دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
11
1
2015
03
01
مطالعه ی فراوانی انگل های کرمی در ماهیان با ارزش شیلاتی خلیج فارس
5
14
FA
حسینعلی
ابراهیم زاده موسوی
استاد گروه بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران ـ ایران.
hmosavi@ut.ac.ir
مهدی
سلطانی
استاد گروه بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران ـ ایران.
msoltani@ut.ac.ir
معصومه
قدم
گروه بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران.
masoomeghadam@ut.ac.ir
ایرج
موبدی
گروه انگل شناسی، دانشکده بهداشت دانشگاه تهران، تهران ـ ایران.
imobedi@ut.ac.ir
کاظم
عبدی
گروه بهداشت و بیماری های آبزیان، سازمان دامپزشکی تهران، تهران ـ ایران.
kazemabdy@yahoo.com
علی
طاهری میرقائد
گروه بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران ـ ایران.
taheri@ut.ac.ir
سید سعید
میرزرگر
گروه بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران ـ ایران.
zargarm@ut.ac.ir
پولین
شهره
گروه بهداشت و بیماری های آبزیان، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران ـ ایران.
poulin_shohreh@ut.ac.ir
سید حسین
حسینی
گروه انگل شناسی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران ـ ایران.
hhoseini@ut.ac.ir
علیرضا
باهنر
گروه بهداشت و کنترل مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران، تهران ـ ایران.
bahonar@ut.ac.ir
10.22055/ivj.2015.8676
با توجه به اهمیت خلیجفارس و جایگاه ماهیان آن در تأمین پروتئین حیوانی، مطالعه عوامل بیماریزای این ماهیان از جمله عوامل انگلی حائز اهمیت ویژهای است. مطالعهی حاضر در تابستان سال 1391 روی 100 قطعه ماهی متعلق به پنج گونه از ماهیان خلیجفارس شامل سپر ماهی برقی، سپر ماهی گزنده، گیش مقوا گوژپشت، طلال و شوریده، گرفته شده از اسکلههای صیادی و بازار ماهی فروشان شهرستان بندرعباس انجام شد. انگلهای کرمی جدا شده در اتانول 70 درصد ثابت، رنگآمیزی و شناسایی شدند. در این مطالعه، فراوانی کلی آلودگی کرمی 16 درصد بود و شش جنس شامل ترماتود<em>استفانوستوموم </em>(1 درصد)، سستودهای <em>انیسیبیلوکولاریس</em> (1درصد)، <em>تتراگونوسفالوم </em>(2درصد) و <em>گریلوشیا </em>(4 درصد) و نماتودهای <em>رافیداسکاریس</em> (3 درصد)، <em>آنیزاکیس</em> (5 درصد) شناسایی گردیدند. بیشترین فراوانی آلودگی متعلق به جنس <em>آنیزاکیس</em> (5 درصد) بود. اختلاف بین میانگین وزن در ماهیان سالم و آلوده معنیدار بود. در مطالعهی حاضر، درصد آلودگی کرمی در عضلات ماهی شوریده پایین بود.
ماهی,انگل های کرمی,خلیج فارس,ایران
https://www.ivj.ir/article_8676.html
https://www.ivj.ir/article_8676_004b67a3f7eabcde9307945c2806b4e9.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
11
1
2015
03
01
بررسی تغییرات برخی هورمونها و پارامترهای بیوشیمیایی سرم خون گاومیش در دو فصل سرد و گرم در شهرستان اهواز
15
23
FA
اکبر
ارفعی آخوله
بخش خصوصی
akbar_akhoole@yahoo.com
محمدرضا
شیرازی
بخش خصوصی
drmrshirazi@gmail.com
مهدی
رشنوادی
استاد دانشگاه
m.rashnavadi@yahoo.com
آریا
رسولی
استاد دانشگاه
rasooliaria2000@yahoo.com
محمد
نوری
استاد دانشگاه
mnoori25@gmail.com
محمد
راضی جلالی
0000-0003-2092-5652
ivj@scu.ac.ir
10.22055/ivj.2015.8679
از میان فاکتورهای محیطی، استرس گرمایی مهمترین عاملی است که میتواند باعث کاهش تولید گله در مناطق گرم و خشک گردد و برای حیوانات، چالشی در حفظ تعادل انرژی، تغییرات هورمونی و مواد معدنی از اهمیت ویژهای برخوردار است. عدم تعادل الکترولیتها و مواد معدنی در طول استرس گرمایی، باعث کاهش کارایی و باروری در حیوانات میگردد. بسیاری از این پاسخهای فیزیولوژیک حیوانات به استرس گرمایی، استراتژیهای کمکی در جهت حفظ درجهی حرارت بدن هستند. برای انجام این مطالعه، در دو فصل تابستان و زمستان با مراجعه به کشتارگاه، اقدام به اخذ 200 نمونه خون از گاومیشها، بلافاصله بعد از کشتار گردید و سپس سرم آنها جدا و غلظت سرمی گلوکز، اوره، کلسترول، کراتینین، آلبومین، پروتئین تام، تریگلیسرید، کلسیم، فسفر، سدیم، پتاسیم، میزان فعالیت آنزیمهای CK، AST، ALT، LDH، ALP، هورمونهای T3, T4 و کورتیزول به روشهای رایج آزمایشگاهی مورد سنجش قرار گرفت. در این مطالعه، اختلاف معنیداری در غلظت سرمی گلوکز، کلسترول، کلسیم، فسفر، AST، ALT، ALP، پروتئین تام، CK، LDH، سدیم، کورتیزول، T3 و T4 بین فصول سرد و گرم سال وجود داشت (05/0>p). در فصل زمستان میزان گلوکز، کلسترول، کلسیم، فسفر، ALT، ALP، پروتئین تام، CK، LDH، T3 و T4 سرم، بالا بود (05/0>p) و در عوض، میزان غلظت سدیم، کورتیزول و AST خون در فصل تابستان بالاتر بود (05/0>p) و میزان غلظت سرمی اوره، کراتینین، تریگلیسرید، آلبومین و پتاسیم در بین دو فصل دارای اختلاف معنیدار نبود. نتایج این مطالعه نشان میدهد که تغییرات فصلی میتواند اثرات مهم و معنیداری بر پارامترهای بیوشیمیایی و هورمونی خون بگذارند که برخی از این تغییرات میتوانند برای حیوان مضر بوده و سبب کاهش رشد، کاهش باروری گردد.
گاومیش,فصل,هورمون ها,پارامترهای بیوشیمیایی,اهواز
https://www.ivj.ir/article_8679.html
https://www.ivj.ir/article_8679_05667caddc4314198614991b376b5a18.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
11
1
2015
03
01
طراحی و ارزیابی الایزای غیر مستقیم برای تشخیص آلودگی به لینگواتولا سراتا در گوسفند
24
33
FA
علیرضا
البرزی
عضو هیئت علمی/، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران
alirezaalborzi@yahoo.com
مسعود
قربانپور
عضو هیئت علمی /دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران
ghorbanpoor2000@yahoo.com
حسین
حمیدی نجات
عضو هیئت علمی/دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران
hsa.hamidinejat@gmail.com
مهدی
پور مهدی بروجنی
عضو هیئت علمی/دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران
pourmehdim@yahoo.com
امین
مهدی زاده
دانش آموخته/دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران
a.aminmehdizade@gmail.com
10.22055/ivj.2015.8680
<em>لینگواتولا سراتا</em> انگلی با گسترش جهانی و از بیماریهای زئونوتیک است. انگل بالغ در مجاری بینی سگسانان (میزبان اصلی) و مراحل لاروی آن در کبد، ریه و گرههای لنفی مزانتری نشخوارکنندگان (میزبان واسط) زندگی میکند. انسان با خوردن تخم یا نوچه آن مبتلا میشود. آلودگی آن در میزبان واسط فاقد نشانه بالینی است. تا کنون روش سرولوژیکی برای تشخیص آن در دامها به ویژه علفخواران ارائه نشده است، بنابراین هدف از این مطالعه که برای اولین بار انجام شده است، طراحی و ارزیابی الایزا برای تشخیص آلودگی <em>لینگواتولا سراتا </em>در گوسفند و با استفاده از آنتیژنهای دفعی ترشحی و پیکری نوچهی انگل بود. آنتیژن پیکری از نوچههای جمعآوری شده از گرههای لنفی مزانتر گوسفند و هموژنیزه کردن 250 نوچه در 10 میلیلیتر RPMI-1640 PBS- و آنتیژن دفعی ترشحی نیز با کشت 200 نوچه در 10میلیلیتر RPMI-1640 به دست آمد. رقتهای مناسب سرم، کنژوگه ضد IgG گوسفند، آنتیژنهای پیکری و دفعی ترشحی به ترتیب 100 :1، 5000 :1، 1:40 و 1:4 تعیین شد. برای ارزیابی الایزا، 73 نمونه سرم مثبت از گوسفندان آلوده به نوچهی انگل و 48 نمونهی سرم منفی برههای 3-2 ماهه از گلههای فاقد سگ (در مجموع 121 نمونه) استفاده شد. حساسیت، ویژگی، ارزش پیشگویی مثبت، ارزش پیشگویی منفی و دقت آزمون الایزا با آنتیژن پیکری به ترتیب 4/90 درصد، 75 درصد، 6/84 درصد، 7/83 درصد و 2/84 درصد، با آنتیژن دفعی ترشحی نیز به ترتیب 89 درصد، 8/93 درصد، 6/95 درصد، 9/84 درصد و 9/90 درصد برآورد گردید. آنالیز دادهها با SPSS و آزمون مک نمار نشان داد که آنتیژن دفعی ترشحی انگل برای ردیابی آنتیبادی ضد آن در گوسفند بر آنتیژن پیکری برتری دارد. بنابراین، آزمون الایزا با به کارگیری آنتیژن دفعی ترشحی نوچههای <em>لینگواتولا سراتا</em> میتواند برای پایش آلودگی در گوسفند به ویژه در مطالعات همهگیریشناسی و سایر میزبانان نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
لینگواتولا سراتا,گوسفند,آنتیژن پیکری,آنتیژن دفعی ترشحی,الایزا
https://www.ivj.ir/article_8680.html
https://www.ivj.ir/article_8680_5edfcbc8b57119bf21fe3fd04531d2c2.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
11
1
2015
03
01
شیوع سرمی مدی- ویزنا در گوسفندان استان خوزستان
34
42
FA
نگار
بیگی بروجنی
دانشگاه شهید چمران
beigi.vet30@yahoo.com
مهدی
پورمهدی بروجنی
استاد/دانشگاه شهید چمران اهواز
pourmahdim@scu.ac.ir
محمدرحیم
حاجی حاجیکلائی
0000-0001-8964-8820
دانشگاه شهیدچمران
mhajih@scu.ac.ir
مسعودرضا
صیفی آباد شاپوری
دانشگاه شهید چمران
masoudrs@yahoo.com
10.22055/ivj.2015.8682
هدف از این مطالعه، تعیین میزان شیوع سرمی مدی ویزنا در گوسفندان استان خوزستان و همچنین ارتباط آن با برخی از تعیین کنندههای میزبانی و موقعیت جغرافیایی است. در این تحقیق نمونههای سرمی به طور تصادفی از 368 رأس گوسفند از شهرهای اهواز، هندیجان، باغملک، گتوند، مسجد سلیمان، سوسنگرد و دزفول جمعآوری گردید و با آزمایش الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت. شیوع سرمی مدی ویزنا 7/30 درصد (فاصلهی اطمینان 95 درصد 4/35-26) بود. رگرسیون لاجستیک نشان داد شانس آلودگی با افزایش سن بالا میرود (نسبت شانس 09/1 و فاصلهی اطمینان 95 درصد 23/1- 96/0 است). فراوانی نسبی آلودگی در گوسفندان نر و ماده 3/33 و 5/30 بود (05/0<P) و شانس آلودگی جنس نر 2/1 برابر جنس ماده (فاصلهی اطمینان 95 درصد 77/2-52/0) بود. شیوع در گوسفندان دارای سابقهی سقط و بدون آن به ترتیب 9/38 و 6/30 درصد بود (05/0<P). شانس آلودگی گوسفندان دارای سابقهی سقط 35/1 برابر (فاصلهی اطمینان 95 درصد 58/3- 51/0) گوسفندان بدون سابقهی سقط بود. شیوع در شهرهای اهواز، هندیجان، دزفول، باغملک، مسجد سلیمان، سوسنگرد و گتوند به ترتیب 5/39، 5/20، 48، 36، 9/35، 8/8 و 4/21 درصد بود (001/0>P) و موقعیت جغرافیایی 2/11 درصد از نوسانات آلودگی را توجیه میکرد. مطالعهی حاضر نشان داد که ویروس مدی - ویزنا در استان خوزستان وجود دارد. بنابراین، بایستی اقدامات کنترلی و پیشگیرانه مدنظر سیاست گذاران بهداشتی قرار گیرد.
ویروس مدی ویزنا,سرولوژی,گوسفند,خوزستان
https://www.ivj.ir/article_8682.html
https://www.ivj.ir/article_8682_41d0a38ab529180af8b9e10efe6dcb4d.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
11
1
2015
03
01
اثر تغذیه سطوح مختلف اسانس گیاه اسطوخودوس بر ویژگی های کمی و کیفی تخم مرغ، برخی فراسنجه های خونی و تغییرات ریخت شناسی تخمدان در مرغان تخم گذار
43
55
FA
ابوالقاسم
تاکی
دانش آموخته دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
gh_taki@yahoo.com
سمیه
سالاری
دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
somayehsallary@yahoo.com
محمد
بوجارپور
عضو هیات علمی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
bojarpour@gmail.com
محسن
ساری
عضو هیات علمی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
mohsensare@yahoo.com
محسن
تقی زاده
عضو هیات علمی گروه بیوشیمی و تغذیه دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان- اصفهان
mohsenta44@yahoo.com
10.22055/ivj.2015.8710
آزمایشی به منظور بررسی تأثیر اسانس اسطوخودوس بر عملکرد، خصوصیات کیفی و کمی تخممرغ، فراسنجههای خونی و ریختشناسی تخمدان مرغهای تخمگذار لگهورن به مدت 10 هفته با استفاده از 160 پرنده در سن 30 هفتگی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 5 تکرار و 8 قطعه مرغ در هر تکرار انجام شد. تیمارها شامل تیمار شاهد (بدون افزودنی) و سطوح 200، 400 و 600 ppm اسانس اسطوخودوس بود. فاکتورهای عملکردی شامل درصد تولید تخممرغ و میانگین وزن تخممرغ به صورت روزانه و خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک به صورت هفتگی و خصوصیات کیفی تخممرغ نیز به صورت هفتگی اندازهگیری شد. در انتهای آزمایش از هر تکرار 2 پرنده برای خونگیری و بررسی ریختشناسی تخمدان به صورت تصادفی کشتار گردید. سطوح مختلف اسانس اسطوخودوس تأثیر معنیداری بر درصد تولید تخممرغ نداشت (05/0<P). سطوح 200 و 400 ppm اسانس افزایش معنیدار وزن تخممرغ را نشان دادند. سطح ppm600 اسانس اسطوخودوس کاهش معنیدار خوراک مصرفی را نشان داد. افزودن اسانس تأثیری بر ضریب تبدیل خوراک نداشت، اما سبب افزایش معنیدار رنگ زردهی تخممرغ شد. در 4 هفتهی آخر نمونهبرداری، سطح ppm200 اسانس اسطوخودوس سبب افزایش معنیدار وزن و ضخامت پوستهی تخممرغ شد. غلظت تریگلیسیرید، گلوکز و HDL خون تحت تأثیر اعمال تیمارها قرار نگرفت؛ اما با افزودن اسانس اسطوخودوس به جیره، غلظت کلسترول و LDL خون نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری را نشان داد. همچنین اعمال تیمارها تأثیر معنیداری بر وزن نسبی تخمدان، اویدوکت و وزن استروما نداشت، اما سطوح ppm200 و 400 اسانس اسطوخودوس سبب افزایش معنیدار وزن و تعداد فولیکولهای زرد بزرگ شدند. نتایج نشان میدهد که افزودن اسانس اسطوخودوس تا سطح ppm400 وزن تخممرغ را افزایش و خصوصیات پوسته تخممرغ و رنگ زرده را بهبود بخشیده و وزن و تعداد فولیکولهای زرد بزرگ را افزایش داده است.
ریخت شناسی تخمدان,فراسنجه های خونی,خواص کیفی تخممرغ,اسانس اسطوخدوس
https://www.ivj.ir/article_8710.html
https://www.ivj.ir/article_8710_85f39961d3069c1adebe354f85bb91d6.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
11
1
2015
03
01
اثر اکسید روی نانو و توده ای بر بیان ترجیح مکانی شرطی شده ناشی از مرفین در موش های سوری
56
64
FA
مریم
خیری
کارشناس ارشدگروه زیست شناسی ،دانشکده علوم،دانشگاه شهید چمران اهواز ، ایران
m.kheiry@yahoo.com
مهناز
کسمتی
دانشیار گروه زیست شناسی دانشکده علوم دانشگاه شهید چمران اهواز
m.kesmati@scu.ac.ir
حسین
نجف زاده
دانشیار گروه فارماکولوژی ،دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران
najafzadehvarzi@gmail.com
سید رضا
فاطمی طباطبایی
استاد یار گروه فیزیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز، ایران
fatemi_r@scu.ac.ir
10.22055/ivj.2015.8711
غلظت یون روی (Zn<sup>2+</sup>) خارج سلولی فاکتور مهمی در تنظیم فعالیت اوپیوئیدهاست، اما مطالعهی چندانی در خصوص اثر این یون در مقیاس نانو بر وابستگی به اوپیوئیدها صورت نگرفته است. هدف از این تحقیق، مقایسهی اثر نانوذرات اکسید روی و نوع تودهای آن بر بیان ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مرفین بوده است. در این مطالعه از 112 سر موش سوری نر بالغ با وزن 3±25 گرم در 16 گروه (7 سر در هر گروه) استفاده شد. در مرحلهی اول، مقادیر متفاوت مرفین (mg/kg, SC 10، 5، 5/2) به منظور تعیین مقدار مؤثر دارو برای القاء ترجیح مکان شرطی شده با استفاده از متد طرفدار (Bias) تجویز شد. در مرحلهی دوم اثر مقادیر متفاوت نانواکسید روی (mg/kg, IP10 و 5، 5/2) و اکسید روی تودهای (mg/kg, IP 10 و 5، 5/2) بر بیان ترجیح مکانی شرطی شده ناشی از مرفین ارزیابی گردید. مرفین به صورت وابسته به دوز باعث افزایش زمان سپری شده در مکان دریافت مرفین گردید (ترجیح مکان شرطی شده) (001p</). این افزایش در گروه دریافت کنندهی دوز (mg/kg 10 و 5) مرفین کاملاً معنیدار بود. اکسید روی نانو و تودهای قادر به القاء ترجیح مکانی نشدند. نانواکسید روی در کلیه مقادیر فوق (05/0P<، 001/0P<) و اکسید روی تودهای در مقادیر 5 و 10 میلیگرم (001/0P<) سبب کاهش معنیدار بیان ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مرفین (mg/kg5) گردیدند. نانوذرات اکسید روی اثر مهاری قویتری در مقایسه با نوع تودهای نشان داد. به نظر میرسد، نانوذرات روی قابلیت بیشتری برای مهار وابستگی به مرفین در مقایسه با نوع تودهای دارند و احتمال دارد این اثر به واسطهی تعامل بهتر با سیستمهای نوروشیمیایی درگیر در فرآیند وابستگی به اوپیوئیدها باشد.
مرفین,نانو ذرات اکسید روی,اکسید روی توده ای,ترجیح مکان شرطی شده
https://www.ivj.ir/article_8711.html
https://www.ivj.ir/article_8711_8d4fd47248a34106ad442cbc6204c2e7.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
11
1
2015
03
01
مطالعه شاخصهای خونشناسی و نشانههای درمانگاهی پیروپلاسموز در اسبهای اصیل عرب اهواز
65
75
FA
محمد
راضی جلالی
دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران
mrazijalali@yahoo.com
علیرضا
راکی
دانشجوی دکتری تخصصی کلینیکال پاتولوژی
دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز
alireza.rocky@gmail.com
علی
شهریاری
دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران
alishhrr@yahoo.com
علیرضا
قدردان مشهدی
دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران
kianeg2000@yahoo.com
حسین
حمیدی نجات
دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران
hsa.hamidinejat@gmail.com
عباس
جلودار
0000-0001-99942281
دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران
jolodara@yahoo.com
مهدی
پورمهدی بروجنی
دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران
pourmahdim@gmail.com
10.22055/ivj.2015.8712
پیروپلاسموز اسبها، به بیماری حاصل از دو تکیاخته خونی، <em>تیلریا اکوئی</em> و <em>بابزیا کابالی،</em> اطلاق میشود که با گزش کنههای آلوده منتقل گردیده و به اشکال فوق حاد، حاد، تحت حاد و مزمن بروز میکند. این بیماری به عنوان یکی از عوامل چالشبرانگیز نقل و انتقال بینالمللی اسبها شناخته میشود. هدف از مطالعهی حاضر، بررسی شاخصهای خونشناسی و نشانههای درمانگاهی در پیروپلاسموز اسبهای اصیل عرب منطقهی اهواز است. در این پژوهش، پس از معاینهی بالینی از 59 رأس اسب اصیل عرب (14 اسب بیمار و 45 اسب به ظاهر سالم) نمونه خون وداجی اخذ و شمارش کامل سلولهای خونی روی نمونهها انجام شد. برای تشخیص آلودگی به عوامل بیماری از روشهای بررسی میکروسکوپی و آزمون Multiplex PCR استفاده شد. در نمونههای گرفته شده، تنها <em>تیلریا اکوئی</em> شناسایی شد. اسبها براساس نتایج آزمون PCR و نشانههای درمانگاهی به سه گروه (شاهد، آلوده و بیمار) تقسیم شدند. سپس نشانههای درمانگاهی و تغییرات خونشناسی در گروههای تعریف شده بررسی شدند. نتایج نشان میدهد که پیروپلاسموز اسبها موجب کمخونی در گروه بیمار میگردد، در حالی که در گروه آلوده، تفاوت آشکاری با گروه شاهد مشاهده نمیشود. تب، زردی یا رنگپریدگی مخاطی، فراوانترین یافتههای درمانگاهی در اسبهای بیمار بود. همچنین به نظر میرسد استرس نقش به سزایی در تشدید نشانههای پیروپلاسموز در اسبان اصیل عرب اهواز دارد. در این مطالعه برای نخستین بار آلودگی به <em>تیلریا اکوئی</em> به روش PCR در اسبان اصیل عرب اهواز تأیید شد. از آنجا که استان خوزستان از دیرباز یکی از کانونهای پرورش اسب به ویژه اسب اصیل عرب در ایران بوده و امروزه پرورش اسب در این منطقه به یک صنعت تبدیل شده است و با توجه به اهمیت پیروپلاسموز در صنعت اسبداری و زیان اقتصادی ناشی از آن، به نظر میآید که میبایست توجه بیشتری به این بیماری و تلاش برای پیشگیری و درمان آن در استان خوزستان صورت گیرد.
پیروپلاسموز اسبها,اسب اصیل عرب,هموگرام,نشانههای درمانگاهی
https://www.ivj.ir/article_8712.html
https://www.ivj.ir/article_8712_9b8c61a4057fa5ac0d75b9e36b64d031.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
11
1
2015
03
01
بررسی تأثیر عصاره آبی سیر (Allium Sativum) بر لارو برخی از نماتودهای حیوانی در محیط کشت
76
82
FA
محمود
راهدار
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اهواز
mrahdar2002@yahoo.com
فرزانه
میرزابیگی
گروه انگل شناسی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
mirzabaigi@yahoo.com
منصور
امین
گروه میکروب شناس دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
mamin@yahoo.com
10.22055/ivj.2015.8713
گیاه درمانی با استفاده از فرآوردههای گیاهی و یا عصارهی آنها از زمانهای قدیم مورد توجه بسیاری از کشورها بوده و در سالهای اخیر نیز به علت وجود عوارض داروهای سنتتیک و مقاومتهای دارویی، رو به افزایش است. سیر یکی از گیاهان مؤثر در درمان بیماریهای مختلف بوده و اثرات ضد انگلی آن علاوه بر سایر خواص درمانی آن مورد مطالعه بسیاری از محققین قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات درمانی عصارهی آبی سیر بر مراحل لاروی نماتودهای انگلی میباشد. غلظتهای 750 میکروگرم در میلیلیتر تا 10 میلیگرم در میلیلیتر از عصارهی آبی سیر در محیط آزمایشگاهی بر لاروهای انگلی جنس استرونژیلوس مورد آزمایش قرار داده شد و میزان مرگ و میر لاروها تا 7 روز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از مطالعات عصارهی سیر با داروی لوامیزول در غلظتهای 5/12 تا 50 میکروگرم در میلیلیتر مقایسه گردید. در این مطالعه، تأثیر سیر در غلظتهای 750 میکروگرم به بالا بر لاروهای مرحلهی اول و دوم نماتودها مؤثر بود و در روز اول در غلظت 750 میکروگرم بیش از 65 درصد لاروها از بین رفتند. تأثیر 5/2 میلیگرم به بالای عصارهی سیر مشابه غلظت لوامیزول (5/12 میکروگرم) در میلیلیتر بود. با توجه به تأثیر سیر بر نماتودها میتوان با تهیهی فورمولاسیون مناسب از عصارهی سیر در درمان و یا پیشگیری آلودگیهای کرمی به خصوص در مناطق اندمیک استفاده نمود.
داروی گیاهی,عصاره آبی سیر,لارو نماتودها
https://www.ivj.ir/article_8713.html
https://www.ivj.ir/article_8713_1f10e230eac9f7ce080a7ebfe4249ccb.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
11
1
2015
03
01
ارزیابی رادیوگرافیک روند ترمیم نقایص استخوانی فک پایین با ترکیب ژل غنی پلاکتی و نانو ذرات هیدروکسی آپاتیت در سگ
83
91
FA
علی
رونق
دانشگاه شهید چمران اهواز
alironagh@yahoo.com
هادی
نداف
دانشگاه شهید چمران اهواز
hdnaddaf@scu.ac.ir
صالح
اسماعیل زاده
عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز
s_esmailzadeh@yahoo.com
علیرضا
غدیری
دانشگاه شهید چمران اهواز
alighadiri@scu.ac.ir
حسین
نجف زاده ورزی
دانشگاه شهید چمران اهواز
najafzadehvarzi@gmail.com
ایرج
کاظمی نژاد
دانشگاه شهید چمران اهواز
i.kazeminejhad@scu.ac.ir
عبدالرحمن
راسخ
دانشگاه شهید چمران
rasekh_@scu.ac.ir
محمدعلی
جلالی فر
مرکز تحقیقات تالاسمی و هموگلوبینوپتی دانشگاه جندیشاپور اهواز
alijalalifar@yahoo.com
10.22055/ivj.2015.8714
نانوهیدروکسی آپاتیت یک مادهی استئوکنداکتیو بوده که اخیراً به عنوان پیوند استخوانی در برخی تحقیقات مورد استفاده قرار گرفته است. این ذرات به دلیل داشتن مزایایی نظیر خلوص بالاتر، داشتن ارتباط بیشتر با سلولهای اطراف خود، بازجذب سریعتر و تعداد بیشتر مولکولها در واحد سطح نسبت به هیدروکسیآپاتیت معمولی، سرعت ترمیم استخوان را افزایش میدهند، از طرف دیگر پلاسمای غنی از پلاکت نیز به عنوان منبع فاکتورهای استئواینداکتیو برای ترمیم استخوان مورد استفاده قرار میگیرد؛ بدین ترتیب مطالعهی حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی ترکیب نانوهیدروکسیآپاتیت و ژل غنی پلاکتی بر روند ترمیم نقایص استخوانی انجام گردید. برای این مطالعه 15 سگ نر در نظر گرفته شد. 6 نقیصه گرد به قطر 5 میلیمتر در هر دو طرف فک پایین ایجاد گردید و سپس در هر نقیصه یکی از مواد زیر کار گذاشته شد: هیدروکسیآپاتیت معمولی، نانوهیدروکسیآپاتیت، ژل پلاکتی، ترکیب ژل پلاکتی و هیدروکسیآپاتیت و ترکیب نانوهیدروکسیآپاتیت و ژل پلاکتی. در نهایت یک نقیصه نیز به عنوان گروه کنترل خالی ماند. ارزیابی ترمیم نقیصهها با اخذ رادیوگراف در روزهای 0، 7، 14، 21، 28، 35، 42، 49 و 56 صورت گرفت. نتایج این مطالعه مشخص کرد که ترکیب نانوهیدروکسیآپاتیت و ژل پلاکتی در روزهای 21 و 49 نسبت به نانوهیدروکسیآپاتیت و در روزهای 28، 35، 42، 49 و 56 نسبت به ژل پلاکتی میانگین امتیازی بیشتر را کسب نموده است. علیرغم این که اختلاف، معنیدار نبوده است (05/0P>) ولی با توجه به کسب میانگین امتیازی بالاتر شاید بتوان گفت که ترکیب نانوهیدروکسیآپاتیت و ژل پلاکتی اثر ترمیمی بهتری از نانوهیدروکسیآپاتیت و به خصوص ژل پلاکتی به تنهایی دارد و احتمالاً این ترکیب بتواند به عنوان انتخابی مناسب برای پر کردن نقیصههای استخوانی مدنظر قرار گیرد، اگر چه برای اثبات این ادعا نیاز به انجام مطالعات بیشتری است.
نانو هیدروکسی آپاتیت,ژل پلاکتی,فک پایین,سگ,ترمیم,نقیصه
https://www.ivj.ir/article_8714.html
https://www.ivj.ir/article_8714_946e6a07d387eb6d6f0c3616c43b0491.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
11
1
2015
03
01
خالص سازی توکسین اپسیلون از سویه واکسینال کلستریدیوم پرفرنژنس تیپ D با استفاده از کروماتوگرافی تبادل یون و ژل فیلتراسیون
92
102
FA
احسان
زایرزاده
گروه بیولوژی پژوهشکده صنایع غذایی و کشاورزی- پژوهشگاه استاندارد- کرج- ایران
zayerzadeh@standard.ac.ir
احمد رضا
جباری
بخش تحقیق و تولید واکسنهای بی هوازی، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، کرج–ایران
a.jabbari@rvsri.ir
محمد کاظم
کوهی
ﺑﺨﺶ ﺳﻢ ﺷﻨﺎﺳﻲ داﻧﺸﻜﺪه داﻣﭙﺰﺷﻜﻲ داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان
mkkoohi@ut.ac.ir
گودرز
صادقی هشجین
ﺑﺨﺶ فارماکولوژی داﻧﺸﻜﺪه داﻣﭙﺰﺷﻜﻲ داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان
g.sadeghi@ut.ac.ir
زینب
قاسم پورآبادی
دانش آموخته داﻧﺸﻜﺪه داﻣﭙﺰﺷﻜﻲ داﻧﺸﮕﺎه ﺗﻬﺮان
z.ghasempoor@ut.ac.ir
آزاده
فردی پور
بخش کنترل کیفی موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، کرج-ایران
fardipoor@rvsri.ir
10.22055/ivj.2015.8715
باکتری کلستریدیوم پرفرنژنس تیپ D در برهها، گوسالهها، کره اسبها، بچه خوکها و جوجهها باعث ایجاد بیماری انتروتوکسمی یا pulpy kidney میشود. همچنین در انسان، عامل بیماری enteritis necroticans میباشد. مهمترین توکسین تیپ D توکسین اپسیلون است. این توکسین به عنوان مهمترین فاکتور ویرولانس باکتری کلستریدیوم پر فرنژنس تیپ D در بیماریزایی به شمار میرود. در مطالعهی حاضر، عملیات خالصسازی توکسین اپسیلون با استفاده از تکنیکهای مختلف کروماتوگرافی نظیر کروماتوگرافی تعویض کاتیون CM-Sepharose و ژل فیلتراسیون Sephadex-G100 با هدف ابداع روشی جدید و اقتصادی به منظور خالصسازی توکسین اپسیلون انجام شد. پس از کشت باکتریایی، MLD نمونهی حاصل از کشت باعث مرگ موشها تا رقت 8000/1 گردید. همچنین نمونهی کشت اولیه باعث مرگ سلولهای MDCK در کشت سلولی شد. بهترین غلظت نمک سولفات آمونیوم جهت ترسیب و تغلیظ نمونهی کشت باکتریایی 60 درصد تعیین شد. پس از عملیات ترسیب، تغلیظ و دیالیز، نمونهی خام روی کروماتوگرافی تعویض کاتیون CM-Sepharose بارگذاری شد. توکسین اپسیلون در غلظت نمک 100 میلیمولار خارج گردید. توکسین اپسیلون بر اساس فعالیت توکسین در مراحل مختلف خالصسازی حدود 9/138 برابر خالص شد. وزن مولکولی این توکسین حدود 34 کیلو دالتون تعیین گردید. با توجه به یافتههای این تحقیق، روشهای استفاده شده در عملیات خالصسازی این توکسین مناسب میباشد و توکسین به دست آمده دارای میزان فعالیت و درجهی خلوص مناسبی است.
خالص سازی,کلستریدیوم پرفرنژنس تیپ D,توکسین اپسیلون,کروماتوگرافی تعویض کاتیون,ژل فیلتراسیون
https://www.ivj.ir/article_8715.html
https://www.ivj.ir/article_8715_6d7e02fe5f7520f55462b54dd217560e.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
11
1
2015
03
01
بررسی فراوانی آلودگی به مایکوباکتریوم اویوم پاراتوبرکلوزیس در سه نژاد گوسفند در کشتارگاه اهواز
103
109
FA
بابک
محمدیان
0000-0002-6981-9028
دانشگاه شهید چمران اهواز
mohammadb@scu.ac.ir
محمد
عباس نیا
دانشجوی دکتری تخصصی بهداشت و بیماری های طیور
abasnia2011@gmail.com
10.22055/ivj.2015.8716
این بررسی به منظور شناسایی آلودگی به بیماری یون در کشتارگاه اهواز، استان خوزستان صورت گرفت. در بررسی ماکروسکوپی روده 1950 گوسفند کشتار شده، 111 مورد (69/5 درصد) مشکوک به بیماری یون تشخیص داده شدند. تشخیص نهایی توسط بررسی هیستوپاتولوژی دریچهی ایلئوسکال و رنگآمیزی زیل- نلسون گسترش مستقیم مدفوع و رکتوم صورت گرفت. در بررسی میکروسکوپی بافتی، 02/18 درصد از حیوانات مشکوک به بیماری (111 مورد)، مثبت تشخیص داده شدند در حالی که در گسترش مستقیم مدفوع، 3/6 درصد موارد مثبت بودند. علاوه بر این، در 83/37 درصد، 51/13 درصد و 5/4 درصد نمونهها به ترتیب انتریت ائوزینوفیلیک، انتریت لنفوسیتیک و انتریت چرکی مشاهده شد. میزان موارد مثبت آلودگی در نژاد عربی (56/0 درصد) بیشتر از نژاد لری (21/0 درصد) و نژاد بختیاری (26/0 درصد) بود اما این اختلاف از نظر آماری معنیدار نبود (34/0P=). میزان تفاوت آلودگی بین گروههای سنی معنیدار نبود (59/0P=). بین وضعیت لاشه و میزان فراوانی بیماری یون ارتباط معنیداری مشاهده گردید (001/0P<). بر اساس نتایج هیستوپاتولوژی، میزان فراوانی بیماری یون در کشتارگاه اهواز 03/1 درصد میباشد که مشابه سایر مطالعات است.
بیماری یون,مایکوباکتریوم اویوم پاراتوبرکلوزیس,زیل نلسون,اهواز,گوسفند
https://www.ivj.ir/article_8716.html
https://www.ivj.ir/article_8716_f0d896caede562973e5f6b47c5a82dad.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
11
1
2015
03
01
کلونینگ و بیان ژن VP28 از یک جدایه ویروس لکه سفید ایران در باکتری E.Coli سویه TG1
110
119
FA
حسین
هوشمند
0000-0001-8589-7352
رئیس بخش بهداشت و بیماریهای آبزیان
پژوهشکده آبزی پروری جنوب کشور
houshmand_h@yahoo.com
مسعودرضا
صیفی آبادشاپوری
استاد گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهیدچمران اهواز
masoudrs@yahoo.com
رحیم
پیغان
استاد گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهیدچمران اهواز
peyghan2014@gmail.com
جاسم
غفله مرمضی
دانشیار پژوهشی مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، پژوهشکده آبزی پروری جنوب کشور
jmarammazi@yahoo.com
محمد
افشارنسب
دانشیار پژوهشی مؤسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور
mafsharnasab@yahoo.com
10.22055/ivj.2015.8717
ویروس لکهی سفید عامل بیماریزای مهمی در میگوهای خانوادهی پنائیده است که در چند سال گذشته تلفات قابل توجهی را در میگوهای پرورشی ایران ایجاد کرده است. مطالعات لازم در خصوص ساخت کیتهای تشخیص سریع و ایجاد مقاومت در برابر ویروس محلی با استفاده از پروتئینهای مختلف غشاء و کپسید ویروس ضروری به نظر میرسد. در راستای این هدف، در این مطالعه، قطعهای از ژن VP28 ویروس لکه سفید (جدایهی ایرانی) با طول bp 528 از میگوهای پرورشی آلوده به ویروس در چوئبده آبادان جداسازی و با روش PCR تکثیر داده شد، سپس ژن مذکور در پلاسمید pMal-c2X کلون گردید و پروتئین مورد نظر در باکتری <em>اشریشیاکلی سویه </em>TG1 بیان گردید. بررسی نتایج SDS-PAGE وجود پروتئین بیان شده VP28 با وزن KDa 36/19 را تأیید نمود. مشاهدهی پروتئین مذکور با وزن مولکولی قابل انتظار در SDS-PAGE و بررسی توالی ژن کلون شده نشان دهندهی بیان موفق این پروتئین در باکتری <em>اشریشیاکلی</em> TG1 بود. در این تحقیق، ژن VP28 برای اولین بار از یک جدایه ویروس ایرانی جداسازی و پروتئین آن در یک سیستم بیانی پروکاریوتی بیان شده است.
ویروس لکه سفید,پروتئین VP28,کلونینگ و بیان
https://www.ivj.ir/article_8717.html
https://www.ivj.ir/article_8717_87eee0aecdab20ca1f123307a32d8dad.pdf