ممکن است پس از بهبودی از شکل بالینی بیماری و یا به دنبال مواجهه نشخوارکنندگان واکسینه با ویروس زنده رخ دهد. به منظور بررسی عفونت پایدار با ویروس تب برفکی در گاومیش، مطالعه حاضر بر روی 100 رأس گاومیش ماده بالغ کشتار شده در کشتارگاه شهرستان اهواز واقع در جنوب غرب ایران صورت پذیرفت. نمونههای حاصل از ترشحات حلقی و بافت مخاطی نرم کام پشتی گاومیشهای ماده به روش RT-PCR مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که از 100 نمونه جمعآوری شده، 2 نمونه (2%) از نظر وجود ژنوم تب برفکی و در نتیجه آلودگی به ویروس تب برفکی مثبت هستند. این مطالعه برای اولین بار در ایران وجود عفونت پایدار با ویروس تب برفکی در گاومیشها را به اثبات رساند. از آنجا که گاومیشها در تماس نزدیک با سایر دامهای حساس نظیر گاو و گوسفند قرار دارند این امر میتواند خطر عمدهای در گسترش بیماری در منطقه محسوب شود.
تب برفکی,حامل,گاومیش,اهواز,ایران
https://www.ivj.ir/article_2868.html
https://www.ivj.ir/article_2868_2bde03561d81a9dabdc2453781f19f4f.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
4
2013
02
01
مطالعه هیستومورفومتریک نوتوکورد در رویان گاومیش آبی خوزستان
36
43
FA
نوتوکورد به عنوان ستون مهرهای اولیه رویان مهرهداران عمل میکند و در پستانداران عمدتاً توسط ستون مهرهای جایگزین میشود. در نهایت نوتوکورد ناپدید شده و بسته به نوع گونه حیوان در تشکیل دیسک بین مهرهای و نوکلئوس پالپوزوس شرکت میکند. تا کنون مطالعهای در خصوص رشد تکاملی نوتوکورد در گاومیش گزارش نشده است. در این مطالعه هیستولوژی و هیستومتری نوتوکورد روی 20 رویان گاومیش بومی خوزستان با اندازه (CRL) بین 8/3 تا 38 میلیمتر و سن تخمینی کمتر از 30 روز تا 28/54 روز صورت گرفت. بر اساس تغییرات بافتی و تکاملی رویانها به 3 گروه تقسیمبندی شدند: گروه اول دارای اندازه 8/9-8/3= CRL میلیمتر (8 نمونه، سن کمتر از یک ماه و میانگین اندازه میلیمتر 16/0±06/7 CRL=)، رویانهای گروه دوم دارای اندازه 18- 5/11= CRL میلیمتر (5 نمونه، میانگین سنی روز 34/1±38/35 و میانگین اندازه میلیمتر 15/0±5/14CRL=) و رویانهای گروه سوم دارای اندازه 38-21CRL= میلیمتر (7 نمونه، میانگین سنی روز 29/4±64/51 و میانگین اندازه میلیمتر 75/0±5/28 CRL=). ابتدا از ناحیه کمری بدن رویانها مقاطع بافتی عرضی 5/0 سانتیمتری تهیه گردید و درون محلول ثبوتی فرمالین 10% قرار داده شد. سپس مقاطع میکروسکوپی 6-5 میکرومتر تهیه و با استفاده از رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین رنگآمیزی شدند. اسلایدهای بافتشناسی تهیه شده به کمک میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که حداکثر رشد نوتوکورد در رویان با طول 8/9 میلیمتر و دارای سن کمتر از یک ماه و تحلیل آن در رویان با طول 38 میلیمتر و دارای سن تخمینی 55 روز انجام میگیرد. سلولهای نوتوکورد عمدتاً از نوع مزانشیمی با هسته کروی، هستک مشخص و سیتوپلاسم روشن بودند و با افزایش سن رویانها به تدریج از تعداد آنها کاسته شده تا کاملاً تحلیل میرفتند. در نهایت نوتوکورد به یک ناحیه مدور کوچک بدون سلول همراه با غلاف ضخیم و مشخص در قسمت میانی دیسک بین مهرهای که نوکلئوس پالپوزوس نامیده میشود، تبدیل میگردید. مطالعه حاضر نشان داد در رویانهای گاومیش دارای سن 29/4±64/51 روز، نوتوکورد دچار تحلیل میشود. بنابراین تحلیل نوتوکورد و تشکیل دیسک بین مهرهای در رویانهای گاومیش، مشابه گزارشهای موجود در مورد دامهای اهلی و به ویژه گاو میباشد.
هیستومورفومتریک,نوتوکورد,رویان,گاومیش آبی
https://www.ivj.ir/article_2891.html
https://www.ivj.ir/article_2891_4e76876c3fa77f4990115db4f3e07707.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
4
2013
02
01
بررسی تغییرات آنزیمهای بافتی در اثر مسمومیت با سیانید در ماهی کپور
44
51
FA
سیانید یک ترکیب سمی قوی است که انتشار محیطی گستردهای دارد. مسمومیت حاد با سیانید به دلیل مهار تنفس سلولی میتواند موجب مرگ گردد. همچنین اختلالات سلامتی و آسیبهای بافتی مختلف ناشی از مسمومیت مزمن با سیانید در انسان و حیوانات گزارش گردیده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر مسمومیت مزمن با سیانید بر روی فعالیت آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلانین آمینوترانسفراز (ALT)، لاکتات دهیدوژناز (LDH)، آلکالین فسفاتاز (ALP) و رودنیز (Rhodanese) در برخی بافتهای ماهی کپور معمولی بوده است. در این مطالعه تعداد 75 ماهی کپور معمولی سالم با وزن تقریبی 60 گرم به طور تصادفی به سه گروه 25تایی تقسیم شدند. این سه گروه در شرایط محیطی و تغذیهای مشابهی نگهداری و به ترتیب در معرض دوزهای 0/0، 2/0 و 4/0 میلیگرم بر لیتر از سیانید پتاسیم به مدت 2 هفته قرار داده شدند. در پایان آزمایش، فعالیت آنزیمی در عصارههای بافتی تهیه شده از بافتهای کبد، کلیه، آبشش و مغز با روشهای معتبر اسپکتروفوتومتری موردسنجش قرار گرفت. تماس با سیانید با دوز 2/0 میلیگرم بر لیتر موجب افزایش معنیداری در فعالیت AST و LDH (05/0p<) در کبد در مقایسه با گروه کنترل گردید. به علاوه تماس با سیانید با دوز 4/0 میلیگرم بر لیتر موجب افزایش معنیداری در فعالیت آنزیمهای AST، LDH و رودنیز در کبد، آنزیم AST در مغز و فعالیت LDH در کلیه در مقایسه با گروه کنترل گردید (05/0p<).
تغییرات مشاهده شده در فعالیت آنزیمهای بافتی نشان دهنده اختلالات متابولیسمی ناشی از مسمومیت مزمن با سیانید در ارگانهای مورد مطالعه باشد.
کپور معمولی,آنزیم بافتی,مسمومیت با سیانید
https://www.ivj.ir/article_2892.html
https://www.ivj.ir/article_2892_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
4
2013
02
01
بررسی اثرات تجویز عصاره هیدروالکلی ریشه گزنه بر ساختار هیستومورفومتریک عصب سیاتیک موش صحرایی متعاقب دیابت تجربی
52
58
FA
دیابت ملیتوس اختلال در متابولیسم کربوهیدرات، لیپید و پروتئین است، که به اختلال در ساختار سیستم عصبی مرکزی و محیطی منجر میشود. گیاه گزنه دارای خواص متفاوت بوده و تاثیر مثبت آن بر کاهش عوارض ناشی از دیابت گزارش شده است. لذا در این مطالعه اثرات عصاره هیدروالکلی ریشه گزنه دو پایه بر ساختار هیستومورفومتریک عصب سیاتیک موش صحرایی نر سالم و دیابتی نژاد ویستار مورد مطالعه قرار گرفت. به این منظور 15 سر موش صحرایی نر با وزن 220 تا 250 گرم به طور تصادفی به گروههای کنترل سالم، کنترل دیابتی و دیابتی دریافت کننده عصاره ریشه گزنه (mg/kg50)، تقسیم شدند. دیابت با تزریق داخل صفاقی mg/kg60 استرپتوزوتوسین ایجاد گردید. بعد از 6 هفته، از موشها، نمونهگیری و برشهای بافتی به قطر 5 الی 6 میکرومتر از عصب سیاتیک صورت گرفت. القای دیابت باعث کاهش قطر عصب، کاهش قطر آکسون، کاهش میزان میلین آکسونها، در عصب سیاتیک گردید. استفاده از عصاره ریشه گزنه در موشهای دیابتی تقریباً تمامی پارامترهای مورد مطالعه را بهبود بخشید (05/0P<).
هیستومورفومتری,دیابت,عصب سیاتیک,گزنه
https://www.ivj.ir/article_2893.html
https://www.ivj.ir/article_2893_d11d48574092845873a2ef114ef61ad1.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
4
2013
02
01
مقایسه اثر برخی محرکهای ایمنی و عصارههای گیاهی بر فاکتورهای رشد و مقاومت ماهی برزم در برابر استرسهای محیطی
59
67
FA
در این تحقیق اثرات تحریک رشد و افزایش مقاومت در برابر برخی استرسهای محیطی (تراکم، حمل و نقل و عفونت باکتریایی) به دنبال تجویز برخی محرکهای ایمنی (لوامیزول، ارگوسان، ویتامین C) و عصارههای گیاهی (سرخارگل، آلوئه ورا، دارواش و سیاه دانه) در ماهی برزم مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 1200 قطعه بچه ماهیهای برزم (با وزن متوسط ١٢/٠±٩/١ گرم) به 8 تیمار در سه تکرار تقسیم گردیدند. خوراک ماهیها در هر تیمار با محرک ایمنی مربوطه غنی شده و به مدت 6 هفته ماهیها با این خوراکها تغذیه گردیدند. تلفات ماهیها در طول دوره، وزن متوسط ابتدا و انتهای دوره و میزان خوراک مصرفی در هر تیمار اندازهگیری و ثبت گردید. در انتهای دوره تست استرس تراکم، استرس حمل و نقل و چالش با باکتری زنده آئروموناس هیدروفیلا در مورد هر تیمار انجام گرفت. نتایج مشخص ساخت که در تیمارهای لوامیزول، ارگوسان، ویتامین C، سرخارگل، آلوئهورا و دارواش فاکتورهای رشد، شامل نرخ رشد ویژه (SGR)، درصد افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی، به طور معنیداری نسبت به تیمار شاهد بهبود یافته است (05/0P<)، در صورتی که عصاره سیاه دانه تاثیری در فاکتورهای رشد ماهی برزم نداشت (05/0P>). در مورد تلفات بعد از چالش با باکتری زنده آئروموناس هیدروفیلا نیز تیمارهای ارگوسان، سرخارگل و دارواش کمترین تلفات را داشتند، البته به جز تیمار سیاه دانه و ویتامین C، تلفات در بقیه تیمارها به طور معنیداری نسبت به گروه شاهد کاهش یافته بود (05/0P<). تلفات حاصل از استرس تراکم نیز در تمام تیمارها به جز تیمار سیاه دانه و ویتامین C کاهش معنیداری نسبت به کنترل داشت (05/0P<). تفاوت معنیداری در تلفات طول دوره و تلفات تست استرس در هیچکدام از تیمارها نسبت به تیمار کنترل مشاهده نگردید (05/0P>). به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که از عصارههای به کار رفته در این تحقیق، دارواش و سرخارگل اثرات تحریک رشد و ایمنی قابل رقابت با محرکهای ایمنی پذیرفته شدهای مثل ارگوسان و لوامیزول داشته و میتوان از آنها به عنوان محرکهای ایمنی در آبزیان استفاده نمود.
ماهی برزم,محرکهای ایمنی,فاکتورهای رشد,عصارههای گیاهی,استرس محیطی
https://www.ivj.ir/article_2894.html
https://www.ivj.ir/article_2894_7dcafe5978efc5fc214bf3909d795dc9.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
4
2013
02
01
آنالیز فیلوژنیک تعدادی از جدایههای اورنیتوباکتریوم رینوتراکیال از مرغداریهای صنعتی استان البرز
68
75
FA
<em>اورنیتوباکتریوم رینوتراکیال</em> به عنوان یک عامل بیماریزای باکتریایی در گلههای ماکیان و بوقلمون شناخته شده است. هدف از این مطالعه تعیین توالی نوکلئوتیدی تعدادی از جدایههای این باکتری مرغداریهای صنعتی استان البرز و بررسی مشابهت (همطرازی) میان آنها و همچنین مقایسه آنها با جدایههای کشورهای مختلف و بررسی فیلوژنیکی آنها بوده است. در این مطالعه تعداد 10 نمونه که به روش کشت از مرغداریهای صنعتی استان البرز جداسازی شده بودند، جهت بررسی مولکولی انتخاب شدند. پس از استخراج DNA به روش فنل- کلروفرم، ابتدا با کمک پرایمرهای اختصاصی، شناسایی قطعی باکتری انجام شد و سپس با کمک پرایمرهای اختصاصی ژن کامل 16S rRNA، هر جدایه با حدود 1450 جفت باز، تکثیر و تخلیص شده و توالی نوکلئوتیدی آنها مشخص گردید. همردیف کردن و مقایسه توالیهای نوکلئوتیدی در برنامه Bioedit نشان دهنده تشابه 100 درصد ده جدایه این باکتری از مناطق مختلف استان البرز از لحاظ توالی ژن 16S rRNA با یکدیگر و تشابه زیاد (6/98 تا 100 درصد) آنها با 63 جدایه از سایر کشورهای جهان بود.
آنالیز فیلوژنیک در نرمافزار MEGA نشان میدهد که جدایههای استان البرز و اخذ شده از بانک ژن، در سه شاخه متفاوت قرار گرفته و تمامی ده جدایه البرز در یک شاخه واقع شدهاند. بیشترین قرابت جدایههای استان البرز با جدایههای کشورهای آمریکا، روسیه و تایوان دیده شد. به طور کلی نتایج این بررسی نشان داد که جدایههای استان البرز از نظر ساختار مولکولی نزدیک به هم بوده و هومولوژی بین آنها وجود دارد.
اورنیتو باکتریوم رینوتراکیال,فیلوژنیک,البرز ایران
https://www.ivj.ir/article_2895.html
https://www.ivj.ir/article_2895_f5ece15ae517ce1f4e4887e530bac66d.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
4
2013
02
01
تعیین دوز عفونیکننده 50 درصد باکتری تروپرلا( آرکانوباکتریوم) پیوژنز در مدل گوسفند
76
82
FA
اطلاع از دوز عفونی کننده عوامل عفونی لازمه ارزیابیهای تجربی واکسنهای تولید شده بر ضد آن عامل میباشد. با وجود این که باکتری <em>تروپرلا پیوژنز</em> باعث بیماریهای مختلفی در دامها میشود، اطلاع کمی در مورد دوز عفونی کننده آن در دامهای اهلی موجود است. این مطالعه به منظور تعیین دوز عفونیزای پنجاه درصد (ID<sub>50</sub>) <em>تروپرلا پیوژنز</em> در گوسفند انجام شد. برای این منظور چهار گروه سه راسی (A تا D)، از برههای 2 تا 3 ماهه به صورت داخل وریدی و به ترتیب با 10<sup>7</sup>، 10<sup>8</sup>، 10<sup>9</sup> و 10<sup>10</sup> واحد تشکیل دهنده پرگنه (cfu) <em>تروپرلا پیوژنز</em>، آلوده شدند. به گروه پنجم برهها (گروه E) به عنوان شاهد بافر فسفات استریل تزریق گردید. به صورت روزانه تا روز دهم، نمونه خون جهت کشت اخذ گردید. در طول مدت مطالعه علائم درمانگاهی ثبت گردید و روز دهم تمامی برهها کشتار گردیده و پس از کالبد گشایی، نمونهبرداری از اندامهای مختلف (کبد، طحال، غدد لنفاوی مزانتر، قلب و ریه) جهت کشت و بررسی هیستوپاتولوژی صورت پذیرفت. نتایج نشان داد اگر چه عفونت داخل وریدی تجربی <em>تروپرلا پیوژنز </em>به طور ثابت منجر به سپتی سمی نمیگردد، اما میتواند به صورت پایداری، 10 روز بعد از تلقیح باعث عفونت کبدی گردد. بررسیهای کالبد گشایی نشان داد که در تمام برههای گروه D عفونت کبدی مشخصی ایجاد شده است. در سایر برهها هیچ عفونت کبدی مشاهده نگردید. با توجه به نتایج به دست آمده، میانگین دوز عفونی کننده کبدی <em>تروپرلا پیوژنز </em>در برهها، cfu10<sup>9</sup>×162/3 محاسبه شد. این یافته میتواند در ارزیابیهای تجربی واکسنهای تولید شده بر ضد این باکتری مورد استفاده قرار گیرد.
تروپرلا( آرکانوباکتریوم) پیوژنز,بره,ID50
https://www.ivj.ir/article_2896.html
https://www.ivj.ir/article_2896_479f8b522f39270469ef8dd802e27838.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
4
2013
02
01
استفاده از گرانول و الیاف زئولیت نقره (زئومیک) در سیستم فیلتراسیون آب به منظور کاهش عفونت ناشی از باکتری استرپتوکوکوس اینیائی در بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان
83
93
FA
با توجه به امکان شیوع بیماری استرپتوکوکوزیس در مزارع پرورشی قزل آلای رنگین کمان ایران و خسارات ناشی از آن بر صنعت آبزی پروری، در این تحقیق امکان استفاده غیر مستقیم از زئولیت نقره به دو صورت گرانول (به میزان 100، 150 و 200 گرم) و الیاف (به میزان 100 گرم) در سیستم فیلتراسیون آب پرورش بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان، با هدف کنترل باکتری<em> استرپتوکوکوس اینیایی</em>، مورد مطالعه قرار گرفت. پس از اطمینان از توان بازدارندگی زئولیت نقره بر علیه باکتری مذکور در شرایط آزمایشگاهی (از طریق آزمایشهای تعیین حداقل غلظت بازدارنده (MIC)، آنتیبیوگرام روی پلیت و آنتیبیوگرام داخل لوله) فیلتر مدیاهای مذکور در فیلترهای تصفیه آب بکار گرفته شدند. در مرحله بعد جهت انجام آزمایشها در محیط طبیعی، باکتری <em>استرپتوکوکوس اینیایی</em> (10<sup>5 </sup>سلول در میلیلیتر) به آب تلقیح گردید و کارایی فیلترها در مهار باکتری از طریق سنجش بار باکتریایی آب، بررسی میزان مرگ و میر و علایم بالینی ماهیان و نیز کشت اندامهای کلیه و طحال ارزیابی گردید. بر اساس نتایج به دست آمده حداقل غلظت بازدارنده زئولیت نقره بر رشد باکتری <em>استرپتوکوکوس اینیایی</em> 250 میکروگرم در میلیلیتر محاسبه گردید. نتایج حاصله اختلاف معنیداری را در کاهش بار باکتریایی آب، تلفات ماهی و ظهور علایم بیماری در تیمارهای حاوی ترکیبات نقره در مقایسه با تیمار شاهد نشان داد و در مجموع از بین فیلتر مدیاهای آزمایش شده در این بررسی، الیاف زئولیت نقره با کاهش تعداد باکتری از 01/0±48/5 log به 17/0±5/3 log بالاترین کارایی را جهت استفاده در سیستم فیلتراسیون آب به منظور کنترل باکتری <em>استرپتوکوکوس اینیایی</em> داشت. با توجه به نتایج مطالعه حاضر به نظر میرسد استفاده غیر مستقیم از ترکیبات نقره مورد مطالعه به صورت کاربرد در فیلترها از پتانسیل کافی در کاهش حدت و کنترل باکتری و پیشگیری از شیوع بیماری در سیستم پرورش قزل آلا برخوردار باشند. آگاهی از سایر تاثیرات جنبی اینگونه مواد بر روی آبزیان مستلزم انجام تحقیقات بیشتر است.
زئولیت نقره,قزل آلای رنگین کمان,استرپتوکوکوزیس,فیلتراسیون
https://www.ivj.ir/article_2897.html
https://www.ivj.ir/article_2897_c4c073933a566ac3be18e5f5c05a1523.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
8
4
2013
02
01
بررسی اثر غلظتهای تحت کشنده سم دیازینون برفعالیت برخی آنزیمهای سرمی مولدین نر ماهی سفید
94
101
FA
دیازینون از نوع آفتکشهای ارگانوفسفره است. این سم از سموم تماسی و نفوذی بوده و در مواردی سیستمیک کم دوام است. مکانیسم آثار سمی دیازینون همانند سایر سموم ارگانوفسفره، موجب مهار شدن بعضی از آنزیمها به ویژه استیل کولین استراز میگردد. در این تحقیق که به مدت سه ماه و در زمستان و بهار سال 1388 انجام گردید اثرات سم دیازینون (امولسیون60 درصد) بر روی برخی از فاکتورهای آنزیمی مولدین نر ماهی سفید از جمله کولین استراز مطالعه گردید. آزمایشات به صورت ساکن (Static) و بر اساس روش استاندارد به مدت 45 شبانه روز در اکواریومهایی با حجم آب180 لیتر انجام گردید. ابتدا میزان LC<sub>50</sub>96h سم دیازینون برای مولدین نر ماهی سفید برابر 4/0 میلیگرم در لیتر به دست آمد و مقادیر LC<sub>10</sub> ، LC<sub>50</sub> و LC<sub>90</sub> طی 96 ساعت و میزان حداکثر غلظت مجاز (میزان LC<sub>50</sub>96h تقسیم بر10) به ترتیب برابر 193/0، 4/0، 831/0 و 004/0 میلیگرم در لیتر تعیین گردید. سپس 4 تیمار (تیمار شاهد، تیمار 1 با غلظت 106/0LC1= ، تیمار 2 با غلظت 157/0LC5= و تیمار 3 با غلظت 04/0= MAC value) تهیه و مولدین نر ماهی سفید برای مدت 45 روز تحت تاثیر غلظتهای فوق قرار گرفتند به طوری که هر کدام از تیمارها با 3 تکرار و 3 عدد مولد نر ماهی سفید در داخل 12 تانک وارد گردیدند. نتایج نشان داد که دیازینون باعث کاهش میزان آنزیم لاکتات دهیدروژناز، آنزیم کولین استراز و افزایش آنزیم آلکالین فسفاتاز و آسپارات آمینوترانسفراز سرم خون میگردد و از این لحاظ تفاوت معنیدار آماری بین تیمارهای مورد نظر مشاهده گردید (05/0p<). نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که سم دیازینون در غلظتهای غیرکشنده و بسیار پایین اما در طولانی مدت باعث تغییرات میزان آنزیمهای سرمی خون ماهی سفید میگردد.
دیازینون,فاکتورهای آنزیمی,مولد نر ماهی سفید
https://www.ivj.ir/article_2898.html
https://www.ivj.ir/article_2898_46f275389fd2f2130a2d8e5d487bc4e9.pdf